📌صدایِ نفس نفس زدنت را می شنوم
تو که می دوی.
صدای خُرخُرِ خواب آلودگان را نیز!
مگر چه وسعتی پیش روی توست
که تمام نمی شود؟
که می دوی!
به پشتگرمیِ کدام فراغتِ خاطر است
که خوابیده اند؟
#آزادی یگانه است
که نخستین ها به آن دست یافته اند
گمان می کنی
#سومی_ها شانسی هم داشته باشند؟!
در خلالِ کتابتِ سطرهای آزاد فوق این جمله ها از
#دولت_آبادی مقابل چشمانم رژه رفتند:
🗒 ما مردمانی که در کناره های زمین و حواشیِ صنعت، پشمِ خود را می رشتیم و خیشِ خود را در خاک می فشردیم و
#تازیانه ی قدرت های محلی و مرکزی را گرده به گرده وا می گرفتیم، ما مردمانی که می کوشیدیم تجربیات دویست_سیصد ساله ی اخیر را به شعور تاریخی تبدیل کنیم ، پیش از توفیق بدان کوشش، لقب و عنوانِ
#سوم یافتیم.
...
یک حقیقت انکار ناپذیر در این میانه وجود دارد، اینکه جهان به
#کار و
#سرمایه تفکیک شد، ما نه
سرمایه بودیم و نه کار!
گیرم که ثروت اندوزی از یکسو و زحمت و جان کندن از سوی دیگر روندی بوده و هست که یک آن هم از کُنش وا نمی ماند. و اتفاقاً آنچه انسان سوم را از جهان جدا می کند و او را در موضعِ تحقیر قرار می دهد از همین تفاوت عمده و آشکار ناشی می شود.
بدیهیست چشم و چهره ی انسانِ
#سوم، درون مضطرب او را بازتاب می دهد و احوالِ ناشی از
#فروخوردگیِ دردها،
#بی_فردایی و
#سرگشتگی در فضایی که قفسِ ذهن و روح است، نمی تواند خوشآیند باشد.
رفتار و حرکات تند یا کند_افراط و تفریط_ و در همه حال
#نابه_هنجار ، نمایشیست که دلپسند ذوق های سلیم و متعادل نیست. اما چه توان کرد؟
این سرشت انسانِ
#سوم شده است!
او نه می تواند
#آزاد آواز بخواند و نه می تواند نیروهای نهفته ی خود را در عرصه های عمل اجتماعی به نمایش بگذارد؛ پس دو رکن و نشانه ی اصلی و عمده ی
#انسانی در او به
#فروخوردگی و
#وا_پس_نشینی و بازتابهای
#نا_به_هنجار آن، تغییر ماهیت می دهد.
آغاز هفته تان به خیر ♡
#انسان_سوم #آغاز_هفته_ها#کمیسیون_فرهنگی@ArmaneQalam