کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "

#ادامه_دارد
Канал
Логотип телеграм канала کانون هیئات مذهبی نور"بخش بلده نور "
@Baladeh_e_noorПродвигать
218
подписчиков
10,8 тыс.
фото
1,73 тыс.
видео
1,08 тыс.
ссылок
ارتباط با مدیر👇 @hosseini_smbh ارتباط باادمینها👇 @ghasem_bashin @SMYH_AZARY @Mohamad_bahramian اینستاگرام👇 https://instagram.com/_u/baladeh_e_noor ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/157483014C899ce925be سروش👇 https://sapp.ir/baladeh_e_noor روبیکا👇
← بدعت عُمَر برای آینده خلافت

عُمَر به ابن عبّاس گفت : (13)

خلافت را به چه کسی واگذار کنم ؟ او علی بن ابی طالب علیه السلام را پیشنهاد کرد و گفت :

شجاعت و فضیلت و قرابت و سبقت در اسلامش معلوم است.

عُمَر گفت : در طبع او مزاح است !

ابن عبّاس گفت :

درباره عثمان چه می گویی ؟

عُمَر گفت :

اگر او خلیفه شود بنی امیّه را بر گرده ی مردم مسلّط می نماید.

ابن عبّاس گفت :

درباره ی طلحه چه می گویی ؟

عُمَر گفت :

مردی متکبّر است و پیامبر را با کلامی که روز نزول آیه ی حجاب گفت آزرده است. او هنگام نزول آیه ی حجاب گفته بود :

«وقتی از دنیا برود ما زنانش را به عقد خود در می آوریم».

ابن عبّاس گفت :

درباره ی زبیر بن عَوام چه می گویی ؟

گفت :

او مرد شجاعی است، ولی بسیار بخیل است. مردی بد خُو و مفسد است، که گاهی انسان و گاهی کافر است. در مورد سعد وقّاص گفت :

مردی متکبّر و متعصب است و به کار خلافت نمی آید.

ابن عبّاس گفت :

در مورد عبدالرّحمن نظرت چیست ؟

عُمَر گفت :

او مرد ضعیف القلبی است.

عُمَر هنگام مرگ امر خلافت را به شوری واگذار کرد و ابوطلحه انصاری را طلبید و به او گفت :

بعد از مرگ من با پنجاه نفر از انصار با شمشیر های کشیده شش نفر را در خانه عایشه حاضر کنید :

علی بن ابی طالب علیه السلام، عثمان، طلحه. زبیر، سعد بن ابی وقّاص، عبدالرّحمن بن عوف.

آنگاه سه روز آنها را مهلت دهید، و بعد از آن اگر چهار یا پنج نفر بر نظری متّفق شدند و دو یا یک نفر مخالفان آنان بودند، مخالفین را به قتل برسانید، و اگر سه نفر نظری داشتند سه نفر نظر دیگری داشتند، آن طرف که عبدالرّحمن بن عوف در اوست مقدّم بدارید و سه نفر دیگر را گردن بزنید و اگر بعد از سه روز بر امری اتّفاق نکردند، هر شش نفر را گردن بزنید.

← شوری بعد از مرگ عُمَر

بعد از مرگ عُمَر شوری در خانه عایشه تشکیل شد، و زبیر بن عوام پسر صفیّه حق خود را به پسر دایی خود امیر المؤمنین علیه السلام بخشید !

طلحة بن عبیدالله هم حقّ خود را به عثمان بخشید !!

سعد بن ابی وقّاص هم حقّ خود را به عبد الرّحمن بن عوف بخشید.

عبدالرّحمن به مسجد آمد و در جمع اصحاب به امیر المؤمنین علیه السلام عرض کرد :

من بیعت می کنم با شما به این شرط که عمل کنی به کتاب خدا و سنّت پیامبر صلّی الله علیه و آله و روش ابوبکر و عُمَر !

امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند :

بلکه طبق کتاب خدا و سنّت پیامبر صلّی الله علیه و آله اجتهاد و رای خود عمل می کنم.

عبدالرّحمن این کلمات را سه بار به عثمان گفت، و عثمان قبول کرد. بار سوّم عبدالرّحمن با عثمان بیعت کرد و دیگران هم بیعت کردند، غیر از بنی هاشم و جمعی از بزرگان صحابه مثل عمّار بن یاسر و مقداد بن أسود که بیعت نکردند. (14)

اینک جا دارد چند سوُال مطرح شود :

عُمَر در دوران جوانی به چه کاری مشغول بوده و در سفرهای تجارتی چه شغلی داشته است ؟

در جنگ حدیبیه و جاهای دیگر چه کسی به پیامبر صلّی الله علیه و آله اعتراض کرد ؟

چه کسی نسبت هذیان به پیامبر صلّی الله علیه و آله داد ؟

چه کسی در خانه امیر المؤمنین علیه السلام را آتش زد و گفت : «قصد دارم خانه را با اهلش بسوزانم، اگر چه فاطمه در آن باشد» ؟

چه کسی مُحسن بن علی علیه السلام را کشت؟

چه کسی به قُنفُذ دستور داد تا به دختر پیامبر صلّی الله علیه و آله تازیانه بزند ؟ (15)

چه کسی ابوبکر را به غصب فدک ترغیب کرد و شهادت امیر المؤمنین علیه السلام و امّ ایمن و حسنین علیهما السلام را رد کرد ؟

چه کسی قباله ی فدک را از حضرت صدیقه علیها السلام گرفت و جسارت به صورت مبارک آن حضرت کرد ؟

اوّلین کسی که دست روی دست گذاشتن را احداث کرد که بود ؟

اوّلین کسی که خلافت را به شوری حواله نمود چه کسی بود ؟

اوّلین کسی که با همراهی ابوبکر سهم ذوی القربی را نداد چه کسی بود ؟

اوّلین کسی که روز عید غدیر با علی بن ابی طالب علیه السلام بیعت کرد و گفت : «بخ بخ یا بن ابی طالب، اصبحت مولای و مولی کل موُمن و موُمنة» چه کسی بود ؟

اوّلین کسی که از کوزه نصاری وضو گرفت و آنها پاک می دانست چه کسی بود ؟

اوّلین کسی که شهادت مملوک را از درجه ی اعتبار ساقط کرد چه کسی بود ؟

اوّلین کسی که متعه حجّ و متعه نساء را حرام کرد چه کسی بود ؟ (16)

📚 منابع :

13. الغدیر : ج 5، ص 364، ج 7، ص 144. و ... .
14. بحار الانوار : ج 31، ص 60، 407 _ 315، ج 38، ص 177. و ... .
15. کتاب سلیم بن قیس هلالی رحمه الله. و ... .
16. الغدیر : ج 6، ص 213 _ 198.

#ادامه_دارد ...

#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
9 ربیع الأوّل
1 ـ قتل عُمَر بن خطّاب

در آخر شب نهم ربیع الأوّل سال 23 هـ یا 24 هـ عُمَر بن الخطاب از دنیا رفته است، (6) و قول اهل سنّت روز چهارشنبه 26 ذی الحجّه است. (7)

← ماجرای قتل عُمَر

عُمَر بن خطّاب به دست ابو لُولُو که نامش فیروز و غلام مغیرة بن شعبه بود، چند ضربه خنجر خورد که منجر به مرگ او شد. (8)

بنا بر مشهور (9) هنگامی که ابو لُولُو ضربه ها را بر عُمَر زد و خواست فرار کند، عدّه ای مانع شدند، و 12 نفر را مجروح کرد که شش نفر از آنها مردند. (10)

← عُمَر در بستر مرگ

هنگامی که عُمَر را به خانه بردند مقداری نبیذ آوردند و او خورد ولی از قسمت های ضربت خورده خارج شد و معلوم نشد از کجا خارج شده زیرا با خون همرنگ بود.

لذا عدّه ای گفتند خلیفه شیر بخورد زیرا سفید است و معلوم می شود.

شیر را خورد و از محلّ ضربه ها خارج شد. حاضرین برای دلگرمی گفتند : «مانعی ندارد، ضرری نمی زند» ! اما ضربه های جناب ابو لُولُو کارگر شد و به خلیفه ی سابق ملحق شد. در روز سوّم در جنب ابوبکر دفن شد. (11)

او را در حالی که کنار رسول خدا صلّی الله علیه و آله دفن کردند که چندی پیش از آن خودشان حدیثی را به پیامبر صلّی الله علیه و آله نسبت دادند که فرموده است :

«نحن معاشر الأنبیاء لا نورّث و ما ترکناه صدقة» ! یعنی ما گروه پیامبران ارثی باقی نمی گذاریم و هر آنچه که باقی گذاشتیم صدقه است !!

پس چگونه آن دو را در خانه ای که پیامبر صلّی الله علیه و آله صدقه گذارده بودند دفن کردند ؟

یا اینکه فقط این منع ارث مخصوص پیامبر صلّی الله علیه و آله بود و همسرانش از این قاعده مستثنی بودند ؟

و در این صورت هم اگر زنان از اموال غیر منقول ارث می بَرند باز هم کافی نبود؛ زیرا یک هشتم ارث پیامبر صلّی الله علیه و آله اگر در بین همسرانش تقسیم می شد نصیب عایشه و حفصه بیشتر از یک وجب در یک وجب نبود !!

با همه ی این مطالب چرا آن دو را در کنار رسول خدا صلّی الله علیه و آله دفن نمودند ولی نگذاشتند فرزند و ریحانه ی رسول خدا صلّی الله علیه و آله امام حسن مجتبی علیه السلام را کنار قبر جدّشان رسول خدا صلّی الله علیه و آله ببرند !!

عُمَر مدّت ده سال و شش ماه و چهار شب حکومت کرد. او اوّلین کسی بود که نام خود را امیر المؤمنین گذاشت، و ابوموسی اشعری اوّلین کسی بود که او را در منبر به این نام خطاب کرد. (12)

📚 منابع :

6. مدینة المعاجز : ج 2، ص 97. و ... .
7. اخبار الطوال : ص 139. و ... .
8. توضیح المقاصد : ص 33. و ... .
9. زاد المعاد : ص 34.
10. بحار الأنوار : ج 31، ص 113، ج 95، ص 199. و ... .
11. الغدیر : ج 6، ص 257. و ... .
12. تتمّة المنتهی : ص 11. مستدرک سفینة البحار : ج 5، ص 210.

#ادامه_دارد ...

#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
10 محرّم (عاشورا)
25 ـ وفات امّ سلمه

در این روز در سال 62 _ 63 هـ امّ سلمه همسر پیامبر صلّی الله علیه و آله از دنیا رحلت فرمود. (19)

نام او هند، پدرش ابی امیّة، مادرش عاتکه دختر عبدالمطّلب بود. شوهر اوّل او پسر خاله اش ابو سلمة بن عبدالاسد بن مغیرة بود.

چون به شرف اسلام مشرّف شد با همسرش امّ سلمه به حبشه هجرت کردند. پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمی که در یکی از جنگها بر او وارد شده بود، بعد از مدّتی شهید شد. (20)

سلمه، عمر، زینب و دُرّه، فرزندان او بودند؛ و عمر در جمیع جنگ های امیرالمؤمنین علیه السلام شرکت کرد و مدّتی از طرف آن حضرت والی بحرین بود. (21)

بعد از اینکه عِدّه ی امّ سلمه در وفات شوهرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاری او رفتند، ولی امّ سلمه اجابت نکرد. سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله از او خواستگاری کرد و امّ سلمه قبول کرد، (22) و به فرزند خود عمر بن ابی سلمه گفت :

عقد را جاری کن. (23)

عایشه وقتی دید پیامبر صلّی الله علیه و آله امّ سلمه را به عقد خویش در آورد بسیار ناراحت شد، چه اینکه امّ سلمه در جمال کم نظیر بود. عایشه به حفصه گفت :

امّ سلمه چقدر زیباست !

او باور نکرد تا اینکه امّ سلمه را دید. از همین جهت حسادت این دو با امّ سلمه بسیار زیاد بود. (24)

امّ سلمه فضایلی دارد که او را از دیگر همسران پیامبر صلّی الله علیه و آله ـ به جز خدیجه کبری علیها السلام ـ ممتاز کرده است :

1. بارها امّ سلمه عایشه را نصیحت می کرد در پیروی از علی بن ابی طالب علیه السلام، ولی او نمی پذیرفت.

فضایل و مناقب آن حضرت را برای عایشه می گفت ولی او قبول نمی کرد، (25) او تا لحظه ای که زنده بود با عایشه سخن نگفت چون مردم را برای جنگ با علی بن ابی طالب علیه السلام در جنگ جمل جمع کرد. (26)

2. امّ سلمه شهادت داد که عایشه دشمن امیر المؤمنین علیه السلام است. (27)

3. امّ سلمه شنید که یکی از آزاد شده هایش امیرالمؤمنین علیه السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فراخواند و آنقدر از فضایل و مناقب علی علیه السلام که از پیامبر صلّی الله علیه و آله شنیده بود برای آن شخص بازگو کرد، تا او توبه نمود. (28)

4. امّ سلمه حدیث «نحن معاشر النبیاء لانورِّث ...» را ـ که ابوبکر آنرا به دروغ به رسول خدا صلّی الله علیه و آله نسبت داد ـ تکذیب کرد. (29)

5. هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام برای جنگ جمل حرکت کردند، پسرش عمر بن ابی سلمه را برای یاری آن حضرت فرستاد، و به آن حضرت پیغام داد :

«اگر پیامبر صلّی الله علیه و آله همسرانش را به ملازمت خانه ها امر نفرموده بود می آمدم و در نصرت و یاری شما کوتاهی نمی کردم». (30)

6. بعد از رحلت خدیجه کبری علیها السلام مراقبت حضرت زهرا علیها السلام با فاطمه بنت اسد علیها السلام بود.

بعد از رحلت فاطمه بنت اسد این مهم از طرف پیامبر صلّی الله علیه و آله به امّ سلمه سپرده شد، و عایشه از این ماجرا بسیار خشمناک بود. امّ سلمه می گفت :

«مردم گمان می کنند من آموزگار فاطمه علیها السلام هستم ! بخدا سوگند آن حضرت آموزگار من است». (31)

#ادامه_دارد ...

📚 منابع :

19. مستدرک سفینة البحار : ج 5، ص 215. تاریخ دمشق : ج 3، ص 211.
20. بحار الأنوار : ج 20، ص 143، 185. و ... .
21. بحار الأنوار : ج 32، ص 169 _ 168. و ... .
22. الصحیح من السیرة : ج 5، ص 245. و ... .
23. بحار الأنوار : ج 22، ص 203، 224. و ... .
24. الصحیح من السیرة : ج 5، ص 294، ج 5، ص 246. و ... .
25. بحار الأنوار : ج 32، ص 170، 149. و ... .
26. الصحیح من السیرة : ج 5، ص 247. و ... .
27. الهدایة الکبری : ص 197. مدینة المعاجز : ج 3، ص 412.
28. امالی صدوق : ص 462. و ... .
29. دلائل الامامة : ص 124. و ... .
30. بحار الأنوار : ج 32، ص 168. و ... .
31. دلائل الإمامة : ص 82. و ... .
#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
15 شعبان
1 ـ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻘﻴﺔ الله ﺍلأﻋﻈﻢ عجّل الله تعالی فرجه

ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 255 هـ شب ﺟﻤﻌﻪ شب ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻭﺻﻴﺎﺀ، ﻣﻨﺘﻘﻢ ﺁﻝ ﻣﺤﻤّﺪ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺮ ﺣﻖّ ﻭ ﻭﻟﻰّ ﻣﻄﻠﻖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻘﻴﺔ الله ﺣﺠّﺔ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﻋﺠﻞ الله ﺗﻌﺎﻟﻰ ﻓﺮﺟﻪ ﺍﻟﺸﺮﻳﻒ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. (1)

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺐ ﺁﺏ ﺯﻣﺰﻡ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺭﺅﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪ (2)، ﻭﻟﻰ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺭﻭﻯ ﺁﻥ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺷﺐ ﺑﺮﺍﺕ ﺁﺯﺍﺩﻯ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ «ﺷﺐ ﺑﺮﺍﺕ» ﻭ «ﺷﺐ ﻣﺒﺎﺭک» ﻭ «ﺷﺐ ﺭﺣﻤﺖ» ﮔﻮﻳﻨﺪ.

اﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎﻗﺮ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :

ﻭﻗﺘﻰ ﺷﺐ ﻧﻴﻤﻪ ﺷﻌﺒﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﻣﻨﺎﺩﻯ ﺍﺯ ﺍﻓﻖ أﻋﻠﻰ ﻧﺪﺍ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ :

«ﺍﻯ ﺯﺍﺋﺮﻳﻦ ﻗﺒﺮ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ ﺑﺮ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺮﺯﻳﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺍﺟﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻭ ﻣﺤﻤّﺪ ﺑﺎﺷﺪ». (3) ﻭﻟﻰ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺍﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻗﺒﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻗﺒﻮﺭ ﻣﻄﻬّﺮ ﺍﺋﻤﻪ ی ﺩﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻫﻢ ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻗﺒﺮﺷﺎﻥ ﺳﻠﺎﻡ ﺩﻫﺪ. (4)

ﭘﺪﺭ بزرگوارشان مولانا و سیّدنا ﺍﺑﻮ ﻣﺤﻤّﺪ العسکری ﺣﺴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻰ بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین بن ابی طالب صلوات الله علیهم اجمعین، و ﻣﺎﺩﺭ بزرگوارﺷﺎﻥ جناب ﻧﺮﺟﺲ خاتون ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام و اسم شریف حضرتش بنابر إتّفاق اخبار و اصحاب اسم جدّشان خاتم الأنبیا صلی الله علیه و آله «م ح م د» صلوات الله علیه و عجّل الله تعالی فرجه ﺍﺳﺖ. (5)

← ﻣﺎﺟﺮﺍﻯ ﺷﺐ ﻭﻟﺎﺩﺕ

ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﺐ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺑﺮﺍﻯ ﻋﻤّﻪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺧﻮﺩ ﺟﻨﺎﺏ ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﭘﻴﻐﺎﻡ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ فرمودند :

«ﺍﻣﺸﺐ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺷﺐ ﻧﻴﻤﻪ ی ﺷﻌﺒﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺣﺠّﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ».

ﻭﻟﺎﺩﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺳﺎﻣّﺮﺍ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻃﻠﻮﻉ ﻓﺠﺮ ﻧﻴﻤﻪ ی ﺷﻌﺒﺎﻥ 255 هـ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ی ﺭﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ :

«ﺟﺎﺀَ ﺍﻟﺤَﻖُّ ﻭَ ﺯَﻫَﻖَ ﺍﻟﺒﺎﻃِﻞُ إﻥَّ ﺍﻟﺒﺎﻃِﻞَ ﻛﺎﻥَ ﺯَﻫُﻮقاً». (6)

ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻮﻟّﺪ، ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭ ﺑُﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ :

«ﺃﺷﻬَﺪُ ﺃﻥ ﻟﺎ إﻟﻪَ إﻟﺎَّ اللهُ ﻭَ ﺃﺷﻬَﺪُ ﺃﻥَّ ﻣُﺤَﻤَّﺪﺍً ﺭَﺳُﻮﻝُ الله ﻭَ ﺃﻥَّ ﻋَﻠِﻴّﺎً ﺃﻣﻴﺮَ ﺍﻟﻤُﺆﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﻟِﻰُّ ﺍﻟﻠﻪِ» ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ی ﻣﻌﺼﻮﻣﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﻳﻜﻰ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻧﺎﻡ ﺑُﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺷﺮﻳﻒ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺮﺝ ﻣﺤﺒﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩ.

← ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﭘﺪﺭ

آن گاه ﺣﺴﺐ ﺍلأﻣﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﺮﺟﺲ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﺑُﺮﺩ. ﺣﻜﻴﻤﻪ ﺧﺎﺗﻮﻥ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :

ﺭﻭﺯ ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻓﺘﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ :

«ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ».

ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺳﺮﺍﭘﺎ ﺟُﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺑُﺮﺩﻳﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻭﻯ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :

«ﭘﺴﺮﻡ، ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮ».

ﺩﻳﺪﻡ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﻭّﻝ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻗﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﻭﺣﺪﺍﻧﻴّﺖ ﻭ ﺛﻨﺎ ﺑﺮ ﺟﺪّ ﺧﻮﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﺋﻤﻪ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺗﺎ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺵ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺭﺍ ﺗﻠﺎﻭﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ :

«ﺑِﺴﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ». (7)

سپس ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺷﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :

«ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻧﺎﺯﻝ ﻓﺮﻣﻮﺩ».

ﺣﻀﺮﺕ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥِ ﺻُﺤُﻒ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻐﺖ ﺳﺮﻳﺎﻧﻰ ﺁﻏﺎﺯ ﻧﻤﻮﺩ، ﻭ ﺑﻌﺪ ﻛﺘﺎﺏ إﺩﺭﻳﺲ ﻭ ﻧﻮﺡ ﻭ ﺻﺎﻟﺢ ﻭ ﺻُﺤُﻒ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻣﻮﺳﻰ ﻭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﻋﻴﺴﻰ ﻭ ﺯَﺑُﻮﺭ ﺩﺍﻭﺩ ﻭ ﻓﺮﻗﺎﻥ ﻣﺤﻤّﺪ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻧﻤﻮﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻴﺎﻥ ﻗﺼﺺ ﺍﻧﺒﻴﺎﺀ ﻭ ﻣﺮﺳﻠﻴﻦ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﻧﻤﻮﺩ.

حکیمه ﺧﺎﺗﻮﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ :

ﭘﺲ ﺍﺯ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺩﻳﮕﺮ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﺪﻣﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﻰ ﺭﻭﺩ.

ﺍﻣﺎﻡ ﻋﺴﻜﺮﻯ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ :

«ﺍﻯ ﻋﻤّﻪ، ﻣﻮﻟﻮﺩ ﻋﺰﻳﺰ ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ».

ﮔﻔﺘﻢ :

ﺍﻯ ﺳﻴّﺪ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ، ﻧﺸﻮ ﻭ ﻧﻤﺎﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ. ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :

«ﺍﻯ ﻋﻤّﻪ، ﻣﺎ ﺍﻭﺻﻴﺎﺀ ﺩﺭ یک ﺭﻭﺯ ﻧﺸﻮ ﻭ ﻧﻤﺎﻯ یک ﻫﻔﺘﻪ ی ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ، ﻭ ﺩﺭ یک ﺟﻤﻌﻪ ﻧﺸﻮ ﻭ ﻧﻤﺎﻯ یک ﺳﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ.

ﻣﻦ ﺑﺮ ﺧﺎﺳﺘﻢ ﻭ ﺳﺮ ﺁﻥ ﻃﻔﻞ ﺭﺍ ﺑﻮﺳﻴﺪﻩ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻛﺮﺩﻡ. (8)

#ادامه_دارد ...

📚 منابع :

1. کافی : ج 1، ص 514. و ... .
2. ﺗﻘﻮﻳﻢ ﺍﻟﻮﺍﻋﻈﻴﻦ : ﺹ 136، ﺑﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺧﻠﺎﺻﺔ ﺍﻟﻤﻨﻬﺞ : ﺝ 5، ﺹ 145 ـ 246.
3. کافی : ج 4، ص 589. و ... .
4. ﻣﺴﺎﺭ الشیعة : ﺹ 38. و ... .
5. ﺍﺭﺷﺎﺩ : ﺝ 2، ﺹ 339. و ... .
6. سوره اسراء : آیه 81.
7. ﺳﻮﺭﻩ ﻗﺼﺺ : ﺁﻳﺎﺕ 6 ـ 5.
8. بحار الأنوار : ج 51، ص 20، 27. و ...


.#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
... ﻣﺪّﺕ ﻋُﻤﺮ ﺁﻥ ﻣﺨﺪّﺭﻩ ی ﻣﻈﻠﻮﻣﻪ 18 ﺳﺎﻝ ﻭ 60 ﺭﻭﺯ ﻳﺎ 90 ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ. ﺳﺎﻝ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻳﺎﺯﺩﻫﻢ ﻫﺠﺮﻯ ﺍﺳﺖ.

← ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﺭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ علیها ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ

ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﺭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ :

1. سی ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (8)
2. ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (8 ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺜﺎﻧﻰ). (9)
3. ﭼﻬﻞ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ (ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺜﺎﻧﻰ). (10)
4. ﺷﺼﺖ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (11)
5. هفتاد ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (12)
6. ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (13)
7. ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (14)
8. هشتاد و پنج ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (15)
9. ﻧﻮﺩ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (16)
10. ﻧﻮﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (ﺳﻮّﻡ ﺟﻤﺎﺩﻯ الآﺧﺮ). (17)
11. ﺻﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (ﻫﺸﺘﻢ ﺟﻤﺎﺩﻯ الآﺧﺮ). (18)
12. ﺻﺪ ﻭ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (19)
13. 4 ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (20)
14. ﺭﻭﺯ 21 ﺭﺟﺐ. (21)
15. 25 ﺭﺟﺐ. (22)
16. ﺳﻮّﻡ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ. (23)
17. 6 ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (24)
18. 8 ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (25)

علّامه مجلسی در ذیل فرمایش امام کاظم علیه السلام می نویسد :

این روایت دلالت بر شهیده بودن فاطمه زهرا علیها السلام می کند؛ که البته از متواترات است. سبب آن این بود که آنها بعد از غصب خلافت و بیعت اکثر مردم سراغ امیر المؤمنین علیه السلام فرستاندند تا بیعت کند ولی آن حضرت نپذیرفت.

#ادامه_دارد ...

📚 منابع :

8. مکاتیب الرسول صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 677. تاریخ یعقوبی : ج 2، ص 115.
9. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 406. و ... .
10. همان و بحار الأنوار : ج 43، ص 180.
11. بحار الأنوار : ج 43، ص 217. و ... .
12. مکاتیب الرسول صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 677. و ... .
13. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 406. و ... .
14. کافی : ج 1، ص 241، 458. و ... .
15. دلائل الإمامة : ص 136. و ... .
16. بحار الأنوار : ج 43، ص 188، 215. و ... .
17. همان : ج 43، ص 170، 196. و ... .
18. همان : ج 22، ص 167، ج 43، ص 189، 213. و ... .
19. همان : ج 43، ص 171. و ... .
20. وفاة الصدیقة الزهرا علیها السلام مقرّم : ص 115. و ... .
21. مصباح المتهجد : ص 748. زاد المعاد : ص 35.
22. وقایع الشهور : ص 126.
23. بحار الأنوار : ج 43، ص 183، 214. و ..
24. همان : ج 43، ص 183، 200. و ... .
25. وفاة الصدیقة الزهرا علیها السلام مقرّم : ص 115. و ... .
#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
... ﻣﺪّﺕ ﻋُﻤﺮ ﺁﻥ ﻣﺨﺪّﺭﻩ ی ﻣﻈﻠﻮﻣﻪ 18 ﺳﺎﻝ ﻭ 60 ﺭﻭﺯ ﻳﺎ 90 ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺖ. ﺳﺎﻝ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻳﺎﺯﺩﻫﻢ ﻫﺠﺮﻯ ﺍﺳﺖ.

← ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﺭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ علیها ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ

ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﺭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﺳﺖ :

1. سی ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (8)
2. ﭼﻬﻞ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (8 ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺜﺎﻧﻰ). (9)
3. ﭼﻬﻞ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ (ﺳﻴﺰﺩﻫﻢ ﺭﺑﻴﻊ ﺍﻟﺜﺎﻧﻰ). (10)
4. ﺷﺼﺖ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (11)
5. هفتاد ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (12)
6. ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (13)
7. ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (14)
8. هشتاد و پنج ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (15)
9. ﻧﻮﺩ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (16)
10. ﻧﻮﺩ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (ﺳﻮّﻡ ﺟﻤﺎﺩﻯ الآﺧﺮ). (17)
11. ﺻﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (ﻫﺸﺘﻢ ﺟﻤﺎﺩﻯ الآﺧﺮ). (18)
12. ﺻﺪ ﻭ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (19)
13. 4 ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (20)
14. ﺭﻭﺯ 21 ﺭﺟﺐ. (21)
15. 25 ﺭﺟﺐ. (22)
16. ﺳﻮّﻡ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ. (23)
17. 6 ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (24)
18. 8 ﻣﺎﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ. (25)

علّامه مجلسی در ذیل فرمایش امام کاظم علیه السلام می نویسد :

این روایت دلالت بر شهیده بودن فاطمه زهرا علیها السلام می کند؛ که البته از متواترات است. سبب آن این بود که آنها بعد از غصب خلافت و بیعت اکثر مردم سراغ امیر المؤمنین علیه السلام فرستاندند تا بیعت کند ولی آن حضرت نپذیرفت.

#ادامه_دارد ...

📚 منابع :

8. مکاتیب الرسول صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 677. تاریخ یعقوبی : ج 2، ص 115.
9. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 406. و ... .
10. همان و بحار الأنوار : ج 43، ص 180.
11. بحار الأنوار : ج 43، ص 217. و ... .
12. مکاتیب الرسول صلّی الله علیه و آله : ج 3، ص 677. و ... .
13. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 406. و ... .
14. کافی : ج 1، ص 241، 458. و ... .
15. دلائل الإمامة : ص 136. و ... .
16. بحار الأنوار : ج 43، ص 188، 215. و ... .
17. همان : ج 43، ص 170، 196. و ... .
18. همان : ج 22، ص 167، ج 43، ص 189، 213. و ... .
19. همان : ج 43، ص 171. و ... .
20. وفاة الصدیقة الزهرا علیها السلام مقرّم : ص 115. و ... .
21. مصباح المتهجد : ص 748. زاد المعاد : ص 35.
22. وقایع الشهور : ص 126.
23. بحار الأنوار : ج 43، ص 183، 214. و ..
24. همان : ج 43، ص 183، 200. و ... .
25. وفاة الصدیقة الزهرا علیها السلام مقرّم : ص 115. و ... .
#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
3 جمادی الثانی
1 ـ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ علیها ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ (1)

ﺍﻣﺎﻡ کاظم ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : «إﻥَّ ﻓﺎﻃﻤﺔَ ﺻِﺪِّﻳﻘَﺔٌ ﺷَﻬﻴﺪَﺓٌ» : «ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﺍﺳﺘﮕﻮ ﻭ ﺷﻬﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ». (2)

ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 11 هـ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺳﻪ ﺷﻨﺒﻪ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺘﻮﻝ ﻋُﺬﺭﺍﺀ ﻣﻈﻠﻮﻣﻪ ی ﻣﻀﺮﻭﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻴّﺪﺓ ﺍﻟﻨﺴﺎﺀ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ علیها السلام ﺑﻪ ﻭﻗﻮﻉ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺍﺳﺖ.

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﺩﻓﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺯﻫﺮﺍ ﻋﻠﻴﻬﻤﺎ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻫﺠﻮﻡ ﺁﻭﺭﺩﻩ، و ﺩﺭ ﻫﺮ باﺭ ﺑﻪ ﻃﺮﻳﻘﻰ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻓﻌﺎﺕ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺁﺗﺶ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻨﺰﻝ ﺷﺪﻧﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﻳﻘﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ.

ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎ ﻟﮕﺪ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﻣﻴﺦ ﺩﺭ، ﺳﻴﻨﻪ ی ﺁﻥ ﻣﺨﺪّﺭﻩ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩ ﻭ ﻣﺤﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻘﻂ ﺷﺪ ﻭ ﭘﻬﻠﻮﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺷﻜﺴﺖ. ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻴﻬﻮﺵ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ، ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﻟﻰ ﺍﻟﻤﻮﺣﺪﻳﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺳﺮ ﻭ ﭘﺎﻯ ﺑﺮﻫﻨﻪ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﺴﺠﺪ ﺑُﺮﺩﻧﺪ.

ﻭﻗﺘﻰ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﻓﺘﻨﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺑُﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺎﻧﻊ ﺷﺪﻧﺪ. ﺩﺍﺧﻞ ﻛﻮﭼﻪ ﺟﻠﻮ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺳﺪ الله ﺍﻟﻐﺎﻟﺐ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻰ ﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﺑﺎ ﺗﺎﺯﻳﺎﻧﻪ ﻭ غَلاف ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺑﺮ ﺑﺪﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺻﺪﻳﻘﻪ ی ﺷﻬﻴﺪﻩ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺯﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻃﺒﻖ ﺑﻌﻀﻰ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﻭﻯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﻮﻥ ﺟﺎﺭﻯ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎﺯ ﺑﻴﻬﻮﺵ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ.

← ﺭﻭﺯ ﻫﺎﻯ ﺣﺰﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ علیها ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﻗﺎﻳﻊ ﻭ ﻓﺠﺎﻳﻊ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻌﻀﻰ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﺎ ﺩﻟﻰ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻛﻨﺎﺭ ﻗﺒﻮﺭ ﺷﻬﺪﺍﻯ اُﺣُﺪ ﻣﻰ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻣﻰ ﮔﺮﻳﺴﺖ، ﻭ ﻣﺮﮒ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻃﻠﺐ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ، ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺟﺮﺍحت هاﻯ ﺑﺪﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ نزدیک ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺯﻳﺮ ﺩﺭﺧﺘﻰ ﻣﻰ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻭ ﻧﺎﻟﻪ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ. ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑُﺮﻳﺪﻧﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺳﺎﻳﺒﺎﻧﻰ ﺳﺎﺧﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ «ﺑﻴﺖُ الأﺣزان» شد.

ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺷﺪّﺕ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺑﻰ ﺑﻰ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﺪ. ﺳﻴﻨﻪ ی ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻭ ﻣﺠﺮﻭﺡ، ﺑﺎﺯﻭﻯ ﻭَﺭَﻡ ﻛﺮﺩﻩ، ﺻﻮﺭﺕ ﻧﻴﻠﻰ، ﻣﺤﺴﻦ ﺳﻘﻂ ﺷﺪﻩ، ﻏﻢ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﻣﻈﻠﻮﻣﻴّﺖ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ، ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ جایی ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺑﺴﺘﺮ ﺑﻴﻤﺎﺭﻯ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﻭ ﻭﺻﻴّﺖ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ :

«ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺯﻳﺮ ﭘﻴﺮﺍﻫﻦ ﻏﺴﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﻛﻔﻦ ﻛﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻧﻤﺎ. ﻗﺒﺮﻡ ﻣﺨﻔﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺍﺑﻮﺑﻜﺮ ﻭ ﻋُﻤَﺮ ﺩﺭ ﺗﺸﻴﻴﻊ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺸﻮﻧﺪ. (3) ﻋﺎﻳﺸﻪ ﻭ ﻏﻴﺮ ﻋﺎﻳﺸﻪ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ی ﻣﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺸﻮﻧﺪ». (4)

← ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻓﺎﻃﻤﻪ علیها ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ

ﺭﻭﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﺜﻞ ﺭﻭﺯ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺧﺎﺗﻢ ﺍﻟﺎﻧﺒﻴﺎﺀ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻛﻮچک ﻭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺯ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ، ﻧﺎﻟﺎﻥ ﻭ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ.

ﺑﺪﻥ ﻣﻄﻬّﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻏﺴﻞ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻏﺴﻞ، ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻭ ﺣﺴﻨﻴﻦ ﻭ ﺯﻳﻨﺒﻴﻦ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﻓِﻀّﻪ ﺧﺎﺩِﻣﻪ ﻭ أﺳﻤﺎﺀ ﺑﻨﺖ ﻋُﻤَﻴﺲ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺳﭙﺲ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺍﺯ گل های ﺳﺮ ﺳﺒﺪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳَﻠﻤﺎﻥ، ﺍﺑُﻮﺫﺭ، ﻣِﻘﺪﺍﺩ، ﻋَﻤّﺎﺭ ﻭ ... ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺪﻥ ﺭﺍ ﺩﻓﻦ ﻛﺮﺩﻧﺪ.

ﺩﺭ ﺑﻘﻴﻊ، ﭼﻬﻞ ﺻﻮﺭﺕ ﻗﺒﺮ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﺁﺏ ﺭﻳﺨﺘﻨﺪ. (5) ﻓﺮﺩﺍﻯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﻗﺼﺪ ﻧﺒﺶ ﻗﺒﺮ ﺭﺍ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﻭﻟﻰ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩﻧﺪ.

ﺍﺣﺘﻤﺎﻟﺎﺕ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﺘﻌﺪّﺩ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﻰ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﻨّﺒﻰ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﺣﺠﺮﻩ ی ﺧﻮﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ـ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺎ ﺟﺰﺀ ﺻﺤﻦ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﺳﺖ ـ ﺑﻴﻦ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﻭ ﻣﻨﺒﺮ، ﻭ ﺩﺭ ﺑﻘﻴﻊ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

أصبَغ بن نباته رَحِمَهُ الله نقل می کند که از امیر المؤمنین علیه السلام از علّت (شبانه) دفن شدن فاطمه زهرا علیها السلام سؤال شد. آن حضرت علیه السلام فرمودند :

همانا او بر گروهی خشمناک بود (6) و نمی خواست که بر جنازه اش حاضر باشند و حرام است بر دوستان آن گروه که بر جنازه ی یکی از فرزندان او نماز گزارند. (7)

#ادامه_دارد ...

📚 منابع :

1. اعلام الوری : ج 1، ص 300. و ... .
2. کافی : ج 1، ص 458. و ... .
3. بیت الأحزان : ص 247، 262. و ... .
4. سبعة من السلف : ص 253. و ... .
5. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 3، ص 412. و ... .
6. بحار الأنوار : ج 28، ص 316، ج 29، ص 333 ـ 329، ج 30، ص 387. و ... .
7. أمالی صدوق : ص 756. و ... .
#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده_نور
@baladeh_e_noor
💟#تدابیر_پیاده_روی_اربعین

↫ مصرف پیاز با وعده غذایی .

↫ غرغره و استنشاق آب و نمک دریا جهت پیشگیری از سرماخوردگی و گلو درد.

↫ هر روز صبح حداقل یک قاشق مربی خوری عسل میل نمایید.

↫ زیاد چای نخورید.آب جوش مناسب تر است .

↫ جلوگیری از یبوست. غذاهای ملین مصرف کنید و آب ولرم ناشتا را فراموش نکنید.

🍃#ادامه_دارد....

┏━━━━┓
🖤@baladeh_e_noor🖤
┗━━━━┛
فاطمه بنت أسد علیها السلام می فرماید :

«با دوّم در حالتی آن حضرت را آوردند که او را در حریر سفید بهشتی پیچیده بودند و به من گفتند :

«او را از چشم بینندگان حفظ کن که ولیّ رب العالمین است. بدانکه وارد بهشت نمی شود مگر کسی که ولایت او را بپذیرد و امامت و ولایت او را تصدیق کند. خوشا به حال آن که تابع اوست و وای بر کسی که از او رویگردان شود. مَثَل او چون کشتی نوح است. هر که به آن پیوست نجات می یابد و هر که از آن باز ماند غرق می شود و سقوط می کند. سپس در گوش او مطلبی گفتند که من نفهمیدم. بعد او را بوسیدند و برخاستند و بیرون رفتند و من ندانستم از کجا خارج شدند». (17)

← سه روز در کعبه

فاطمه بنت أسد علیها السلام بعد از سه روز که مهمان الهی بود فرزند مبارک و محترم خود را در آغوش گرفته آماده خروج از کعبه شد که هاتفی غیبی چنین ندا داد :

«ای فاطمه، نام این مولود را علی بگذار، چرا که من خدای علی أعلی هستم. من نام او را از نام خود گرفته ام، و او را ادب آموخته ام و امر خود را به او سپرده ام، و او را بر غوامض علم خود آگاهی داده ام، او در خانه ی من بدنیا آمده است.

او اوّل کسی است که بر فراز خانه ی من اذن می گوید، و بت ها را می شکند، و آنها را از بالای کعبه به صورت می اندازد.

خوشا بحال کسی که او را دوست می دارد و از او اطاعت می کند و او را یاری می نماید. وای بر کسی که بغض او را دارد و از او سر پیچی می کند و او را خوار می نماید و حق او را انکار می نماید». (18)

در این سه روز در هر محفلی سخن از ولادت این مولود مبارک و استثنایی بود، بخصوص باز نشدن قفل در کعبه، شکافته شدن دیوار کعبه در روز و دیدن آن توسط کفّار، این مطلب را به صورت یک مسئله عمومی در آورده بود.

← طلوع نور علی علیه السلام در آغوش پیامبر صلّی الله علیه و آله

صبح روز چهارم در مقابل دیدگان به انتظار نشسته، ناگهان دیوار کعبه از مکان قبلی شکاف برداشت به حدّی که فاطمه بنت اسد علیه السلام با فرزند عزیزش از آنجا خارج شدند. مردم همه نگاه می کردند و قبل از سؤالِ کسی، فاطمه بنت أسد علیها السلام از بعضی وقایع داخل خانه خبر داد و از عظمت آن مولود و غذا های بهشتی و اینکه نام این حضرت به ندای آسمانی علی علیه السلام است.

ابو طالب علیه السلام و پیامبر صلّی الله علیه و آله پیش آمدند، و فاطمه بنت أسد علیها السلام با مولود پیش آمد.

حضرت مولی الموالی علی علیه السلام فرمودند :

«السَّلامُ عَلَیکَ یا أبَه وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه».

ابو طالب علیه السلام فرمود :

«وَ عَلَیکَ السَّلامُ یا بُنَیَّ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه»، و آن حضرت را در آغوش گرفت. (19)

امیر المؤمنین علیه السلام چشمان مبارک به صورت پیامبر صلّی الله علیه و آله باز کرد و تبسّم فرمود و خود را حرکتی داد و فرمود :

السَّلامُ عَلَیکَ وَ رَحمَةُ الله وَ بَرَکاتُه، مرا در آغوش بگیر».

پیامبر صلّی الله علیه و آله پاسخ سلامش را داد و آن حضرت را در آغوش گرفت، و بوسید و دست در دست او گذاشت.

آن گاه امیر المؤمنین علیه السلام دست راست بر گوش نهاد و اذان و اقامه فرمود و به یگانگی خداوند عزّوجل و نبوّت پیامبر صلّی الله علیه و آله شهادت داد.

سپس از پیامبر صلّی الله علیه و آله برای قرائت کتب آسمانی اجازه خواست. بعد از آنکه پیامبر صلّی الله علیه و آله اجازه فرمود، سینه را صاف کرد و آن چه در صُحُف حضرت آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام بود قرائت فرمود. (20)

سپس شروع به قرائت قرآن نمود که هنوز نازل نشده بود. آن حضرت سوره ی مبارکه مؤمنون را آغاز کرد :

قَد أفلَحَ المُؤمِنُون ... .

سپس در حالتی که آن حضرت در آغوش رسول الله صلّی الله علیه و آله بود به خانه ی ابو طالب علیه السلام باز گشتند.

فاطمه بنت أسد علیها السلام می فرماید :

«هنگامی که از کعبه خارج شدم و فرزند را نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله گذاشتم، آن حضرت با زبان مبارک دهان علی علیه السلام را باز کرد و او را با آب دهان مبارک تحنیک کرد و اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ آن حضرت گفت و فرمود :

«این مولودی است که بر فطرت بدنیا آمده است».

#ادامه_دارد ...

#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده
@baladeh_e_noor
ابو طالب علیه السلام و پیامبر صلّی الله علیه و آله آن حضرت را به مسجد الحرام آوردند. عبّاس بن عبد المطّلب که به همراه جماعی در مسجد نشسته بودند، دیدند که فاطمه علیها السلام وارد مسجد الحرام شد و در مقابل کعبه ایستاد و نگاهی به سوی آسمان نمود و چنین فرمود :

«پروردگارا، من به تو و به پیامبران و کتاب هایی که از جانب تو آمده اند ایمان دارم. من کلام جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم و او بوده که این خانه را بنا کرده است.

تو را قسم می دهم و از تو می خواهم به حق کسی که این خانه را بنا کرد، و به حق فرزندی که در شکم من است و با من سخن می گوید و با گفتارش با من انس می گیرد، و من یقین دارم که یکی از آیات و نشانه های توست، که این ولادت را بر من آسان فرمایی».

ناگهان حاضرین در مسجد الحرام دیدند که دیوار پشت آن سمتی که در کعبه است شکافته شد و فاطمه بنت أسد علیها السلام داخل شد. هر چه کردند قفل در کعبه را باز کنند ممکن نشد، و دانستند که حکمت خداوند در کار است. (12)

فاطمه بنت أسد علیها السلام می فرماید :

«هنگامی که داخل کعبه شدم دیدم حوّا، ساره، آسیه مادر موسی بن عمران و مریم مادر عیسی آمدند. آنان به من سلام کردند : «السّلام علیک یا ولیّة الله» و در مقابلم نشستند».

آنچه در ولادت خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله انجام دادند در ولادت علی بن ابی طالب علیه السلام نیز انجام دادند، چه اینکه فاطمه بنت أسد علیها السلام در هنگام ولادت پیامبر صلّی الله علیه و آله حضور داشت و به ابو طالب علیه السلام ماجرا را خبر داد.

حضرت ابو طالب علیه السلام قبلاً به او فرموده بود :

«30 سال صبر کن تا خدا مولودی به تو عنایت کند مثل خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله مگر در نبوّت که وصیّ و وزیر او خواهد شد». (13)

← روز ولادت امیر المؤمنین علیه السلام

روز جمعه علی بن ابی طالب علیهم السلام مانند خورشید بر روی سنگ سرخ در گوشه ی راست کعبه طلوع فرمود.

همین که قدم بر زمین کعبه نهاد، به سجده افتاد و دست ها را سوی آسمان بلند نمود و فرمود :

«أشهَدُ أن لا إلهَ إلاّ الله، وَ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله وَ أشهَدُ أنَّ عَلیاً وَلیُّ مُحَمَّدٍ رَسُولُ الله، بِمَحُمَّدٍ یختمُ اللهُ النُّبُوَّةَ وَ بِی یختم الوَصِیَّةَ وَ أنا امیرُ المُؤمِنین» :

«شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست و محمّد صلّی الله علیه و آله پیامبر خداوند است و علی وصیّ محمّد رسول الله صلّی الله علیه و آله است. به محمّد صلّی الله علیه و آله نبوّت ختم می شود و به من وصایت کامل و تمام می شود و منم امیر المؤمنین». (14)

سپس فرمود :

«جاءَ الحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ » : «حق آمد و باطل رفت».

در این هنگام که وجود سر پا جودش پای بر این عرصه ی خاکی نهاده بود، بت هایی که در کعبه بود به صورت به زمین افتادند و آسمان ها نورانی شد. شیطان فریاد بر آورد :

«وای بر بت ها و بت پرستان از این فرزند» ! (15)

← سخنان امیر المؤمنین علیه السلام پس از ولادت

آنگاه سلام بر زنان بهشتی نمود و حال آنان را پرسید. بانوان بهشتی او را در آغوش گرفتند و حضرت با آنان تکلّم فرمودند. هنگامی که حضرت حوا علیها السلام او را در آغوش گرفت، آن حضرت فرمود :

«سلام بر تو ای مادر، حوا» !

حوا علیها السلام پاسخ داد :

سلام بر تو پسرم ! علی بن ابی طالب علیه السلام از حال حضرت آدم علیه السلام پرسید. حوا علیها السلام پاسخ داد :

غرق در نعمت های خداوند است و در جوار پروردگار مُتَنَعِّم است.

در این هنگام که آن حضرت داخل کعبه بود ابو طالب علیه السلام در کوچه و بازار صدا می زد :

بشارت باد شما را که ولیّ خدا ظاهر شده است، همان کسی که وصایت به او تمام و کمال می شود. (16)

بعد از رفتن زنان بهشتی، پیامبران الهی حضرت آدم، حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی علیهم السلام آمدند.

امیر المؤمنین علیه السلام با دیدن آنان حرکتی نمود و تبسّم فرمود و آن بزرگواران بر حضرتش سلام کردند :

«سلام بر تو ای ولیّ خدا و خلیفه ی پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله».

حضرت در جواب فرمود :

«علیکم السلام و رحمة الله و برکاته». و جداگانه بر هر یک سلام نمودند. آن بزرگواران یکی بعد از دیگری او را در آغوش گرفتند و بوسیدند و زبان به مدح او گشودند و رفتند.

سپس ملائکه آمدند و او را به آسمان ها بردند، و باز آوردند و بردند و هر بار کلماتی مخصوص در فضایل و مناقب حضرت می فرمودند.

#ادامه_دارد ...

#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده
@baladeh_e_noor
هنگامی که خداوند علی علیه السلام را به ابو طالب و فاطمه بنت أسد علیهم السلام داد، آن نور در صورت فاطمه بنت أسد علیها السلام درخشندگی می کرد.

← محلّ ولادت امیر المؤمنین علیه السلام

مکان ولادت امیر المؤمنین علیه السلام اشرف بقاع یعنی حرم است. اشرف اماکن حرم مسجد است، و اشرف بقاع مسجد کعبه است. مولودی جز آن حضرت در آن مکان بدنیا نیامده است، آن هم در سیّد ایّام روز جمعه، در ماه حرام و در بیت الحرام !! (9)

امیر المؤمنین علیه السلام سه روز چشم مبارک را باز نکرد تا او را خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله آوردند. آنجا بود که چشم باز کرد. آن حضرت فرمود :

«او مرا مخصوص به نظر خود قرار داد و من او را مخصوص به علم خویش قرار دادم». (10)

سپس آن حضرت را در آغوش کشید به منزل ابو طالب علیه السلام آورد. (11)

← پیشگویی از ولادت امیر المؤمنین علیه السلام

جابر بن عبد الله انصاری می گوید :

راهبی بود به نام «مثرم بن رعیب» که 190 سال عبادت کرده بود، ولی حاجتی از خدا نخواسته بود. روزی از خداوند خواست یکی از اولیائش را به او بنمایاند. خداوند متعال جناب ابو طالب علیه السلام را نزد او فرستاد و بعد از آن که راهب دانست این آقا چه کسی است، به آن حضرت بشارت داد که ای ابو طالب، خداوند به تو پسری عنایت می فرماید که او ولیّ خداست و اسم شریف او علی است.

هنگامی که او را درک کردی سلام مرا به او برسان و به او بگو که مثرم راهب، اقرار می کند به وحدانیّت خدا و به ولایت تو یا امیر المؤمنین علیه السلام شهادت می دهد.

هنگام رفتن جناب ابو طالب علیه السلام خرما و انگور و انار بهشتی میل فرمودند و به منزل آمدند.

فاطمه بنت أسد علیها السلام همسر جناب ابو طالب علیه السلام هم خرمایی که پیامبر صلّی الله علیه و آله به آن حضرت داده بودند میل فرمود و به ابو طالب علیه السلام هم دادند و آن حضرت هم میل فرمود.

پیامبر صلّی الله علیه و آله فرموده بودند :

این خرما را کسی می خورد که مقرّ به توحید و نبوّت من باشد.

بعد از آن که پدر و مادر آن حضرت، میوه های بهشتی را میل فرمودند وجود حضرت مولی الموحدین علی بن ابی طالب علیه السلام به وجود آمد. هنگامی که فاطمه بنت أسد علیها السلام حامل آن وجود شریف شد، به زیبایی و نورانیّتش افزوده شد.


← إنعقاد نطفه ی امیر المؤمنین علیه السلام

هنگامی که وجود شریف آن حضرت در بطن فاطمه بنت أسد علیها السلام قرار گرفت در مکّه زلزله شد، و قریش بت ها را به کوه ابو قبیس آوردند، ولی زلزله بیشتر شد و بت ها به رو افتادند.

آنان به ابو طالب علیه السلام پناه بردند، و آن حضرت بالای کوه آمد و فرمود :

«مردم در این شب اتّفاق مهمّی افتاده است. خداوند خلقی را آفریده که اگر از او اطاعت نکنید اقرار به ولایت او ننمایید و شهادت به امامت او ندهید این زلزله ساکن نمی شود. پس به اطاعت و ولایت و امامت او اقرار کنید».

سپس در حالی که اشک می ریخت دستان مبارک را بلند نمود و فرمود :

«پروردگار من و آقای من، تو را می خوانم به محمّدیّت پسندیده و علویّت بلند مرتبه و به فاطمیّت درخشنده و نورانی که بر سر زمین تهامه به رحمت و مهربانی خویش لطف بفرمایی». دیگران آمین گفتند. دعا که تمام شد زلزله پایان یافت. عرب ها در زمان جاهلیّت تا گرفتار می شدند این دعا را می خواندند و گرفتاری برطرف می شد.

آن حضرت با جعفر بن ابی طالب علیهم السلام از شکم مادر صحبت کرد که او بیهوش شد. همچنین فاطمه بنت أسد علیها السلام به قصد طواف گرد خانه خدا می رفت، ولی ناگهان آن حضرت از داخل شکم دو پای خود را به شدّت فشار می داد و نمی گذاشت مادرش به محلّی که بت ها نصب شده اند نزدیک شود، و حال آنکه مادرش برای عبادت خانه خدا را طواف می کرد.

زمانی دیگر، بت ها در مقابل آن فرزند بدنیا نیامده به صورت به زمین می افتادند. شیر درّنده ی طائف در برابر ابو طالب علیه السلام تعظیم کرد. هنگامی که آن حضرت علی را جویا شد شیر گفت :

«شما پدر أسد الله و کمک محمّد پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و مربّی شیر خدا هستی.

← مادر امیر المؤمنین علیه السلام در کعبه

شب جمعه سیزدهم رجب بانوی بزرگوار ابو طالب علیه السلام احساس درد کرد، ولی با قرائت نامی مخصوص آرامش پیدا کرد. هنگامی که جناب ابو طالب علیه السلام خواست زنانی از قریش را برای کمک فاطمه بنت أسد علیها السلام بیاورد، از گوشه خانه ندایی رسید :

«ای ابوطالب، صبر کن چرا که دست نجس نباید ولیّ خدا را لمس کند».

صبح هنگام فاطمه بنت أسد علیها السلام ندایی شنید :

«ای فاطمه به خانه ی ما بیا».

#ادامه_دارد ...
آن حضرت نه تنها مادر امیر المؤمنین علیه السلام بود، بلکه بعد از وفات عبد المطّلب علیه السلام ـ که شش یا هشت سال از سن مبارک پیامبر صلّی الله علیه و آله گذشته بود و آن حضرت به ابو طالب علیه السلام سپرده شده بود ـ فاطمه بنت أسد علیها السلام در حق پیامبر صلّی الله علیه و آله مادری می کرد و همیشه او را بر فرزندان خود مقدّم می داشت و همه روزه از آن حضرت علامات نبوّت را مشاهده می نمود و و پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله آن حضرت را مادر خطاب می کرد. (5)

همچنین بعد از رحلت حضرت خدیجه کبری علیها السلام، پیامبر صلّی الله علیه و آله فاطمه زهرا علیها السلام را به فاطمه بنت أسد علیها السلام سپردند. ایشان برای آن حضرت مادری می کرد و در دامان عزّت خود آن مستوره ی دو جهان را با جان و دل سر پرستی می کرد تا زمانی که از دنیا رفت. (6)

آن حضرت در سال چهارم هجری در مدینه طیّبه از دنیا رفت، و در بقیع مدفون شد. هنگامی که امیر المؤمنین علیه السلام خبر فوت والده اش را به پیامبر صلّی الله علیه و آله دادند آن حضرت فرمودند :

«او مادر من بود».

بعد عمامه و لباسش را داد که فاطمه علیها السلام را به آنها کفن کنند و خود حضرت بر جنازه ی نماز خواند و چهل تکبیر بر جنازه گفت و فرمود:

«چون چهل صف از ملائکه به جنازه اش نماز خواندند چهل تکبیر گفتم».

بعد در قبر خوابید و هنگام دفن او را تلقین فرمود و درباره ی او دعا کرد. (7)

حدیث ولادت امیر المؤمنین علیه السلام هم دلالتی بر صلابت ایمان فاطمه بنت اسد علیها السلام مادر آن حضرت دارد. (8)

← نور امیر المؤمنین علیه السلام در أصلاب پدران

نوری که از عرش پروردگار آمده بود، در أنبیاء و أوصیاء یکی بعد از دیگری منتقل شده تا به عبد المطّلب علیه السلام رسید و بعد آن نور دو قسم شد. نوری در پیشانی مبارک عبد الله علیه السلام پدر بزرگوار پیامبر صلّی الله علیه و آله که آن نور بعداً به پیشانی آمنه علیها السلام و سپس در صورت مبارک خاتم الأنبیاء صلّی الله علیه و آله منتقل شد.

نصف دیگر نور در پیشانی مبارک ابو طالب علیه السلام قرار گرفت.

خداوند به ابو طالب علیه السلام چند فرزند عطا فرمود :

عقیل، طالب، جعفر، فاخته یا أمّ هانی، جُمانه و علی امیر المؤمنین علیه السلام.

#ادامه_دارد ...
13 رجب
1 ـ ولادت امیر المؤمنین علیه السلام

اوّلین امام مؤمنین و خلیفة الله بلا فصل بعد از رسول الله خاتم النَّبیین صلّی الله علیه و آله، برادر، پسر عمو، وزیر و داماد او، سیّد الوصِّیین امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام در روز جمعه 13 رجب در بیت الله الحرام، داخل کعبه معظّمه به دنیا آمد، که قبل از او و بعد از او مولودی در آن جا بدنیا نیامده و نخواهد آمد. (1)

← القاب امیر المؤمنین علیه السلام

اسم شریفش علی علیه السلام است. صاحب کتاب الأنوار می گوید :

علی بن ابی طالب علیه السلام در کتاب خدا 300 اسم دارد. مشهور ترین القاب آن حضرت امیر المؤمنین است که این لقب مخصوص آن حضرت است، و ابن شهر آشوب بیش از 850 لقب برای آن حضرت ذکر نموده است. (2)

مشهور ترین کنیه های آن حضرت ابو الحسن علیه السلام است. اضافه بر اسامی و القابی که آن حضرت در کتاب های مختلف آسمانی به زبان های مختلف دارند ... چه اینکه آن حضرت نزد اهل آسمان معروف به «شمساطیل» است. در زمین «جمحائیل»، در لوح «قنسوم»، در قلم «منصوم»، در عرش «معین»، نزد رضوان «امین» است، نزد حور العین «اصب» است، در صحف ابراهیم علیه السلام «حزبیل» است، در عبرانیه «بلقیاطیس»، در سریانیه «شروحیل»، در تورات «ایلیا»، در زبور «اریا»، در انجیل «بریا»، در صحف حجر «عین»، در قرآن «علی» است. (3)

از القاب دیگر این أسماء است :

ابو الأئمة، خلیل النبوة، المخصوصو بالاخوة، یعسوب الایمان، یعسوب الدین، میزان الأعمال، سیف ذی الجلال، صالح المؤمنین، وارث علم النّبیین، الحاکم فی یوم الدین، شجرة التّقوی، حجّة الله البالغة، نعمة الله السابقة، الصراط الواضح، الامام الناصح، الوصیّ، البر، التقی، النبأ العظیم، الصدّیق الرّشید، الزکی، نور الله التّام، سیّد الوصیّین، کلمة الرحمن، الباقر علوم الأدیان، التالی سور القرآن، الثاقب لحجاب الشیطان، الجامع لأحکام القرآن، الذاکر ربه فی السّر و الإعلان، الربیع الباکر، اللازم لأوامر الرحمن، امام الأتقیاء، سیّد النّجباء، هادی الأولیاء، قبلة الرحماء، امیر الأمراء، قدوة الأوصیاء، افصح کل ذی شفتین، مفقه الفقهاء، اقضی ذوی القضاء، ابصر ذی عینین، اَسمع ذی اُذنین، ولی الله، الشهید، ابو الشّهداء، زوج فاطمة الزّهرا علیها السلام، معز الأولیاء، مذلّ الأعداء، العروة الوثقی، مفتاح الهدی، الحجّة العظمی، الحسان، الآیة، القصر المشید، القاضی، امیر النحل، الامام الأوّل، نور الله الجلیل، هارون، الزیتون، کشاف الکرب، الهاشمی الأمّ و الأب، مفتوح الباب إلی المحراب عند سدّ ابواب سائر الأصحاب، السابق بالخیرات، القبلة للسادات، عین الحیاة، العالم الزاهد، الحسنة، الحمید، الحق، خیر البشر، المحمود، الذکر، الذاکر، ذو القربی، ذو المحن، الامام الطاهر، الصدّیق الأکبر، الشفیع فی المحشر، بدر الأکبر، ساقی و مراد الکوثر یوم الحشر و من اعطی رسول الله صلّی الله علیه و آله بنسله الکوثر، صاحب ذی الفقار، الکرّار غیر فرّار، ابن عمّ النّبی المختار، ثمرة بیعة الشجرة، السفینة، السابق، کلیم الشمس، الثانی من الخمس، المعصوم، الحنیف، الدلیل، المیزان بالقسط، السیّد الاورع، ابو شبیر المسمّی بحیدر و ما ادراک ما حیدر، صاحب برائة و غدیر خم و رایة خیبر، النجم اللائح، خیر البریة.

← والدین امیر المؤمنین علیه السلام

پدر والا مقام آن حضرت، سید بطحاء حضرت ابو طالب علیه السلام (4)، و مادر آن حضرت فاطمه بنت أسد بن هاشم بن عبد مناف، بانوی حرم حضرت ابو طالب علیه السلام است که انوار امامت و ولایت اوّلاً از آن خزانه ی عصمت و گنجینه ی حیاء و عفّت به ظهور آمده و اوّلین هاشمیّه ای است که چنین اختر فروزنده ای آورد.

#ادامه_دارد ...
#کانون_هیئات_مذهبی_نور_بخش_بلده
@baladeh_e_noor
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰

#اطــلاعات_عمومے

🔯پیدایش یهود 🔯

💢1.حضـرت ابراهیم خلیل علیه السلام یکی از پیامبران عظیم الشأن است مانند:حضرات نوح، موسی، عیسی و محمد که برای تمام اهل زمین مبعوث شده و او یکی از پیامبران اولیالعزم میباشد.
🌿سوره آل عمران، آیه112.

💢2 . ابراهیم دو همسـر به نامهاي(هاجر وساره) داشـته است اسحاق ازساره و اسماعیل از هاجر به دنیا آمده است.
اسماعیل، پیامبرخدا و یکی از اجداد پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله است. اسحاق نیز پیامبر بوده و از او یعقوب به دنیا آمده است. یعقوب دوازده فرزندداشت که یکی از آنها (یهودا) میباشد.
🌿سوره انفال، آیه60.
🔸️🔷️🔶️🔹️
💢3 . اسرائیل، مرکب از دوکلمه است (اسرا) و (ئیل) به معنی عبداالله یعنی بنده خدا و مراد از این کلمه حضرت (یعقوب) است.

💢4 .حضـرات موسـی، عیسـی و
محمد علیهمالسلام از نسل حضرت ابراهیم خلیل میباشند،گرچه حضرت عیسی پدر نداشت،
ولی ازطرف مادر به حضرت ابراهیم میرسد.
💢5 .صهیون (zion ) اسم کوهی است واقع در (اورشـلیم)که بر آن(هیکل سـلیمان) بناشده است و مسجدالاقصی وصخره نیز در آنجا است اسم این کوه درجاهاي متعددي از عهدین ذکرشده است

💢6 .یهود معاصـر،که حالادر فلسـطین سـکونت دارنـد، ازجهت آنکه به (یهودا) فرزنـدیعقوب میرسـند، یهودگفته میشونـد.
وچون از فرزندان(یعقوب) میباشند، بنی اسرائیل یعنی فرزندان(اسرائیل) نامیده میشوندو محل سکونت آنها نزدیک به کوهی به نام (صهیون) میباشد.

#ادامه_دارد
#پیدایش_یهود
#دنیا_بازیچه_یهود
👇👇👇
🆔@baladeh_e_noor
26 رجب
1 ـ ﻭﻓﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ

ﺳﻴّﺪ ﺑﻄﺤﺎﺀ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺠﺮﺕ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 10 ﺑﻌﺜﺖ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ. (1)

ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻧﻘﻠﻰ ﺳﻦّ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ بالغ بر 80 ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. (2)

ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺭﺣﻠﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ : 27 ﺟﻤﺎﺩﻯ ﺍلأﻭﻟﻰ، 29 ﺭﺟﺐ، 7 ﻭ 18 ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ، 15 ﻭ 17 ﺷﻮّﺍﻝ، ﺍﻭّﻝ ﻭ ﺩﻫﻢ ﺫﻯ ﺍﻟﻘﻌﺪﻩ، ﺍﻭّﻝ ﺫﻯ ﺍﻟﺤﺠّﺔ. (3)

← ﻧﺴﺐ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ

ﻧﺎﻡ ﻣﺒﺎﺭک ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ، ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺋﺬ ﺍﺳﺖ.

ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﻋﺒﺪالله ﭘﺪﺭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺯﺑﻴﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺍﺑﻮﻳﻨﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻳﻜﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ. (4)

← ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ

ﻣﺠﻠﺴﻰ رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :

ﺍﻣﺎﻣﻴّﻪ ﺍﺗّﻔﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑُﺘﻰ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﻭﺻﻴﺎﺀ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺷﻴﻌﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﺷﻴﻌﻪ ﻛﺘﺎب ها ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.

ﺻﺪﻭﻕ رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ :

ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺁﻣﺪﻩ ﻛﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺠّﺖ ﺍﻟﻬﻰ ﻭ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭﺻﻰّ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻭﺩﺍﻳﻊ ﺍﻧﺒﻴﺎﺀ، ﻋﺼﺎﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ... ﺗﻮﺳﻂ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻧﺒﻴﺎﺀ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﭙﺮﺩﻧﺪ. (5)

ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺟﺰﺭﻯ ﺷﺎﻓﻌﻰ در جامع الأصول ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ :

از عموهای پیامبر ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ جز حمزه و عبّاس و ابوطالب کس دیگری نزد اهل بیت علیهم السلام ایمان نیاورده اند.

علاّمه طبرسی می گوید :

ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ إﺟﻤﺎﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺠّﺖ ﺍﺳﺖ؛ چون آن بزرگواران یکی از ثقلین هستند که پیامبر ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ امر به تمسُّک به آن دو نموده اند. (6)

ﻛﺘﺐ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﺁن ها ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 630 هـ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﻛﺘﺒﻰ ﺑﻪ ﺯﺑﺎن های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻭ ﭼﺎﭖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻫﻞ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ. (7)

ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ در جواب حضرت عبدالعظیم حسنی رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ :

«اگر تو در ایمان ابوطالب علیه السلام شک کنی جایگاهت به سوی آتش جهنّم است». (8)

ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﻗﺮﻳﺶ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻗﺼﺪ سوء ﻗﺮﻳﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﻭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ، ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻃﻠﺐ باران ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻔﺮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺗﺸﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﻣﺮﺛﻴﻪ ی ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻧﻴﺰ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﺍﻓﻀﻠﻴﺖ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺣﻤﺰﻩ علیه السلام ﺩﺍﺭﺩ.

ﺍﺻﺒﻎ ﺑﻦ ﻧﺒﺎﺗﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ :

اﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ :

«ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﭘﺪﺭﻡ ﻭ ﺟﺪّﻡ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻭ ﻫﺎﺷﻢ ﻭ ﻋﺒﺪ ﻣﻨﺎﻑ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑُﺖ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ».

ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﺲ ﭼﻪ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ؟

ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :

«ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻛﻌﺒﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺩﻳﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ متمسّک ﺑﻮﺩﻧﺪ». (9)

#ادامه_دارد ...

@baladeh_e_noor