🔎 #تحلیلی💢بازرگان و همفکرانش جدای از توجه افراطی به غرب، در کنار معتقدات مذهبی خود به کرات و با افتخار مصدق را پیشوا و مراد خویش اعلام کردهاند. در حقیقت همین امر رهیافتی روشن به شناخت ماهیت فکری این نحله به شمار میرود. اینها میخواستند هم رومی باشند و هم زنگی! هم مسلمان باشند، هم مصدقی و هم غربی! لذا مجبور بودند تفسیرهای عجیب و خودبنیاد از اسلام ارائه کنند تا به قبای مصدق و غرب هم برنخورد!
🔹ملیگرایان پس از انقلاب نیز درصدد پررنگ جلوه دادن نقش مصدق در انقلاب بوده و بر سر قبر وی، مراسم بزرگی برپا نمودند، اما رهبر کبیر انقلاب با فراست کامل میدانستند که آنها نقشه تحریف انقلاب را در سر میپرورانند و صریحاً در برابر مصدق موضع گرفتند: «مصدق، به ما خیلی سیلی زد و میخواست به اسلام سیلی بزند.» نهضت آزادی در فرآیند سیاسی خود پس از پیروزی انقلاب، بین امام و مصدق، مصدق را برگزید و دست از تجلیل وی برنداشت و هم اکنون نیز مصدقی بودن را جزئی از هویت و مرام خود میداند.
🔸عشق به مظاهر تمدن غرب باعث شد بازرگان نتواند معایب زیربنایی و زخمهای کهنه
شده فرهنگ غربی را- که حتی خود غربیها از آن مینالند- ببیند و به قول خودش، چون کودکی، محو زیباییهای ظاهری آنجا میشود.
🔹مشکل اصلی طرز فکر بازرگان آنجا نمود پیدا میکرد که برای توجیه علل آنچه وی سعادت غربیها میخواند به این نتیجه میرسد:
«بشر روی دانش و کوشش خود و به پای خود،
راه سعادت در زندگی را یافته و این
راه سعادت، تصادفاً همان است که انبیا نشان داده بودند.»
🔸نهضت آزادی، به عنوان پدر التقاط مذهبی در ایران و به عبارت بهتر، متخصص ساختن معجون از اندیشههای متعارض، در عین اعلام تبعیت از اسلام، به اومانسیم گرایش دارد. بازرگان در کتاب «انسان و خدا» مینویسد: انسان پس از هزاران سال، خود
راه خود را پیدا کرده و میل به دموکراسی یافته است. بازرگان با ادامه ذکر سیر این رشد، به این نتیجه میرسد:
«انسان، به آن سمت و صفاتی میرود که مؤمنین برای خدا قائلند و سر منزل نهاییاش مصداق آیه شریفه انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون میگردد!»
#نشرحداکثری#راه_طی_شده #بزودی...
🇮🇷 @BSBMU_IR