#تولد_ستیزی یا #آنتی_ناتالیسم⭕️ تولد ستیزی مکتبی است که معتقدند زایش کار غیر اخلاقی است و باید جلوی آن گرفته شود.
🔴گروهی دیگر مخالف این نظر هستند،
مباحث میان
تولد ستیزان و موافقان
تولد، جدید نیست و از قدیم مورد گفتگو قرار میگرفته و فیلسوفان ومفسران در طول تاریخ در هر دو موضع مباحثی داشته اند و هرکدام دلایل خودرا.
انتقاد از
تولد ستیزی بر پایه ارزش های مثبت به دنیا آوردن یک فرد است.
در حالی که
تولد ستیزان نقطه مقابلند، انتقاد آنان از
تولد گرایی، برپایه ظلم و ستم و خشونت موجود در جوامع انسانی است.
در انتقاد از دلایل
تولد ستیزیان گروهی معتقدند تولید مثل منافاتی با اخلاق ندارد و دلیل وجود ظلم و ستم در دنیا از سوی آنتی ناتالیسم ها را اینطور ارزیابی میکنند که نتایج نظرسنجی بر روی رضایت از زندگی نشان دهنده حجم زیادی از افراد راضی از زندگی است که نشان می دهد که فواید تولید مثل حداقل در این خصوص بیشتر از ضرر آن است و در نتیجه تولید مثل از لحاظ اخلاقی قابل توجیه است.
برخی درمقابل میگویند خود این نظر سنجی هم مورد انتقاد است زیرا این پرسش از کسانی پرسیده شده است که خودشان وجود دارد، آنان که به دنیا نیامده اند مشخص نیست که مثل اینان رضایت داشته باشد یا خیر،
در پاسخ باید این را هم در نظر گرفت که بالعکس این موضوع هم همین طور هست، یعنی همچنان نمیتوان از دید او که هنوز نیست گفت، دنیا پر از ظلم و ستم هست و هیچ زیبایی ندارد پس
تولد صورت نگیرد.
ألبته جناب پل تیلیش در کتاب “شجاعت بودن” می گوید عدم با هستی همراه است و هستی با عدم همراه است،
بنابراین وقتی از شخصی می پرسیم ایا اگر انتخابگر بودی حاضر بودی که به دنیا بیایی یا خیر، چون بطور ضمنی به عدم او هم اشاره کردیم ممکن است که اضطراب عدم او را فرا بگیرد و در نتیجه پاسخی که می دهد آلوده به اضطراب عدم باشد و پاسخ او سوگیرانه باشد که خوب این هم بونوعی در افراد خرد گرا کمتر اتفاق میافتد.
با این حال نظردادن از طرف شخصی که وجود ندارد هم چندان درست نخواهد بود.!
در انتقاد از آنتی ناتالیسم دیدگاهی دیگر که
بسیاری از افراد مانند روانشناسان تکاملی و کسانی که به جهان نگاهی فرگشتی و علمی دارند وجود دارند و آنها معتقد هستند که نمیتوانند این موضوع را وارد بحث اخلاق کرد زیرا مکانیزم فرگشت در طبیعت به ما وبقیه حیوانات فرمان میدهد باید صاحب فرزند شویم و اگر که این اتفاق نیفتد طبیعت به وسیله احساسات مختلف مانند اضطراب و افسردگی و ناراحتی پوچی و بی معنایی ما را تنبیه میکند، وقتی که به فرمان طبیعت صاحب فرزند نشویم احساسات ورفتارهای غیر طبیعی به سراغمان خواهد آمد احساس میکنیم که بیهوده به این جهان آمده ایم و وقتی که صاحب فرزند میشویم احساس میکنیم که بودن ما در این جهان برای کسی فایده ای دارد و به نوعی رفتارمان و احساساتمان همسو با طبیعت خواهد بود واین خود یک مسئله مهم خواهد بود و از آنجایی که سرشت و طبیعت ما حیوانات مبنی بر تولید مثل است و ما قرار هست که کاری انجام بدهیم که برخلاف طبیعت ماست یعنی
تولد ستیز باشیم، پس صاحب فرزند شدن نمیتواند مقوله اخلاقی یا غیر اخلاقی محسوب شود.
در مقابل آنتی ناتالیسم ها میگویند ما نسبت به بسیاری از چیزها گرایش داریم همان طوری که نیچه می گوید اخلاق یعنی ما انسانها موجوداتی حیوانی هستیم اگر که ما حیوانی بد طینت و بد سرشت نبودیم اخلاق مند بودن هیچ افتخاری نداشت اخلاق یعنی لگام زدن بر جنبه حیوانی ما بنابراین همان طوری که ما بسیاری از تمایلات نفسانی خود را به خاطر اخلاق بازداری میکنیم تمایل به فرزند دار شدن هم که تمایل طبیعی در ما است هم باید به حکم اخلاق به انقیاد در بیاید،
و میگویند همانطور که فروید در کتاب تمدن و ناخرسندی های ناشی از آن بیان می کند هر انسانی در درون خود ذاتی وحشی و بد دارد، طبیعت انسان اخلاق مند نیست بلکه ما به خاطر تمدن می پذیریم که نا خوشایندی های ناشی از خویشتن داری را بپذیریم تا بتوانیم در کنار یکدیگر زندگی کنیم بر اساس همین نگاه تمایل به فرزند دار شدن هم کاملاً طبیعی هست و این که جلوی این کشش بسیار قوی را بگیریم نشان دهنده اخلاق گرایی ماست.
اما برفرض که چنین نگاهی را درست بپنداریم در بهترین حالت نسل انسان خردمند را که ساخته و پرداخته طبیعت است ازبین خواهیم برد، مگر داعیه اخلاق در بین نیست، پس صدمه به طبیعت چه میشود، یعنی این خود نقض اخلاق است که ما جلوی رفتار طبیعت را بگیریم و بواسطه بی اخلاقی هایی که در این کره خاکی داشتیم بخواهیم صورت مسئله را پاک کنیم و این رفتار طبیعی در همه حیوانات را در گونه خود سد شویم.
به نظر میآید که بحث اخلاق به خصوص در این معقوله مانند بسیاری از مباحث فلسفی مورد توافق حکیمان نیست و محل مناقشه بسیار زیاد و تاریخی است هیچ جمعبندی در این باره وجود ندارد.
#اندیشه_کنیم ⚛ @AndisheKonim