اندیشیدن تنها راه نجات

#کارل_پوپر
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اصل #ابطال_پذیری چیست و چرا در علم مهم است؟
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

ممکن است تصور شما این باشد که دانشمندان با فرضیه‌هایی مثل همه قوها سفیدند کارشان را آغاز می‌کنند و سپس به دنبال شواهد برای تایید این فرضیه می‌روند، اما #کارل_پوپر مخالف است.

او ادعا میکند که درست است دانشمندان کارشان را با فرضیات شجاعانه آغاز می‌کنند که می‌توانند توسط شواهد نقض شوند، اما علم تماما مبتنی بر ابطال است و نه تایید.

علم دنباله‌ای از حدس‌ها و ابطال‌هاست.




@AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐒@𝐥𝐢𝐦)
سوال درست, چه سیستمی بعد از فروپاشی کار خواهد کرد؟ نه چه گروهی حاکم خواهد شد!

یکی از بنیادی ترین مبانی نظریه‌های سیاسی، پرداختن به این پرسش است که با برکناری یک حاکمیت، چه آلترناتیوهائی وجود دارد و چه حکومتی را باید جایگزین کرد.
باید به فکر ساز و کاری سیاسی و حقوقی بود که هر حکومتی را که قرار است بر سر کار بیاوریم، صرف نظر از شکل آن ، چنانچه در جهت تحقق وعده‌ها و اقوال و کسب منافع همگانی و کشور نتوانست مؤثر و کارآمد باشد، بدون توسل به مبارزه ، انقلاب، فروپاشی و درگیری، بتوان در هر زمان بدون فوت وقت، از طریق قوانین مدنی و صرفا با رای مردم آن‌را به زیر کشید.


این پرسش اگرچه با ادبیات ساده و عامیانه مطرح می‌شود اما در کنه خود، یکی از دیرینه ترین پرسش‌های فلسفه سیاسی است و قدمت آن به زمان افلاطون در یونان باستان می‌رسد.
#افلاطون در یک بند مشهور از کتاب خود به نام جمهوری، می‌گوید که فیلسوفان باید شاه شوند و به عکس، شاهان یا حاکمان مستبد همچون فیلسوفان تعلیم یابند.

افلاطون تنها فیلسوفی نیست که درباره این پرسش که چه کسی حکومت کند، نظریه پردازی کرده است.
#مارکسیسم نیز به عنوان یک نظام فلسفی درباره دولت، ملت و #حاکمیت حرف دارد. مارکس از دیکتاتوری پرولتاریا، به مثابه ویژگی ماهوی دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم و کمونیسم و از تمرکز قدرت سیاسی در دست اکثریت جامعه یعنی طبقه کارگر در قالب شوراها صحبت می‌کند.

آنچه در یک انقلاب یا فرو‌پا‌شی حائز اهمیت است این پرسش است که مردم و متفکران از خود بپرسند به راستی با کنار رفتن حکومت فعلی به هر نحو ممکن ، چه کسی یا چه گروهی باید به چه گونه‌ای زمام امور را به دست بگیرد تا اوضاع بنفع ملت و کشور سامان یابد و این روند بتواند ادامه داشته باشد؟

این درست همان نقطه ای است که به نظر می‌رسد #جامعه هنوز به توافقی بر سر آن دست نیافته است. با این وجود، حتی اگر روزی یک اجماع کلی بر سر این موضوع حاصل شود که چه کسی یا چه گروهی باید حکومت کند، باز هم گرهی از کار فروبسته ما نخواهد گشود و هنوز یک مسأله مهم دیگر وجود دارد که باید روشن شود.

پرسشی غلط برای همه فصول

کارل پوپر، فیلسوف سیاسی معاصر برای رد این ایده افلاطون که فیلسوفان باید حاکم شوند، توماس مازاریک (به تعبیر او فیلسوف-شاه جمهوری چکسلواکی) را مثال می‌آورد که یک فیلسوف متبحر بود و در عین حال، متأثر از نظریه های فلسفی نادرست (به تعبیر پوپر) دست به به اقداماتی زد که تجزیه امپراتوری قدیمی اتریش را به دنبال داشت.

رویدادی که برای اروپا و جهان فاجعه بار بود و بی‌ثباتی حاصل از آن تا حد زیادی سبب ظهور نازیسم و حتی موجب سقوط خود جمهوری چکسلواکی مازاریک بود. از دید پوپر، پرسش مشهور افلاطون مبنی بر اینکه چه کسی باید حکومت کند، اشتباه است و منشاء تمام باورهای غلط ما از فلسفه سیاسی. از دید او این یک ایده جنون‌آمیز خواهد بود اگر که امیدوار باشیم انتخاب بهترین، شایسته‌ترین و لایق‌ترین حاکمان، الزاماً سعادت برای عموم مردم جامعه به ارمغان خواهد آورد.

به نظر #کارل_پوپر در عمل تنها دو نوع عمده حکومت وجود دارد:

1) حکومت هایی که بدون خشونت و خونریزی و از طریق انتخابات از قدرت خلع می‌شوند و سقوط می‌کنند.

2) حکومت‌هایی که فقط توسط انقلاب‌های خونین می‌توان آنها را از قدرت خلع کرد و به زیر کشید. پوپر آنها را حکومت‌های استبدادی یا همان دیکتاتوری می‌نامد.

از دید این فیلسوف سیاسی، این پرسش و #نگرش_اتوپیایی (آرمانشهری) افلاطونی که "چه کسی باید حکومت کند" چندان مهم نیست. به این پرسش می‌توان به شکل های گوناگون پاسخ داد. مثلا می‌توان گفت "بهترين ها بايد حکومت کنند" يا فرزانگان یا در بهترين حالت ممکن است با رویکردی دموکراتیک بگوییم، اکثريت بايد حکومت کند.

اما در فلسفه سیاسی، پرسشی مهم تر از آن وجود دارد که همه ما باید ذهن و اندیشه خود را به آن معطوف کنیم و نه به نظریاتی که در تقابل با شکل گیری یک جامعه باز هستند. ما باید با نظریاتی مشغول باشیم که به ما می‌آموزند چگونه می‌توان حکومتی را روی کار آورد که عزل یا #براندازی آن در هر زمان بدون نزاع و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی و تنها با #صندوق_رای ممکن باشد، نه با نظریاتی مانند رویکرد فلسفی افلاطون (در توضیح مدینه فاضله) یا نظریه‌های هگل و مارکس که به تعبیر پوپر به تئوری‌های توتالیتر و اصطلاحا به توتاليتاريانيسم می‌انجامند.


#اندیشه_کنیم


@AndisheKonim
حکومت

▪️کارل کراوس شاعر وینی : ما دو نوع حکومت بیشتر نداریم ...

▫️نخست حکومتی که تحت آن به حکومت‌ شوندگان امکان داده می ‌شود که خود را بدون خونریزی از دست حکومت ‌کنندگان رها کنند و دوم حکومتی است که تحت آن حکومت ‌شوندگان دارای چنین امکاناتی نیستند و تغییر حکومت فقط از راه خونریزی میسر است. نوع اولی را آنگونه که رسم است دموکراسی می ‌نامیم و شکل دومی استبداد و دیکتاتوری است.

✍️#کارل_پوپر
📕می‌دانم که هیچ نمی‌دانم

@AndisheKonim
دیکتاتور

▪️جامعه‌ی منفعل و بی‌تفاوت خودش مقدمات جنایت را فراهم میکند و جنایتکاران صرفا ابزار اجرای آن هستند،

▫️دیکتاتور شخص نیست دیکتاتور یک فرهنگ است یک شیوۀ خاص از زندگیست که اساس آن در فرهنگ فرمانروایی و فرمانبری تعریف میشود ، مسلم است که دیکتاتورها نه در دامن مادر بلکه در دامن جامعه پرورش می‌یابند !!


✍️#کارل_پوپر
📕جامعه باز و دشمنان آن

@AndisheKonim
انقلاب ها، برنامه ریزی نمی شوند، بلکه از عملكرد نادرست حكومت ها، پدید می آیند !
کارل پوپر، فیلسوف انگلیسیِ اتریشی تبار( ۱۹۰۲-۱۹۹۴)

▪️از نظر پوپر، در هر شرایطی «اصلاح» بر «انقلاب» مقدم است. از اینرو، به حاکمان پیشنهاد می کندکه با انجام اصلاحات بهنگام و تدریجی و دخیل کردن رای و نظر مردم در امر حکومتداری، جلوی وقوع انقلاب ها و طغیان های بنیان کن را بگیرند! در «جامعه باز» مورد نظر پوپر، کارکرد دموکراسی فقط در برگزاری انتخابات و شیوه نصب حاکمان خلاصه نمی شود، بلکه حکومت ها باید خود را در مقابل مردم و منتقدان نیز، منعطف و پاسخگو بدانند.

▫️توصیه اساسی تر پوپر به همه ایدئولوژی ها و نظام های سیاسی این بود که به جای وعده های بزرگ و غیرقابل تحقق، کاری کنید که حداقل قدری از رنج و درد مردم کم شود. به گفته او: « در سیاست و طبابت، هرکس وعده زیاد بدهد، شارلاتان است و آندسته از ایدئولوژی‌های آرمانگرایی که وعده ایجاد بهشت می‌دهند، عاقبت راه به جهنم می‌برند؛ چراکه که آرمان‌ها به مرور زمان تغییر می‌کنند و دست آخر، جز رنج اضافی، چیزی برای مردم باقی نمی‌ماند.

✍️#کارل_پوپر
📕#جامعه‌باز_و_دشمنان
@AndisheKonim
سوال درست, چه سیستمی بعد از فروپاشی کار خواهد کرد؟ نه چه گروهی حاکم خواهد شد!

یکی از بنیادی ترین مبانی نظریه‌های سیاسی، پرداختن به این پرسش است که با برکناری یک حاکمیت، چه آلترناتیوهائی وجود دارد و چه حکومتی را باید جایگزین کرد.
باید به فکر ساز و کاری سیاسی و حقوقی بود که هر حکومتی را که قرار است بر سر کار بیاوریم، صرف نظر از شکل آن ، چنانچه در جهت تحقق وعده‌ها و اقوال و کسب منافع همگانی و کشور نتوانست مؤثر و کارآمد باشد، بدون توسل به مبارزه ، انقلاب، فروپاشی و درگیری، بتوان در هر زمان بدون فوت وقت، از طریق قوانین مدنی و صرفا با رای مردم آن‌را به زیر کشید.


این پرسش اگرچه با ادبیات ساده و عامیانه مطرح می‌شود اما در کنه خود، یکی از دیرینه ترین پرسش‌های فلسفه سیاسی است و قدمت آن به زمان افلاطون در یونان باستان می‌رسد.
#افلاطون در یک بند مشهور از کتاب خود به نام جمهوری، می‌گوید که فیلسوفان باید شاه شوند و به عکس، شاهان یا حاکمان مستبد همچون فیلسوفان تعلیم یابند.

افلاطون تنها فیلسوفی نیست که درباره این پرسش که چه کسی حکومت کند، نظریه پردازی کرده است.
#مارکسیسم نیز به عنوان یک نظام فلسفی درباره دولت، ملت و #حاکمیت حرف دارد. مارکس از دیکتاتوری پرولتاریا، به مثابه ویژگی ماهوی دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم و کمونیسم و از تمرکز قدرت سیاسی در دست اکثریت جامعه یعنی طبقه کارگر در قالب شوراها صحبت می‌کند.

آنچه در یک انقلاب یا فرو‌پا‌شی حائز اهمیت است این پرسش است که مردم و متفکران از خود بپرسند به راستی با کنار رفتن حکومت فعلی به هر نحو ممکن ، چه کسی یا چه گروهی باید به چه گونه‌ای زمام امور را به دست بگیرد تا اوضاع بنفع ملت و کشور سامان یابد و این روند بتواند ادامه داشته باشد؟

این درست همان نقطه ای است که به نظر می‌رسد #جامعه هنوز به توافقی بر سر آن دست نیافته است. با این وجود، حتی اگر روزی یک اجماع کلی بر سر این موضوع حاصل شود که چه کسی یا چه گروهی باید حکومت کند، باز هم گرهی از کار فروبسته ما نخواهد گشود و هنوز یک مسأله مهم دیگر وجود دارد که باید روشن شود.

پرسشی غلط برای همه فصول

کارل پوپر، فیلسوف سیاسی معاصر برای رد این ایده افلاطون که فیلسوفان باید حاکم شوند، توماس مازاریک (به تعبیر او فیلسوف-شاه جمهوری چکسلواکی) را مثال می‌آورد که یک فیلسوف متبحر بود و در عین حال، متأثر از نظریه های فلسفی نادرست (به تعبیر پوپر) دست به به اقداماتی زد که تجزیه امپراتوری قدیمی اتریش را به دنبال داشت.

رویدادی که برای اروپا و جهان فاجعه بار بود و بی‌ثباتی حاصل از آن تا حد زیادی سبب ظهور نازیسم و حتی موجب سقوط خود جمهوری چکسلواکی مازاریک بود. از دید پوپر، پرسش مشهور افلاطون مبنی بر اینکه چه کسی باید حکومت کند، اشتباه است و منشاء تمام باورهای غلط ما از فلسفه سیاسی. از دید او این یک ایده جنون‌آمیز خواهد بود اگر که امیدوار باشیم انتخاب بهترین، شایسته‌ترین و لایق‌ترین حاکمان، الزاماً سعادت برای عموم مردم جامعه به ارمغان خواهد آورد.

به نظر #کارل_پوپر در عمل تنها دو نوع عمده حکومت وجود دارد:

1) حکومت هایی که بدون خشونت و خونریزی و از طریق انتخابات از قدرت خلع می‌شوند و سقوط می‌کنند.

2) حکومت‌هایی که فقط توسط انقلاب‌های خونین می‌توان آنها را از قدرت خلع کرد و به زیر کشید. پوپر آنها را حکومت‌های استبدادی یا همان دیکتاتوری می‌نامد.

از دید این فیلسوف سیاسی، این پرسش و #نگرش_اتوپیایی (آرمانشهری) افلاطونی که "چه کسی باید حکومت کند" چندان مهم نیست. به این پرسش می‌توان به شکل های گوناگون پاسخ داد. مثلا می‌توان گفت "بهترين ها بايد حکومت کنند" يا فرزانگان یا در بهترين حالت ممکن است با رویکردی دموکراتیک بگوییم، اکثريت بايد حکومت کند.

اما در فلسفه سیاسی، پرسشی مهم تر از آن وجود دارد که همه ما باید ذهن و اندیشه خود را به آن معطوف کنیم و نه به نظریاتی که در تقابل با شکل گیری یک جامعه باز هستند. ما باید با نظریاتی مشغول باشیم که به ما می‌آموزند چگونه می‌توان حکومتی را روی کار آورد که عزل یا #براندازی آن در هر زمان بدون نزاع و درگیری‌های سیاسی و اجتماعی و تنها با #صندوق_رای ممکن باشد، نه با نظریاتی مانند رویکرد فلسفی افلاطون (در توضیح مدینه فاضله) یا نظریه‌های هگل و مارکس که به تعبیر پوپر به تئوری‌های توتالیتر و اصطلاحا به توتاليتاريانيسم می‌انجامند.


#اندیشه_کنیم


@AndisheKonim
■ برای کشتن مردم یک روش ساده
به کار گیرید؛ بر فرهنگ آنان تمرکز کنید!
ابتدا کتاب را از آنها بگیرید
و بعد سرشان را به تلویزیون فرو کنید.

👤 #کارل_پوپر

@AndisheKonim
در میان همه آرمانهای سیاسی، آنکه ادعای خوشبخت کردن جامعه ی بشری را دارد از همه خطرناک تر است تلاش برای برپایی بهشت بر روی زمین، همیشه به جهنم راه برده است. کسانی که میپندارند قادرند بشریت را سعادتمند کنند، انسان های خطرناکی هستند. اساسا رویای ساختن بهشت بر روی زمین رویای خطرناکی است. چرا که پس از مدتی باور میکنند که حق دارند، تعداد بیشماری انسان شرور را از میان بردارند، تا دیگران را به اصطلاح سعادتمند کنند.

📕 می دانم که هیچ نمی دانم

#کارل_پوپر

@AndisheKonim
جامعۀ منفعل و بی‌تفاوت خودش مقدمات جنایت را فراهم میکند و جنایتکاران صرفا ابزار اجرای آن هستند ، دیکتاتور شخص نیست دیکتاتور یک فرهنگ است یک شیوۀ خاص از زندگیست که اساس آن در فرهنگ فرمانروایی و فرمانبری تعریف میشود ، مسلم است که دیکتاتورها نه در دامن مادر بلکه در دامن جامعه پرورش می‌یابند !!

#کارل_پوپر


@AndisheKonim
#کارل_پوپر در گفتگویی با #هربرت_مارکوزه می‌گوید:

کوشش برای پدید آوردن بهشت در زمین، همواره دوزخ ساخته است.

این جمله می‌تواند ما را به بازخوانی اندیشه‌هایمان در هر زمینه‌ای راهنمایی کند.
نه زمین بهشت خواهد شد و نه انسان‌ها فرشته، ما فقط باید تلاش کنیم کمی بهتر و انسان‌تر از دیروزمان باشیم.
همین!


@AndisheKonim
با چوبهـای پوسیده نمی‌شود قایق یا کشتـی ساخت؛
همین‌گونه هم با اندیشه‌های پوسیده نمی‌توان جامعه‌ای را ساخت.


#کارل_پوپر
#فیلسوف_اتریشی_انگلیسی


@AndisheKonim
#کارل_پوپر| به نظرم این بی‌تردید درست است که افراد بیشتری از روی حماقتِ صالحانه کشته می‌شوند تا از روی شرارت!