🔴 سفرنامهٔ طریق عشق
- ماي بارد، ماي بارد
- الی الغریب
- صدای
#خشدارِ (هلا بزوارِ) پیرمردِ عرب
- صمون
🤍- آهنگِ یوسفِ پیامبرِ
#کامیونِ_کپسولِ_گاز
- فنجانهای چرکمردهی
#قهوهی_عربی- صاحبخانه میگوید:
#وای_فای_موجود- خدای پیادهها
- خداى آنها كه رفتنشان بنبست است.
- عمودهای رُند، نَه
- مکعبهای دوستداشتنی
- مبلهاي خستهي کنار جاده
- به تمام کلمات فارسی
#ال اضافه کنی
😊- زودتر برويم
#موكب پيدا كنيم، غروب شد
- دعوای هرساله؛
#زين_يا_آسياسل؟
- موکب مختارالثقفی با تمثالِ فريبرزعربنیا
- يخ در بهشتهاي زرد، سبز، قرمز
- دیدن
#آشنای_قدیمی، بین
#ده_میلیون_آدم- دودِ چشمسوزِ ایستادنهای کنار منقلها
- بریم اونطرف اینور خیلی شلوغه
- بوی عود
- تركيب دمپايی و جوراب
- عطر به دست ایستاده در بغل
#جاده- دنبال پتوي گلبافت نباش پسر خوب
- روز خواب، شب
#پياده_روی- بندهاي كولهات رو گرفتی و راه ميری
- يه دستمال كاغذي تو دست يه دختر بچه
- بیبسي
- کاغذ های" مبیت للنساء "روی درب خانهها
- رديف صندلی پلاستيكیهای رنگی رنگی
- شروعِ
#تاولها- گاری، مردِ صاحبِ گاری، زَنِ نشستهی داخلِ گاری
- ساك دستی روی سر پيرزنهای عرب
- پرچم
#كشورهای مختلف روی دوش آدمها
- ترکیب سبد، طناب، انگشت پیرزن، با صدای متناوب کشیده شدن روی زمین
- صدای بلندگوی
#مركزمفقودين- تَل پتو و تُشكهایِ تَهِ موكب
- کبابش صف داره؟ + آره، ولی سریع رد میکنه
- خورشيد بغل جاده كه دارد ميرود پايين
- هلا بزوارِ
هلابیکم
#هلابزوار-
#عازمم حلالم کنید های روی پروفایل...
- تَل کفش و دمپاییهایِ پشت
#حرم.
-
#کنار_قدمهایِ_جابر...
- قدم قدم با يه علم
- یسجّلني...
- اشرب ماي
#زائر، اشرب ماي زائر
-
#تزورونی..
- سيدة خديجة الماجدي من اهالي السماوة
- پنكههاي آب پاش
- پای تاول زدهی یکی، بین دستان دیگری
- كوه ِدمپايي قبل از ورودی حرم
- نشستنهای کنج حجرهها، با منظرهٔ ایوون طلا
- كانتينرهای سفيد و صفهای طولانی
- صداي آلارم گوشی برای نماز صبح
- خُنكی سنگ های كف حرم
- كالسكههای دوقلو
-
#چای_عراقی + ليوان يكبار مصرف
- صدای ماشينها كه سريع رد ميشوند.
- از كجا اومدين شما؟
-
#الی_الحبیب الی العزیز
- رسیدیم عمود ۱۴۵۲
چه خیالی!
#چه_فراقی🔹 گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم
🔹 بُعد منزل نبود در سفر روحانی#اربعین🆔 @basijaut