علت نامگذاری این ویروس این بوده است که اولین بار در میمون های آسیایی در قفس مشاهده شد؛ هرچند، این ویروس به طور طبیعی فقط در آفریقا یافت شده است (علیرغم آنکه در اثر تجارت جهانی در ایالات متحده نیز ظاهر شده است) و شواهد ، به جوندگان به عنوان مخزن مهم اشاره دارند. مانکیپاکس اولینبار توسط ون ماگنوس (von Magnus) در سال 1958 در کپنهاگ به صورت یک اگزانتم در پریمات های محصور در قفس شناسایی شده است ، بعد از آن ، این بیماری در سایر حیوانات قفس شامل پریمات های باغوحش و مرکز واردات حیوانات مشاهده شد. توجه ویژه به آن در سال 1970 برانگیخته شد ، زمانی که طی فعالیت های بررسی و پیگیری آبله در آفریقا ، چند مورد مانکیپاکس انسانی شناسایی شد که مخصوصاً در زئیر (امروزه جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) نامیده میشود) غیرقابل افتراق از آبله بودند. بررسی های سرولوژی و ویرولوژی در دهه 1980 در DRC توسط WHO نشان داد که میمون ها نیز به طور تکگیر (Sporadic)، همانند انسانها درگیر شده بودند؛ سهچهارم موارد که عمدتاً در کودکان کمتر از 15 ساله بود، ناشی از تماس با حیوان بوده است و کارایی واکسن واکسینا حدود 85% بوده است و میزبان های ویروس مانکیپاکس احتمالاً طیف گستردهتری دارند که شامل سنجاب ها (گونه های Funisciurus و Heliosciurus) میباشد ؛ مانکیپاکس انسانی ، میزان حمله ثانویهای معادل 9% در میان افراد در تماس خانگی واکسینه نشده دارند (یعنی قدرت انتقال آن بسیار کمتر از آبله است). از سال 1970 ، این بیماری در DRC ، لیبریا ، ساحل عاج ، سیرالئون ، نیجریه ، بنین، کامرون ، گابن و سودان جنوبی مشاهده شده است ؛ اغلب این موارد در DRC گزارش شد که در سال 1980، جمعیتی تقریباً 30 میلیون نفر داشت (338 مورد بعد ها طی بررسی مانکیپاکس توسط WHO در زئیر در فاصله سالهای 1981 تا 1986 کشف شد) . مانکیپاکس انسانی همچنان در DRC گزارش میشود که عمدتاً در کودکان کمتر از 15 سال میباشد. بر این اساس ، تقریباً 250 مورد اثبات شده مانکیپاکس با سرولوژی ، در میان 0.5 میلیون فرد در 78 روستا ، از فوریه سال 1996 تا اکتبر سال 1997 شناسایی شد. به نظر میرسید که حدود سهچهارم این موارد ناشی از انتقال انسان به انسان بوده است ، هرچند میزان حمله ثانویه 8% در میان افراد در تماس خانگی واکسینه نشده ، مشابه ارزیابی سال 1981 تا 1986 بوده است. طغیان های تکگیر هنوز ادامه دارند و سبب نگرانیاند، اما دقیقترین اطلاعات بالینی ، اپیدمیولوژیکی و اکولوژیکی درباره بیماری تائید شده به وسیله آزمایشگاه در آفریقا ، قبل از سال 1988 بهدست آمد. بررسی های اولیه حیوانات در زئیر ، آنتیبادی های اختصاصی علیه مانکیپاکس را در 85 تا از 347 سنجاب (25%) یافت اما در هیچکدام از 333 جونده خاکی مشاهده نشد. آنتیبادی اختصاصی علیه مانکیپاکس در تعداد بسیار اندکی از میمونها شناسایی شد که همانند انسان ها ، احتمالاً فقط میزبان تصادفی بودهاند. اقدامات بعدی در DRC شواهد سروپوزیتیویتی ( تست سرولوژی مثبت) ارتوپاکسویروسها را در برخی پستانداران کوچک خاکی ، گزارش نمودهاند که شامل موشهای گامبیایی (Cricetomys emini) و حشرهخواران فیلی (Petrodromus tetradoctylus) بودهاند. مطالعات دهه 1980 که با استفاده از نمونهگیری مستقیم ویروس از حیوانات بهدام افتاده بودهاست ، ویروس را فقط در یک گونه Funisciurus شناسایی نمود. در سال 2003 ، عفونت مانکیپاکس انسانی، در ایالات متحده در اثر مواجهه با یک سگ بیمار علفزار مشاهده شد که احتمالاً پس از مواجهه با پستانداران کوچک آفریقای غربی آلوده وارد شده به عنوان حیوان خانگی ، رخ داده بود.