اندیشیدن تنها راه نجات

#الگوپنداری
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
#الگوپنداری
#Patternicity

خاستگاه خرافات توانایی یادگیری است؟

نخست اینجا را بخوانید.

توجیه تکاملی برای خرافات بسیار روشن است: استراتژی‌های هستند که برای حصول اطمینان از تشخیص روابط علی که برای بقا و تولید مثل ضرروی هستند، تعداد زیادی روابط نادرست را هم درست فرض می‌کنند؛ انتخاب طبیعی تمام این استراتژی‌ها برتری می‌دهد.

به بیان دیگر، ما "تمایل داریم" تا الگوهای بامعنا را بیابیم، چه آن الگوها واقعا وجود داشته باشند چه وجود نداشته باشند و این کار بسیار موجه است. به این معنا، الگوپنداری‌هایی مانند خرافات و تفکر جادویی بیش از این که اشتباهاتی در شناخت باشند، فرایند طبیعی یادگیری مغز هستند. ما نمی‌توانیم یادگیری خرافی را کامل حذف کنیم مگر این که به طور کلی یادگیری را حذف کنیم. گرچه تشخیص الگوی صحیح به بقای ما کمک می‌کند، تشخیص الگوی کاذب لزوما ما را به کشتن نمی‌دهد، برای همین پدیده‌ی الگوپنداری، غربالگری انتخاب طبیعی را تاب آورده است.

چون ارتباط دادن پدیده‌ها برای بقا و تولید مثل ما ضروری است، انتخاب طبیعی تمام استراتژی‌هایی که پدیده‌ها را به هم مرتبط می‌دانند برتری داده است، حتی آن‌هایی که منتج به مثبت کاذب شده‌اند. با این بینش فرگشتی ما اکنون می‌توانیم بفهمیم که مردم به دلیل نیاز فرگشت‌یافته‌ی ما به باور چیزهای معقول، به چیزهای عجیب نادرست نیز باور دارند.

#مایکل_گ #شرمر
#The_Believing_Brain

ترجمه‌ی : یاسر سلیمی




@AndisheKonim
#الگوپنداری : تمایل به یافتن معنا و الگو، حتی زمانی که معنا و الگویی در کار نیست.


تصور کنید شما یک انسان‌وار هستید که سه میلیون سال پیش در یک علفزار در دره‌ای در آفریقا در حال راه رفتن هستید. ناگهان صدای خش‌خشی در میان علف‌ها به گوشتان می‌رسد. آیا فقط صدای باد است یا یک درنده خطرناک؟ پاسخ شما می‌تواند به معنای مرگ یا زندگی باشد.

اگر فرض کنید که صدای میان علف‌ها درنده خطرناکیست در حالی که فقط صدای باد بوده، شما مرتکب چیزی شده‌اید که به آن اشتباه نوع اول در شناخت می‌گویند که با نام مثبت کاذب نیز شناخته می‌شود؛ باور کردن به واقعی بودن چیزی در حالی که نیست. شما الگویی پیدا کرده‌اید که در واقعیت وجود ندارد. شما خش‌خشی در علف‌ها ( آ ) را به درنده‌ای خطرناک ( ب ) مرتبط دانسته‌اید در حالی که ارتباطی نداشته‌اند. چندان ضرری نکرده‌اید، راهتان را کج می‌کنید، بیشتر مواظب هستید و مسیر دیگری می‌یابید.

اما اگر فرض کنید که خش‌خش میان علف‌ها فقط وزش باد است، اما مشخص شود که در واقع یک درنده خطرناک بوده شما مرتکب چیزی شده‌اید که آن را اشتباه نوع دوم در شناخت یا منفی کاذب می‌نامند؛ باور به این که چیزی واقعی نیست در حالی که هست. در این حالت شما یک الگوی واقعی را تشخیص نداده‌اید. شما نتوانسته‌اید ارتباط بین خش‌خشی در علف‌ها ( آ ) را با درنده‌ای خطرناک ( ب )  دریابید در حالی که این بار ارتباط واقعا وجود داشته است. تبریک عرض میکنم شما برنده جایزه داروین شدید و خود را از استخر ژنی انسان‌واران خارج کردید.

مغزهای ما ماشین‌های باورگر هستند؛ ماشین‌های تشخیص الگو که نقاط را به هم متصل می‌کنند و معناهایی ازین الگوها خلق می‌کنند که ما فکر می‌کنیم در طبیعت می‌بینیم. گاهی اوقات این الگوها درست هستند و گاهی نادرست.

#مایکل_شرمر

#The_Believing_Brain

ترجمه‌ی : یاسر سلیمی

جایزه داروین جایزه‌ای است که به طنز به افرادی تعلق می‌گیرد که با اشتباهی احمقانه قبل از صاحب فرزند شدن جانشان را از دست داده‌اند و ژن‌هایشان انتقال نداده‌اند.




@AndisheKonim