اندیشیدن تنها راه نجات

#قربان_عباسی_ایدئولوژی_مارکس_گرامشی_آگاهی_کاذب_فرهنگ_سیاسی
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
چرا و چگونه بر بدبختی مان تداوم می بخشیم؟
قربان عباسی

✍️ازدید کارل مارکس و گرامشی،ایدئولوژی آن آگاهی کاذبی است که طبقه مسلط جامعه برای تداوم سلطه خود برزیردستان تولید می کند. طبقه حاکم با دستکاری ذهن و زبان توده های مردم آنها را به گونه ای تربیت می کند که ناخودآگاه و ناخواسته به میل و رغبت خویشتن وضعیت نامناسب و کنونیت نا انسانی خود را تداوم ببخشند.اینگونه نیست که حاکمان همیشه به زور سرنیزه و سرکوب و باتوم حکومت کنند.این بعد سخت افزاری قدرت است.سویه نرم افزاری آن همان ایدئولوژی است.آگاهی ناراستینی که بروضع موجود صحه می گذارد و درصدد توجیه آن بر می آید.حکومت استبدادی درایران به بهترین وجه چه درگذشته و در زمان حال ازاین ابزار استفاده کرده است.

حاکمان ایران همیشه مردم را تبهکار دانسته اند و ازاین رو بر لزوم حکومت قاهر و خودکامه به منظور بازداشتن مردم از زشتکاری پای فشرده اند.این است که مکرر درگوش مان خوانده اند«مردم شرور را جز بیم به صلاح نیاورد» و غزالی مان گفته است«چو رعیت ستمکاره شوند ایزد برایشان سلطان قاهر گمارد» و عمعق بازگفته است که«صد سال جور و ظلوم ملوک،به از دوروزه شر عام و فتنه و غوغاست» و همان اندیشه ای که ثعالبی تکرارش می کندـشاه ستمگر بهتر ازآشوب مدام» و تنها توجیه شان دربازگفت و تکرار این آگاهی کاذب همان بوده است که اسعدی برآن تاکید نهاده است«به هر بدت خرسند باید بودن که ازبد بتر نیز شاید بدن».ترجمه ساده و صریح این جملات این است که باید همواره تازیانه ملوک برگرده و گردن رعیت فرودآید که آدم شوند.همان آدمی که ظاهرا خداوند به شکل خویش اش ساخته است و برزمین خلیفه اش گمارده است.

رعیت را چکار به سیاست و فضولی درکار خسروان؟

سیاست کور است و پدرو مادرندارد.بهتر است دور آن نچرخیم و همیشه اولاد و عیال خویش را انذار دهیم که اگر می خواهند زبان سرخ شان سر سبز به باد ندهد بهتر است خموشی گزینند و بر سرشان که درد نمی کند دستمال نبندند.که خدایگانی گفته اند و بنده ای.عوام را چه به خواص.دورباش و کورباش.

اگر ظلم و ستمی است؟ اگر شقاوت بیداد می کند و رعیت بیچاره زیر پا همچون کرمی لهیده می شود نگران نباشد که آری این نیز بگذرد و هرکس پنج روز نوبت اوست.آن هم گذشت و این نیز می گذرد.تسلیم شو و تحمل کن.زبان و شمشیر غلاف کن و «مده ازپی تاج سر را به باد که کلاهی دلکش است اما به دردسر نمی ارزد»
شجاعت،ایستادن و سر فراز کردن و زبان به حقیقت گشودن سیری چند؟
شرف؟
شرافت؟
فضیلت؟
مواظب باش.آسه بیا آسه برو!خر خسرو شدی بندگی را بکوش! گوش به فرمان باش و بی اجازه آب نخور که گردن خم را شمشیر نبرد! گردن بنه جفای زمان را و سر مپیچ! که دراین واقعه جز تسلیم چاره ای نیست.
مبارزه؟
نه مبادا! مگر نشنیده ای که حافظ گفته است
برآستانه تسلیم سر بنه حافظ و گر ستیزه کنی روزگاربستیزد! و مولوی مان بازگفته است
درکف شیر نر خونخواره ای
غیر تسلیم و رضا کو چاره ای؟

این است که صد کلاغ مان را کلوخی بس بوده است و کافی و صد موش مان را گربه ای.تا اربابی تشری زده است و سرکوبگری باتوم نشان مان داده است چون ملخک بر سوراخ گریخته ایم و گوش های مان را تیز کرده ایم که گاو ارباب و شیخ شاخمان نزند که احتیاط شرط عقل است.

سراسر زبان و فرهنگ مان آمیخته و آغشته به این تذکره ها و انذارها و هشدارهاست که سالیان سال تمرین کرده ایم.تمرین ستم پذیری،تقلید،مردسالاری،پدرسالاری،ترس و بزدلی و زبان درکام کشیدن و مسئولیت گریزی.این فرهنگ هنوزباماست.برای رفتن به سوی آینده روشن گریزی جزنقد بی رحمانه این فرهنگ ضد توسعه نیست.عبور دادن همه آن آگاهی کاذبی که برای مان تدارک دیده اند.آگاهی ناراستینی که ازما آن ساخته است که می بینیم

ترس زده،محافظه کار،پوشیده گوی و رازدار،کم گوی ، ساکت و پنهان کار ، دوچهره ، شایعه گستر ،فرصت طلب ،بی اعتماد و چاپلوس و دروغگو،نق زن و سازشکار،قوم مدار و تبعیض گرا،کین ورز،توطئه انگار و فریبکار و منافق و البته سیاست گریز.

#قربان_عباسی_ایدئولوژی_مارکس_گرامشی_آگاهی_کاذب_فرهنگ_سیاسی



#اندیشه_کنیم
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران_سکولار
#مهسا_امینی

@AndisheKonim