اندیشیدن تنها راه نجات

#شوفر
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
⭕️ #دانش #شوفر چیست؟
و چگونه گول دانش شوفر را نخوریم؟

منبع: کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی

🔺ماکس پلانک، پس از دریافت جایزه نوبل فیزیک ، به تور علمی دور آلمان رفت. هر جا دعوت می شد، همان سخنرانی اش را درباره مکانیک جدید کوانتوم ایراد می کرد. بعد از مدتی، شوفر پلانک سخنرانی او را از حفظ شده بود و یک روز به او گفت: پروفسور پلانک، این که هر روز باید یک سخنرانی ارایه بدهی حتماً خسته کنده است. نظرت چیست در مونیخ من سخنرانی کنم؟ تو می توانی ردیف جلو بشینی و کلاه شوفری مرا بپوشی. این کار برای هر دو ما تنوع است. پلانک از این ایده خوشش آمد. بنابراین، آن روز عصر راننده سخنرانی طولانی راجع به مکانیک کوانتوم برابر حضاری شناخته شده ارایه داد. در ادامه، یک استاد فیزیک بلند شد و سوالی کرد. راننده خودش را عقب کشید وگفت: هرگز فکر نمی کردم کسی در شهری مثل مونیخ چنین سوال ساده ای بپرسد! شوفر من جوابش را می‌ دهد!!!

دو نوع دانش وجود دارد.
اول، دانش واقعی. آن را در مردمی می بینیم که زمان و تلاش فراوانی را برای فهم یک موضوع صرف کرده اند.
نوع دوم، دانش شوفر نامیده می شود، دانش افرادی که فقط وانمود می کنند بلدند. آن ها طوطی وار کلمات شیوا به زبان می آورند طوری که انگار از روی نوشته می خوانند.

متاسفانه تمایز قایل شدن بین دانش واقعی و دانش شوفر بیش از پیش سخت شده است. چنین کم مایگی ای در تجارت و سرمایه گذاری هم وجود دارد. هر چه شرکت کم مایه تر ، مدیرش (شومن) تر و سرمایه گذارش پر صدا تر و هنر پیشه تر است. اغلب اوقات سهام داران و سرمایه گذاران بر این باورند که مهارت در هنرپیشگی نتایج بهتری به همراه خواهد داشت، در حالی که واقعاً این طور نیست.
در نتیجه، همیشه مراقب دانش شوفر باش. هیچ وقت سخنگوی شرکت، سرمایه گذار مانده در سهم ، رییس سیرک، سخنران لفاظ، فروشنده خوش زبان را با کسانی که واقعاً چیزی بلدند اشتباه نگیر.

یک شاخص کاملاً واضح برای تشخیص دانش شوفر وجود دارد:
کارشناسان واقعی به مرزهای آن چه می دانند و آن چه نمی دانند واقف اند. اگر احساس کنند خارج از دایره توانایی های شان قرار دارند، به سادگی سکوت می کنند یا می گویند:نمی دانم. این جمله را هم بدون عذرخواهی و حتی با افتخاری بیان می کنند. از کسانی که دانش شوفر دارند هر جمله ای خواهیم شنید غیر از این.



@AndisheKonim
در ممالکی مانند ایران متاسفانه پدیده «اثر شوفر» خطرناک‌تر از دشمن، خشکسالی و‌ دروغ شده است.


صاحبنظران اقتصادی اعتقاد دارند که در شرایط فعلی بیش از دشمن یا خشکسالی و یا دروغ، آنچه که ایران را تهدید می‌کند «اثر شوفر» است!
 

اما اثر #شوفر چیست؟


🔻ماکس پلانک بعد از این‌که جایزه نوبل را در سال ۱۹۱۸ می‌گیرد ، یک تور دور آلمان می‌ گذارد و در شهرهای مختلف درباره مکانیک کوانتوم صحبت می‌کند. چون هر دفعه دقیقاً یک محتوا را ارائه می‌کند. راننده‌ اش احساس می کند که همه مطالب را یاد گرفته است و روزی به آقای پلانک می گوید : شما از تکرار این حرف‌ها خسته نمی‌شوید؟ من الان می توانم به جای شما این مطالب را برای دیگران ارائه کنم. می خواهید در مقصد بعدی که شهر مونیخ است، من سخنرانی کنم و شما لباس من را بپوشید و در جلسه بنشینید؟ برای هر دوی ما تنوعی ایجاد می‌شود. پلانک هم قبول می‌کند!
شوفر خیلی خوب در جلسه درباره مکانیک کوانتوم صحبت می‌کند و شنونده‌ها هم خیلی لذت می‌برند. در انتهای جلسه فیزیک‌دانی بلند می‌شود و سوالی را مطرح می‌کند. شوفر که جواب سوال را نمی داند در نهایت خونسردی می‌گوید: «من تعجب می‌کنم که در شهری پیشرفته مثل مونیخ، سوال‌هایی به این اندازه ساده می‌پرسند که حتی شوفر من هم می‌تواند جواب بدهد! شوفر عزیز ، لطفا شما به سوال ایشان پاسخ دهید»!

امروزه در علم مدیریت اسم این اثر را «اثر شوفر» گذاشته اند. این اثر ناشی از نوعی توهم دانایی است که افراد همه چیز دان بیشتر به آن مبتلا می شوند. دانش مانند کوه یخی است که بخش کمی از آن قابل رویت است و بخش اعظم آن را نمی‌توان مشاهده کرد. افراد سطحی‌نگر صرفا بخش قابل مشاهده دانش را می‌بینند و گمان می‌کنند که کل دانش را دریافت کرده‌اند ، در حالی که این فقط #توهمی از #دانایی است. نه خود دانستن.

⭕️ توهم دانایی، یعنی اینکه فکر کنیم مطلبی را می‌دانیم، در صورتی که اشتباه می‌کنیم. یعنی یا نمی‌دانیم و یا اشتباه و ناقص می‌دانیم و علت اصلی توهمِ دانستن یا همان توهم دانش، تصور ناقص ما نسبت به تمام
یک مطلب و سپس مقایسه‌ دانش خودمان با همان تصور است.
حال اگر همان یک جلسه ، روالی ماندگار شود ، شوفرها در مسند دانشمندان و دانشمندان نیز در جایگاه شوفرها ادامه فعالیت خواهند داد! و دریغا که در تطابق اجتماعی ، این داستان چقدر آشناست!

سقراط می ‌گفت من داناترین فردم! چون تنها کسی هستم که می ‌دانم نمی‌‌دانم، در حالی که دیگران هنوز به نادانی خود نیز، آگاه نیستند.

این جهل سقراطی که بعدها نیکلاس کوزایی(متفکرآلمانی قرن پانزدهم) آن را «جهل فرهیخته» نامید، درست همان چیزی است که برای تفکر و کتاب‌خوانی نیازمند آنیم. زیرا نخستین گام در تلاش برای دانایی، غلبه بر توهم دانایی است.
فرهاد

#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
⭕️ #دانش #شوفر چیست؟
و چگونه گول دانش شوفر را نخوریم؟

منبع: کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی

🔺ماکس پلانک، پس از دریافت جایزه نوبل فیزیک ، به تور علمی دور آلمان رفت. هر جا دعوت می شد، همان سخنرانی اش را درباره مکانیک جدید کوانتوم ایراد می کرد. بعد از مدتی، شوفر پلانک سخنرانی او را از حفظ شده بود و یک روز به او گفت: پروفسور پلانک، این که هر روز باید یک سخنرانی ارایه بدهی حتماً خسته کنده است. نظرت چیست در مونیخ من سخنرانی کنم؟ تو می توانی ردیف جلو بشینی و کلاه شوفری مرا بپوشی. این کار برای هر دو ما تنوع است. پلانک از این ایده خوشش آمد. بنابراین، آن روز عصر راننده سخنرانی طولانی راجع به مکانیک کوانتوم برابر حضاری شناخته شده ارایه داد. در ادامه، یک استاد فیزیک بلند شد و سوالی کرد. راننده خودش را عقب کشید وگفت: هرگز فکر نمی کردم کسی در شهری مثل مونیخ چنین سوال ساده ای بپرسد! شوفر من جوابش را می‌ دهد!!!

دو نوع دانش وجود دارد.
اول، دانش واقعی. آن را در مردمی می بینیم که زمان و تلاش فراوانی را برای فهم یک موضوع صرف کرده اند.
نوع دوم، دانش شوفر نامیده می شود، دانش افرادی که فقط وانمود می کنند بلدند. آن ها طوطی وار کلمات شیوا به زبان می آورند طوری که انگار از روی نوشته می خوانند.

متاسفانه تمایز قایل شدن بین دانش واقعی و دانش شوفر بیش از پیش سخت شده است. چنین کم مایگی ای در تجارت و سرمایه گذاری هم وجود دارد. هر چه شرکت کم مایه تر ، مدیرش (شومن) تر و سرمایه گذارش پر صدا تر و هنر پیشه تر است. اغلب اوقات سهام داران و سرمایه گذاران بر این باورند که مهارت در هنرپیشگی نتایج بهتری به همراه خواهد داشت، در حالی که واقعاً این طور نیست.
در نتیجه، همیشه مراقب دانش شوفر باش. هیچ وقت سخنگوی شرکت، سرمایه گذار مانده در سهم ، رییس سیرک، سخنران لفاظ، فروشنده خوش زبان را با کسانی که واقعاً چیزی بلدند اشتباه نگیر.

یک شاخص کاملاً واضح برای تشخیص دانش شوفر وجود دارد:
کارشناسان واقعی به مرزهای آن چه می دانند و آن چه نمی دانند واقف اند. اگر احساس کنند خارج از دایره توانایی های شان قرار دارند، به سادگی سکوت می کنند یا می گویند:نمی دانم. این جمله را هم بدون عذرخواهی و حتی با افتخاری بیان می کنند. از کسانی که دانش شوفر دارند هر جمله ای خواهیم شنید غیر از این.



@AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات (𝐒@𝐥𝐢𝐦)
در ممالکی مانند ایران متاسفانه پدیده «اثر شوفر» خطرناک‌تر از دشمن، خشکسالی و‌ دروغ شده است.


صاحبنظران اقتصادی اعتقاد دارند که در شرایط فعلی بیش از دشمن یا خشکسالی و یا دروغ، آنچه که ایران را تهدید می‌کند «اثر شوفر» است!
 

اما اثر #شوفر چیست؟


🔻ماکس پلانک بعد از این‌که جایزه نوبل را در سال ۱۹۱۸ می‌گیرد ، یک تور دور آلمان می‌ گذارد و در شهرهای مختلف درباره مکانیک کوانتوم صحبت می‌کند. چون هر دفعه دقیقاً یک محتوا را ارائه می‌کند. راننده‌ اش احساس می کند که همه مطالب را یاد گرفته است و روزی به آقای پلانک می گوید : شما از تکرار این حرف‌ها خسته نمی‌شوید؟ من الان می توانم به جای شما این مطالب را برای دیگران ارائه کنم. می خواهید در مقصد بعدی که شهر مونیخ است، من سخنرانی کنم و شما لباس من را بپوشید و در جلسه بنشینید؟ برای هر دوی ما تنوعی ایجاد می‌شود. پلانک هم قبول می‌کند!
شوفر خیلی خوب در جلسه درباره مکانیک کوانتوم صحبت می‌کند و شنونده‌ها هم خیلی لذت می‌برند. در انتهای جلسه فیزیک‌دانی بلند می‌شود و سوالی را مطرح می‌کند. شوفر که جواب سوال را نمی داند در نهایت خونسردی می‌گوید: «من تعجب می‌کنم که در شهری پیشرفته مثل مونیخ، سوال‌هایی به این اندازه ساده می‌پرسند که حتی شوفر من هم می‌تواند جواب بدهد! شوفر عزیز ، لطفا شما به سوال ایشان پاسخ دهید»!

امروزه در علم مدیریت اسم این اثر را «اثر شوفر» گذاشته اند. این اثر ناشی از نوعی توهم دانایی است که افراد همه چیز دان بیشتر به آن مبتلا می شوند. دانش مانند کوه یخی است که بخش کمی از آن قابل رویت است و بخش اعظم آن را نمی‌توان مشاهده کرد. افراد سطحی‌نگر صرفا بخش قابل مشاهده دانش را می‌بینند و گمان می‌کنند که کل دانش را دریافت کرده‌اند ، در حالی که این فقط توهمی از دانایی است. نه خود دانستن.

توهم دانایی، یعنی اینکه فکر کنیم مطلبی را می‌دانیم، در صورتی که اشتباه می‌کنیم. یعنی یا نمی‌دانیم و یا اشتباه و ناقص می‌دانیم و علت اصلی توهمِ دانستن یا همان توهم دانش، تصور ناقص ما نسبت به تمام
یک مطلب و سپس مقایسه‌ دانش خودمان با همان تصور است.
حال اگر همان یک جلسه ، روالی ماندگار شود ، شوفرها در مسند دانشمندان و دانشمندان نیز در جایگاه شوفرها ادامه فعالیت خواهند داد! و دریغا که در تطابق اجتماعی ، این داستان چقدر آشناست!
سقراط می ‌گفت من داناترین فردم! چون تنها کسی هستم که می ‌دانم نمی‌‌دانم، در حالی که دیگران هنوز به نادانی خود نیز، آگاه نیستند.

این جهل سقراطی که بعدها نیکلاس کوزایی(متفکرآلمانی قرن پانزدهم) آن را «جهل فرهیخته» نامید، درست همان چیزی است که برای تفکر و کتاب‌خوانی نیازمند آنیم. زیرا نخستین گام در تلاش برای دانایی، غلبه بر توهم دانایی است.
فرهاد

@AndisheKonim
اثر #شوفر در مدیریت چیست؟


@AndisheKonim
در ممالکی مانند ایران متاسفانه پدیده «اثر شوفر» خطرناک‌تر از دشمن، خشکسالی و‌ دروغ شده است.


صاحبنظران اقتصادی اعتقاد دارند که در شرایط فعلی بیش از دشمن یا خشکسالی و یا دروغ، آنچه که ایران را تهدید می‌کند «اثر شوفر» است!
 

اما اثر #شوفر چیست؟


🔻ماکس پلانک بعد از این‌که جایزه نوبل را در سال ۱۹۱۸ می‌گیرد ، یک تور دور آلمان می‌ گذارد و در شهرهای مختلف درباره مکانیک کوانتوم صحبت می‌کند. چون هر دفعه دقیقاً یک محتوا را ارائه می‌کند. راننده‌ اش احساس می کند که همه مطالب را یاد گرفته است و روزی به آقای پلانک می گوید : شما از تکرار این حرف‌ها خسته نمی‌شوید؟ من الان می توانم به جای شما این مطالب را برای دیگران ارائه کنم. می خواهید در مقصد بعدی که شهر مونیخ است، من سخنرانی کنم و شما لباس من را بپوشید و در جلسه بنشینید؟ برای هر دوی ما تنوعی ایجاد می‌شود. پلانک هم قبول می‌کند!
شوفر خیلی خوب در جلسه درباره مکانیک کوانتوم صحبت می‌کند و شنونده‌ها هم خیلی لذت می‌برند. در انتهای جلسه فیزیک‌دانی بلند می‌شود و سوالی را مطرح می‌کند. شوفر که جواب سوال را نمی داند در نهایت خونسردی می‌گوید: «من تعجب می‌کنم که در شهری پیشرفته مثل مونیخ، سوال‌هایی به این اندازه ساده می‌پرسند که حتی شوفر من هم می‌تواند جواب بدهد! شوفر عزیز ، لطفا شما به سوال ایشان پاسخ دهید»!

امروزه در علم مدیریت اسم این اثر را «اثر شوفر» گذاشته اند. این اثر ناشی از نوعی توهم دانایی است که افراد همه چیز دان بیشتر به آن مبتلا می شوند. دانش مانند کوه یخی است که بخش کمی از آن قابل رویت است و بخش اعظم آن را نمی‌توان مشاهده کرد. افراد سطحی‌نگر صرفا بخش قابل مشاهده دانش را می‌بینند و گمان می‌کنند که کل دانش را دریافت کرده‌اند ، در حالی که این فقط توهمی از دانایی است. نه خود دانستن.

توهم دانایی، یعنی اینکه فکر کنیم مطلبی را می‌دانیم، در صورتی که اشتباه می‌کنیم. یعنی یا نمی‌دانیم و یا اشتباه و ناقص می‌دانیم و علت اصلی توهمِ دانستن یا همان توهم دانش، تصور ناقص ما نسبت به تمام
یک مطلب و سپس مقایسه‌ دانش خودمان با همان تصور است.
حال اگر همان یک جلسه ، روالی ماندگار شود ، شوفرها در مسند دانشمندان و دانشمندان نیز در جایگاه شوفرها ادامه فعالیت خواهند داد! و دریغا که در تطابق اجتماعی ، این داستان چقدر آشناست!
سقراط می ‌گفت من داناترین فردم! چون تنها کسی هستم که می ‌دانم نمی‌‌دانم، در حالی که دیگران هنوز به نادانی خود نیز، آگاه نیستند.

این جهل سقراطی که بعدها نیکلاس کوزایی(متفکرآلمانی قرن پانزدهم) آن را «جهل فرهیخته» نامید، درست همان چیزی است که برای تفکر و کتاب‌خوانی نیازمند آنیم. زیرا نخستین گام در تلاش برای دانایی، غلبه بر توهم دانایی است.
فرهاد

@AndisheKonim
اثر #شوفر چیست؟

#ماکس #پلانک بعد از این‌که جایزه نوبل را در سال ۱۹۱۸ می‌گیرد یک تور دور آلمان می‌ گذارد و در شهرهای مختلف درباره کوانتوم مکانیک صحبت می‌کند.

چون هر دفعه دقیقا یک محتوا را ارائه می‌کند، راننده‌ اش احساس می کند که همه مطالب را یاد گرفته است.

و روزی به آقای پلانک می گوید: «شما از تکرار این حرف‌ها خسته نمی‌شوید؟ من الان می توانم به جای شما این مطالب را برای دیگران ارائه کنم.

می خواهید در مقصد بعدی که شهر مونیخ است، من سخنرانی کنم و شما لباس من را بپوشید و در جلسه بنشینید؛ برای هردوی ما تنوعی ایجاد می‌شود». پلانک هم قبول می‌کند!

شوفر خیلی خوب در جلسه درباره کوانتوم مکانیک صحبت می‌کند و شونده‌ها هم خیلی لذت می‌برند. در انتهای جلسه فیزیک‌دانی بلند می‌شود و سوالی را مطرح می‌کند.

شوفر که جواب سوال را نمی داند در نهایت خونسردی می‌گوید: «من تعجب می‌کنم که در شهری پیشرفته مثل مونیخ سوال‌هایی به این اندازه ساده می‌پرسند که حتی شوفر من هم می‌تواند جواب بدهد! شوفر عزیز، لطفا شما به سوال ایشان پاسخ دهید».

👈 امروزه در علم مدیریت اسم این اثر را «اثر شوفر» گذاشته اند. این اثر ناشی از نوعی توهم دانايی است که افراد همه چیز دان بیشتر به آن مبتلا می شوند. باید توجه کرد که دانش مانند کوهی یخی است که بخش کمی از آن قابل رویت است و بخش اعظم آن را نمی توان مشاهده کرد. افراد سطحی نگر صرفا بخش قابل مشاهده دانش را می بینند و گمان می کنند که کل دانش را دریافت کرده اند در حالی که این فقط توهمی از دانايی است.


@AndisheKonim