#مناجات_نامه_مسعود #قسمت_دوم شکر گزاری برای نداده ها و نداشته هایم
خدایا تورا سپاس میگویم که در ساحل زیبای دریای خزر ویلا ندارم ، چون یکی از دوستان که ویلا داره اقوام و آشنایان اشکشو درآوردن ، اصلا به غلط کردن انداختنش ، بخدا خودش میگفت به محض اینکه دوسه روز تعطیل میشه هولم میگیره ، چون همه اقوام نَسَبی و سَبَبی میان درِ خونه مون میگن کلید ویلاتونو بدین ما داریم با دوستامون میریم شمال ، کلید میگیرن میرن میریزنو می پاشن ، همه اتاقا و هال و آشپزخونه رو به گند میکشن همه ظرفای خواربارو خالی میکنن ، ببخشید ببخشید چاه فاضلاب رو پر میکنن و بر میگردن ، خودمون که میریم فقط میرسیم تخلیه چاه بیاریم لوله های فاضلاب رو باز کنیم چاه رو خالی کنیم ، ظرفای خواربار و حبوباتو پُر کنیم ، آشپزخونه و ظرفارو بشوریم همه جارو تر و تمیز کنیم و برگردیم تا تمیز و آماده میشه ، نوبت فامیل بعدیه ..... اگرهم کلید بشون ندیم که میشیم ندید بدید و تازه به دوران رسیده و ..... آخرش هم که دارن با قهر میرن غُر غُر کنان میگن: خدا رحم کرده ، گدا خر خریده .
خدایا تورا سپاس میگویم که من مازاراتی و پُرشه و لگسوزو ماشینهای لوکس و گرون قیمت ندارم ، وگرنه دختر یا پسرم مینشستن پشتش با 200 کیلومتر سرعت میرفتن میزدن به یکی هم خودشونو میکشتن هم بچه مردمو ، تازه در دنیای واقعی و مجازی هزار جور حرف و حدیث هم برامون در میاوردن آبرو و حیثیتِ مونو میبردن .
خدایا تو را سپاس میگویم که من آقا نشدم ، چون در اینصورت بچه هام حتما آقا زاده میشدن !!!! علتشو دیگه توضیح نمیدم خودت علتشو بهتر از من میدونی
خدایا تو را سپاس میگویم که من پول اضافی نداشتم که طلا و سکه بخرم پس انداز کنم ، چون اون موقه که قطعنامه 598 امضا شد جنگ تموم شد همه خوشحال بودن ، یکی از آشناهامون که مقدار زیادی سکه و طلا داشت ،بعد از سقوط قیمت طلا سکته کرد ، چونه ش اومد تو گونه ش ، حتی بعد از اینکه قیمت طلا برگشت سر جای اولش ، بازم چونه ش برنگشت سرِ جاش ، الانم که قیمت طلا 100 برابر شده هنوزم چونه ش تو گونه شه .
خدایا ، هزار هزار مرتبه تو را سپاس میگویم که به من انقدر ثروت ندادی که واجب الحج بشم وگرنه اگه رفته بودم مکه ، الان سرون پیری با چه رویی میتونستم برای دوستانم در این مکان مقدس مجازی ، پست بذارم ؟!!!!
خدایا بخاطر تمام نداشته ها و نداده هات از صمیم قلب ازت سپاسگزارم ، بخدا طعنه و کنایه نمیزنم ، باور نمیکنی؟!!! الان با یکی از روشهای خدایی خودت مثل امدادهای غیبی یه شبه یه ویلا با یه پورشه بهم بده بگو سوار شو برو ویلای شمالت ، بخدا اگه برم .
ابوسعید ابوالخیر را گفتند دلت چه خواهد ؟
گفت دلم آن خواهد که هیچ نخواهد
#مسعود_فراهانی@ArakiBass