🔻© #گفتار_دزدیگویند انوری روزی در یکی از کوچههای بلخ شخصی را دید که عدهای را به گرد خود جمع کرده، اشعار وی را میخواند و آنها را به خود نسبت میدهد.
🔹 انوری پیش رفته، پرسید: آیا شما این اشعار را ساختهاید؟
🔸 جواب داد: بلی
🔹 پرسید: تخلص شما چیست؟
🔸 گفت: انوری!
🤔😳 انوری از این پُر رویی متحیر شد و گفت: سبحان الله! شعر دزدی شنیده بودم، اما شاعر دزدی نشنیده بودم!
💬 شبیه حکایت آنان است که چون رستمیان در سطح افسانههایی نبود که برایش ساخته بودند، برای بزرگجلوهدهیاش،
گفتهی نمایندهی به اصطلاح بغلدستیاش را کِش میرفتند!💡 #توضیح: «بغلدستی»، از این نظر که مفتح «سخنگوی» کمیسیون تلفیق بود، و رستمیان «منشی» کمیسیون.
⁉️ اگر رستمیان به جای تکیه بر امثال داماد شمالی، به پتانسیل قوی صدها جوان تحصیلکرده دلفانی میدان میداد، آیا کارش به اینجا میرسید که برایش «
گفتار دزدی» کنند؟!
❌ وضع امروز، نتیجهی چهار سال تئاتر و بازیگری بعضی نزدیکان است، که در
#روتوش او، حتی به چنین کارهایی رو میآوردند.
آنان اگر دلسوز بودند، میبایست آنزمان بهجای «
روتوش»، مکلفش میکردند تا عملکرد ضعیفش را قوی کند.
@asredelfan