#سیاست_نامه چه باید کرد؟بحث کردن پیرامون پرسش فربه و مهیب «چه باید کرد؟» در امروز ایران، بیش از بسیاری از ادوار تاریخی احساس می شود؛ و البته پاسخ به این سوال، بسیار نیاز به تامل دارد و شاید هم تاملاتمان، راه به جایی نبرند
.
اما به نظر می رسد باید به مسائل ایران، از دو بعد «
سیاست خارجه» و همچنین «
سیاست داخلی» نگریست. نگاه تک بعدی به هرکدام از این ابعاد، نگاهی ناپخته است و راهکاری عقیم در پی خواهد داشت
سیاست خارﺟﻪ تقریبا روابط ما با کل جهان عرب، قطع شده است؛ به جز مناطق شامات و عمان. در این دوسال اخیر، چالش های اروپا با جمهوری اسلامی بیش از پیش شده است و ژاپن نیز مانند کشورهای آسیای مرکزی و پاکستان، جانب احتیاط را در پیش می گیرد. حقیقت این است که
سیاست خارجی فعلی جمهوری اسلامی، در دو موضوع تکذیب روزانه ی هرآنچه دیگران ما را به آن محکوم می کنند و همچنین اتخاذ حالت تدافعی نسبت به تصمیمات اخذ شده، خلاصه می شود.
سیاست خارجی مبتنی بر لحن تدافعی و گفتار درمانی ره به جایی نمی برد. راهبرد کنونی جمهوری اسلامی در
سیاست خارجه، ما را به تعامل سازنده و سرمایه گذاری مستقیم خارجی هدایت نمی کند.
سیاست خارجه، ابزاری است که نقش هموارکننده برای ریختن آسفالت اقتصاد را دارد؛ بدین معنا که اگر ناهمواری وجود داشته باشد، در آن زمین امکان ریختن آسفالت وجود ندارد. اگر
سیاست خارجه ی کشوری با بحران مواجه باشد، لاجرم اقتصاد آن هم با بحران مواجه خواهد بود. نظام بین الملل، ماهیت تجاری و اقتصادی دارد. دولت ها و بنگاه های اقتصادی خصوصی، برای سرمایه گذاری در کشورهایی که ثبات در
سیاست خارجی،
سیاست گذاری ها و نظام اداری نداشته باشند، ریسک نمی کنند. اقتصاد ایران نیز اقتصادی نیست که از طریق بحران های موجود در
سیاست خارجه، درآمد کسب کند و بر تولید ناخالص ملی آن اثر جدی بگذارد
در سال 1980، دن شائوپینگ مقرر کرد که چین به نیم قرن صلح نیاز دارد تا مدام رشد و توسعه را تجربه کند.نتیجه این شد که از ۱۹۸۰ تا ۲۰۱۸ و طی ۳۶ سال،۱/۶ تریلیون دلار در این کشور سرمایه گذاری خارجی شد.ضمن این که به صورت ارام و بی صدا و مبهم حدود ۲۳۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ برای قدرت نظامی خود هزینه کرد.چین در عین حال سومین صادر کننده اسلحه در جهان است
سیاست داﺧﻠﻰبرخلاف کسانی که مشکل را در افراد یا دولت ها جستجو می کنند ، اما به نظر می رسد گره اصلی را در فکر و اندیشه باید یافت؛ بدین معنا که تا زمانی که ما امنیت ملی و توسعه اقتصادی را از یک جنس و مقوله ندانیم و این دو اصل حکمرانی را بر یک ریل واحد قرار ندهیم، در هاله ای از سختی ها و بحران ها، بنیه های عظیم انسانی و طبیعی خود را هدر خواهیم داد. فهم غیراقتصادی ما از نظام بین الملل باعث شده است که کشور ما بدون بنیان های داخلی اقتصادی، مالی و فن آوری نمی تواند در منطقه و نظام بین الملل قدرتمند تلقی شود. در فروش نفت و گاز پارامتر مناسبی برای سنجش قدرت یک کشور نیست؛ بلکه قدرت را باید در پارامترهایی دید که در هر شرایطی می توانند برای کشور توانمندی ایجاد کنند؛ یعنی در بهره برداری از هزاران مهندس و متخصص است که توانایی هایی از قبیل ارزش افزوده و ایجاد اشتغال برای رونق اقتصاد دارند
برگرفته از نشریه داروگ انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی زنجان
#کمیسیون_سیاسی #انجمن_اسلامی @Armaneqalam🌱برای مطالعه ادامه مقاله به لینک زیر مراجعه فرمایید
https://telegra.ph/%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-06-22