اندیشیدن تنها راه نجات

#ژن_خودخواه
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منظور از #ژن_خودخواه چیست؟
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

توضیح مفهوم ژن خودخواه
از زبان #ریچارد #داوکینز



@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
منظور از #ژن_خودخواه چیست؟
زبان کليپ انگلیسی با زیرنویس پارسی


توضیح دقیق و کامل مفهوم
ژن خودخواه از زبان #ریچارد #داوکینز




@AndisheKonim
وقتی ما می میریم ؛ دو چیز بعد از ما باقی
می ماند. ژن و میم .

ما ماشین هایی هستیم که برای انتقال ژن ها پدید آمده ایم .
ولی این جنبه ی ما بعد از سه نسل به فراموشی سپرده می شود.
بچه یا حتی نوه ممکن است شباهت هایی به ما داشته باشد ، مثلا از نظر سیمای چهره ؛ استعداد موسیقی، رنگ مو.
اما با گذشت هر نسل سهم ژنی ما نصف می شود .زیاد طول نمیکشد که آن سهم دیگر به حساب نمی آید.

ولی اگر در فرهنگ جهان شریک شویم اگر فکر خوبی داشته باشیم ؛ آهنگی بسازیم ، شمع جرقه زن بسازیم و شعری بنویسیم ، شاید مدتها بعد از محو شدن ژن مان در خرانه ژنی ، اینها بدون تغییر بمانند .

شاید امروز از ژنهای سقراط ؛ بیش از یک یا دوتا زنده نمانده باشد ؛ ولی به قول ج.ث.ویلیامز چه اهمیتی دارد ؟؟ مجموعه ی میمی (( منظور نوشته ها وسخنان و آثار )) سقراط لئوناردو ؛ کپرنیک و مارکونی هنوز پابرجاست.

#کتاب #ژن_خودخواه
#ریچارد #داوکینز



@AndisheKonim
#کتاب_صوتی

#ژن_خودخواه
اثر #ریچارد_داوکینز


«ژن خودخواه» کتابی است دربارهٔ «فرگشت» که «ریچارد داوکینز» در سال ۱۹۷۶ میلادی نوشته است.

🔸 داوکینز اصطلاح ژن خودخواه را برای توضیح دگرگونش ژن‌محور به کار برد، و بر این پایه است که تأثیر فرگشت در سطح ژن‌ها بارزتر است و فرگشت در سطح جانداران یا جمعیت‌ها هیچگاه بالاتر از انتخاب برپایهٔ ژن‌ها قرار نمی‌گیرد.
بر این اساس، انتظار می‌رود که یک جاندار تا آنجا دگرگونش یابد که شایستگی کلی‌اش یعنی شمار پخش رونوشت‌های ژن‌هایش بیشترین حالت ممکن شود. در نتیجه، به سوی یک استراتژی پایدار فرگشتی می‌رود.

در این کتاب برای نخستین بار واژهٔ «مم» نیز به کار رفته‌است. «مم» واحد فرهنگی فرگشتی است که شبیه ژن‌ها در محیطهای زیستی عمل می‌کند.
به این ترتیب رونوشت‌برداریِ خودخواهانه علاوه بر ژن‌ها در فرهنگ‌های انسانی هم برابرهایی دارد.

🔴 مطالعه‌ی این کتاب به همه‌ی دوستداران خرد و آگاهی در قرن بیست و یکم، توصیه می‌شود.

🎙 با خوانش زیبای: ح. پرهام

این کتاب به صورت صوتی در چهارده بخش و یک بخش مقدمه تقدیم به هموندان.

@AndisheKonim

👇👇👇
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژن_خودخواه کتابی دربارهٔ #فرگشت است که #ریچارد_داوکینز در سال ۱۹۷۶ میلادی نوشت. این کتاب در دنبالهٔ کتاب نخست جرج ویلیامز به نام سازگاری و انتخاب طبیعی نوشته شده‌است.

داوکینز اصطلاح ژن خودخواه را برای توضیح دگرگونش ژن محور به کار برد، و بر این پایه است که تأثیر فرگشت در سطح ژن‌ها بارزتر است و فرگشت در سطح جانداران یا جمعیت‌ها هیچگاه بالاتر از انتخاب برپایهٔ ژن‌ها قرار نمی‌گیرد.

بر این اساس، انتظار می‌رود که یک جاندار تا آنجا دگرگونش یابد که شایستگی کلی‌اش یعنی شمار پخش رونوشت‌های ژن‌هایش بیشترین حالت ممکن شود. در نتیجه، به سوی یک استراتژی پایدار فرگشتی می‌رود.

در این کتاب برای نخستین بار واژهٔ میم به کار رفته‌است. میم واحدهای فرهنگی فرگشتی است که شبیه ژن‌ها در محیط زیستی عمل می‌کند. پیشنهاد شده که رونوشت‌برداری خودخواهانه علاوه بر ژن‌ها در فرهنگ‌های انسانی هم برابرهایی دارد.

زبان ویدئو دوبله شده به پارسی


@AndisheKonim
🐜 مورچه‌ها، در کنار قارچ‌های اهلی شده، برای خود جانوران اهلی هم دارند. شته‌ها ـ که حشراتی سبز رنگ و شبیه به هم‌اند - تخصص زیادی در مکش شیره‌ی گیاهان یافته‌اند. آنها با مهارت زیادی شیره‌ی گیاه را می‌مکند، اما با همان مهارت قادر به هضم آن نیستند. نتیجه‌اش آن می‌شود که مایعی را دفع می‌کنند که تنها بخشی از مواد غذایی‌اش جذب شده است. این قطرات سرشار از مواد قندی که «عسلک» نام دارند با سرعت زیادی از بدن حشره خارج می شوند، که در برخی شته‌ها بیش از وزن بدن خود او در هر ساعت است. عسلک معمولا بر روی زمین می‌ریزد - که ممکن است همان غذای آسمانی «مائده» باشد که در کتاب عهد قدیم (تورات) نامش آمده است اما برخی از مورچه‌ها به محض خارج شدن عسلک از بدن شته آن را می‌گیرند. این مورچه‌ها با مالش دادن انتهای بدن شته‌ها، توسط شاخک‌ها و پاهای خود، آنها را می‌دوشند». شته‌ها هم به این کار جواب می دهند، و در برخی موارد ظاهراً قطرات عسلک را آنقدر نگه می‌دارند تا مورچه‌ای آنها را مالش دهد، و حتی اگر مورچه‌ای نباشد که بگیردش آن را (به درون) پس می‌کشند. برخی این پیشنهاد را مطرح کرده‌اند که بعضی شته‌ها پشت‌شان طوری تغییر کرده که شبیه به ظاهر مورچه به نظر رسیده و احساس شود، تا مورچه‌ها را بهتر جذب کنند. آنچه که شته‌ها از این رابطه به دست می‌آورند ظاهراً محافظت در برابر دشمنان طبیعی‌شان است. آنها، مثل گاوهای شیرده خود ما، زندگی تحت حمایتی را می‌گذرانند، و آن گونه‌هایی از شته‌ها که بیشتر اهلیِ مورچه‌ها شده‌اند مکانیسم‌های دفاعی معمول خود را از دست داده‌اند. در برخی موارد مورچه‌ها تخم‌های شته‌ها را به لانه‌های زیرزمینی خود برده، از آنها مراقبت می کنند، شته‌های نوزاد را تغذیه می‌کنند، و سرانجام وقتی آنها بزرگ شدند با ملاطفت آن‌ها را به زمین‌های چرای تحت حفاظت خود می‌برند.

📖#ژن_خودخواه
ریچارد داوکینز
ترجمه: دکتر جلال سلطانی، انتشارات مازیار
فصل دهم

@AndisheKonim
#ریچارد_داوکینز :

ما ماشین بقا هستیم، ولی منظور از «ما» فقط آدم ها نیست شامل همه ی حیوانات، گیاهان،باکتری ها و ویروس ها می شود. شمردن تعداد همه ی ماشین های بقای روی زمین کار مشکلی است و حتی تعداد همه ی گونه ها نیز مشخص نیست.فقط حشرات را در نظر بگیریم،تعداد گونه های زنده را حدود سه میلیون برآورد کرده اند،و شمار تک تک آنها شاید به میلیون میلیون میلیون برسد.انواع مختلف ماشین های بقا،چه از نظر ظاهر چه از نظر اعضای درونی،شکل های گوناگونی دارند. اختاپوس هیچ شباهتی به موش ندارد و هردو کاملا با درخت بلوط فرق دارند.اما از نظر شیمی بنیادی تقریبا مانند یکدیگرند،به خصوص از نظر همتاسازهایی که درونشان هست، یعنی ژن ها.در اصل یک نوع مولکول در همه ی ما، از باکتری گرفته تا فیل، وجود دارد. همه ی ما ماشین بقا هستیم برای یک نوع همتاساز، مولکول هایی که DNA نام گرفته اند، ولی در دنیا برای گذراندن زندگی راه های بسیار متفاوتی وجود دارد.و این همتاسازها برای استفاده ی خود ماشین های مختلفی را ساخته اند. میمون ماشینی است که ژن ها را در بالای درخت حفظ می کند، ماهی دستگاهی است که ژن را در آب نگه می دارد؛ حتی کرم کوچکی وجود دارد که ژن را در زیر لیوانی حفظ می کند.

#کتاب #ژن_خودخواه

@AndisheKonim
#برشی_از_کتاب

بیایید مستقیماً به سر اولین اصول برویم، و درباره‌ی طبیعت بنیادی نری و مادگی پرس و جو کنیم. در فصل ۳، در مورد جنسیت، بدون تأکید بر عدم تقارن اساسی‌اش، صحبت کردیم. ما به سادگی پذیرفتیم که برخی جانوران نر و برخی دیگر ماده خوانده می‌شوند، بدون اینکه معنی واقعی این واژه‌ها را بپرسیم. اما ماهیت نرینگی چیست؟ یا یک موجود ماده را اساساً چیست که مشخص می‌کند؟ ما به عنوان پستاندار می بینیم که جنس ها بر اساس مجموعه‌ای از مشخصه‌ها - مثل داشتن آلت جنسی، زاییدن بچه، شیر دادن توسط غدد شیری، خصوصیات کروموزومی خاص، و امثالهم ـ مشخص می‌شوند. این معیارها اگرچه برای قضاوت در مورد جنسیت فردی در بین پستانداران خیلی خوبند؛ اما در کل برای جانوران و گیاهان، چندان قابل اتکا نیستند و به این می‌ماند که براساس تمایل به پوشیدن شلوار، جنسیت کسی را حدس بزنیم، مثلاً در قورباغه ها هیچ کدام از جنسها ذَکَر (نرینگی) ندارند. لذا شاید واژه‌های نر و ماده معنی کلی‌ای نداشته باشند. آنها در نهایت فقط واژه‌اند، و اگر ببینیم برای توصیف قورباغه به دردمان نمی‌خورند، کاملاً آزادیم که کنارشان بگذاریم.
اگر بخواهیم می توانیم به طور اختیاری قورباغه ها را به جنس ۱ و جنس ۲ تقسیم کنیم. با این حال، در بین جانوران و گیاهان، یک ویژگی بنیادی در هر جنس وجود‌ دارد که می‌تواند برای نشان گذاری نرها به عنوان نر و ماده ها به عنوان ماده به کار رود. این ویژگی این است که سلول‌های جنسی یا «گامت‌های» نرها بسیار کوچک‌تر و فراوانتر از گامت‌های ماده‌ها هستند. این موضوع چه در گیاهان و چه در جانوران درست است. یک گروه از افراد، سلول‌های جنسی بزرگ دارند، و استفاده از واژه‌ی ماده در مورد آنها بهتر است. گروه دیگر، که بهتر است آنها را نر بنامیم، سلول‌های جنسی کوچک دارند. این تفاوت مشخصاً در خزندگان و پرنده‌ها مشهود است که در آنها یک سلول تخم آنقدر بزرگ هست و آن قدر مواد مغذی دارد که نوزاد در حال رشدی را هفته ها تغذیه کند. حتی در انسان، که تخم (تخمک) خیلی ریز است، باز هم بسیار بزرگتر از اسپرم است. همان طور که بعداً خواهیم دید، ممکن است خاستگاه تمام دیگر تفاوت های بین جنس‌ها از همین یک تفاوت بنیادین بوده باشد.

در برخی موجودات ابتدایی مثل بعضی از قارچ‌ها، اگرچه نوعی سیستم تولید مثل جنسی وجود دارد ولی نر و مادگی وجود ندارد. در این سیستم که ایزوگامی (همسان تخمی) نامیده میشود افراد به دو جنس متمایز نشده‌اند بلکه هرکسی میتواند با دیگری جفت شود. دو نوع گامت - اسپرم و تخمک - وجود ندارد بلکه تمام سلول‌های جنسی شبیه به هم بوده و ایزوگامت خوانده می‌شوند. افراد جدید با ترکیب شدن دو ایزوگامت حاصل از تقسیم میوز پدید می‌آیند. افراد جدید با ترکیب شدن دو ایزوگامت حاصل از تقسیم میوز پدید می‌آیند.
اگر سه ایزوگامت A ، B و C وجود داشته باشند، A می تواند با B یا C جفت شود، و B می‌تواند با A یا C جفت شود.
چنین چیزی در سیستم‌های جنسی معمول مرسوم نیست. در این سیستم ها اگر A اسپرم باشد و بتواند با B یا C جفت شود، آنگاه B و C هر دو می‌بایست تخم باشند و B نمی‌تواند با C جفت شود.

📖#ژن_خودخواه
ریچارد داوکینز
ترجمه: دکتر جلال سلطانی، انتشارات مازیار
فصل نهم: نبرد جنس‌ها


@AndisheKonim