#یادداشتبیایید داعش را بهخاطر صریح و سرراست بودناش دوست بداریم!
کسی که میگوید «من قاتلام»، صادقتر از آن قاتلی نیست که خود را بشردوست مینامد؟
میدانید چرا جنگیدن و کشتن اینقدر طرفدار و سینهچاک دارد؟
زیرا مردمان از دیرباز عادت دارند فاتحان جنگها و سیاستمدارانِ مدافعشان را بستایند هر چقدر هم دستشان به خون آلوده باشد.
در واقع جنایت و ریختن خون - هر اندازه که باشد - اهمیتی ندارد اگر در نهایت پیروز جنگ باشی.
شهرها همه زمانی قتلگاهی برای قربانیانِ فرمانروایانِ امروزمان بودهاند.
اگر هیتلر تمام فتوحاتاش را که در طی دو سه سال بدست آورد، در مدت یکی دو سال از دست نمیداد، سالهای سال بعنوان یک قهرمان بینالمللی توسط اکثریت مورد ستایش و بزرگداشت واقع میشد.
چنین میگفتند: هیتلر فقط ممالک غیرمتمدن و انسانهای دونپایه و پَست را از بین برد. شجاعتی وصفنشدنی بهخرج داد و با جاناش صفت «بیرحمی» را بر خود خرید تا بتواند خدمتی بزرگ به بشریت کند. هیتلر کبیر، یکبار برای همیشه کاری را انجام داد که آرزوی همهی سپهسالاران و جنگاوران تاریخ بود: یعنی فرمانروایی واحد بر کل دنیا.
اینهمه علاقه به کشتار انسانها و بدست گرفتن تدریجی قدرت، ناشی از ایمانِ پنهانیِ قاتلان و رهبران جنگ به این واقعیت است که میدانند مردم همچون قهرمانان اساطیری به تجلیل و تکریمشان خواهند پرداخت و عاشقانه در زیر بیرقشان به فرمانبرداری مشغول خواهند شد. و اگر عدهی قلیلی از این کار سر باز زدند، چارهی کار هویدا ست: کمی خونریزیِ بیشتر!
به راستی در «کبیر»های تاریخ بنگرید... آیا آنان را در میان فاتحان و قاتلان نمیبینید؟ که دیگر امروز به انسانیت و عدالت و اخلاق و مهربانی شُهره-اند و مظهر خیر گشتهاند؟
#بهزاد_قلیپور@Bookzic