#یادمان#محمود_دولت_آبادی، نویسنده شهیر ایرانی دوستی دیرینهای با زنده یاد
محمدرضا لطفی داشته است، بخشی از گفتگوی اختصاصی وی در خصوص زنده یاد
لطفی با آوای ایرانیان را با هم میخوانیم:
●
#محمدرضا_لطفی از نگاه من ۳ وجه متفاوت داشت، وجه نخست این است که ما در عالم رفاقت گفتگوهای
لطفی را با خودمان با سازی که مینواخت درک میکردیم، یعنی جمعی بودیم که این شانس را داشتیم که با ساز
لطفی همراه باشیم و شبهای خاطرهانگیزی را با
محمدرضا لطفی و سازش بگذرانیم، وجه دیگر این است که
محمدرضا هم در کنار دیگر دوستان مهاجرت کردند و یا به عبارتی واضحتر مجبور به مهاجرت شدند و آدمی مثل من را به تنهایی گذاشتند. یا در سینه خاک شدند و یا در بیرون از مرزها به زندگی پرداختند و من از سر دلتنگی یکایکشان را در خارج از کشور پی میگرفتم مثلا
لطفی را در آمریکا و سوئیس،
#حسین_علیزاده را در آلمان و دوستان نویسنده خودم را در پاریس و هلند پیدا میکردم و دلتنگی ام التیام مییافت.
● زمانی که
محمدرضا لطفی به ایران برگشت من در ایرن نبودم و البته شنیدم در یک فضای باز کنسرت موسیقی اجرا کرده و در واقع خنیاگری کرده، خنیاگری در فرهنگ ایران از "باربد” می آید و مشخصترین آن باربد است، همان موقع برخی از دوستان که الان در قید حیات هم نیستند به
لطفی به شدت اعتراض کردند و آنجا بود که من یک مقاله ای نوشتم و پیشنهاد کردم که آقایان دنیا خیلی بزرگه و همه مادر آن جا میشویم و ما به عنوان مردم ایران انتظار داریم تفاهم شما هنرمندان به ما منتقل بشود نه تعارض کودکانه شما.
● زیباترین خاطره من از
محمدرضا لطفی به زمانی برمیگردد که بنده از آن حبس غیرلازم آزاد شدم و در همان روز آزادی ام، شنیدم
#لطفی و
محمدرضا #شجریان همان شب اجرای موسیقی دارند و همان شب آزادی خود را آراسته کردم و به باغ فردوس(محل برپایی کنسرت) رفتم و موسیقی را گوش کردم و التیام یافتم و پس از کنسرت رفتم پشت صحنه و همانجا بود که
محمدرضا لطفی که از آزادی من بی خبر بود به شدت شگفتزده شد و من هم در جواب این شگفتی گفتم،”من به محض آزادی آمدم به دیدار شما و هنرتان.
■ امروز زادروز زنده یاد استاد
#محمدرضا_لطفی است.
@Bookzic@khodnevischannel