عمار*مطالبه گری آلاردوکیکاور*

‍ #شهرداری_رباط کریم برگزار می کند:

💠همایش رایگان #مهارت_های #مطالعه و #یادگیری

◾️تندخوانی و تقویت حافظه
⭕️آشنایی با عملکرد مغز
◾️نقشه ذهنی
⭕️تقویت حافظه
◾️تمرکز
⭕️تند خوانی
◾️روش مطالعه

✅مکان: رباط کریم سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای معلم
✅زمان پنج شنبه ۷ اسفند ماه ساعت 16 تا 18

⭕️جهت ثبت نام #رایگان می توانید عدد ۱ را به شماره ۰۹۳۷۴۵۳۸۴۹۹ ارسال و یا از طریق آدرس های زیر اقدام نمایید:
@farhangi32
@robatkarimfarhang
@negarshariatnia

⭕️ همچنین جهت کسب اطلاعات بیشتر با تلفن ۵۶۲۱۳۴۷۰ #معاونت_فرهنگی شهرداری رباط کریم تماس و یا به دفتر ما واقع در فرهنگسرای معلم مراجعه نمایید.

💠مدرس دوره : نگار شریعت نیا

💠 این همایش با رعایت تمامی #پروتکل‌های بهداشتی و ۴۰ درصد ظرفیت برگزار می گردد.

#یک_نکته
#مطالعه_کنید

🔹تا زمانی که در ساحل آرامش ایم، خیالمان راحت است که خطری متوجه ما نیست. اما وقتی در میان امواج سهمگین دریا گرفتار می شویم زمین و زمان را بهم می دوزیم و چه کنم چه کنم میکنیم تا شاید فرجی شود

🔹سهل گرفتن و بیخیالی نسبت به برخی مسائل از خصائص انسان های ساده اندیش است که بدون تفکر و تامل دست به اعمالی می زنند که متوجه عواقب آن نیستند و به محض گرفتار شدن در زندگی دست به دعا میبرند و از کرده خویش پشیمان...

🔹بارها تذکر دادیم و اخبار سایر شهرستانها را در کانال جهت اطلاع و بالارفتن سطح هوشیاری همشهریان عزیز قرار دادیم، اما همچنان آرایشگاههای زنانه و مردانه باز هستند و مشغول کار ، سالن های ورزشی مملوء از جوانانی است که در حال ورزش اند، قهوه خانه در حال سرو قلیان برای عاشقان آن ، سمساری ها و گاراژهای ضایعاتی که منبع آلودگی اند با تمام توان در حال فعالیت اند، تجمعات همچنان در معابر اصلی شهر به قوت خود ادامه دارد، دید و بازدید ها و شب نشینی ها پر رنگ تر شده و بسیاری از افراد هم به نکات بهداشتی بی توجه اند و این یعنی ما هیچ ارزشی به جان خود قائل نیستیم.

🔹ولی از این نکته هم غافل نشوید اگر هریک از اعضای خانواده به کرونا مبتلا شود بقیه خانواده هم گرفتار خواهد شد و این آغازی است برای مشکلاتی که خود طالب آنها بوده اید. با اعمال خام و نسنجیده در حال کمک به همه گیر شدن این بیماری هستیم فقط امیدواریم هرچه سریع تر از خواب غفلت بیدار شویم و در تاریخ مایع عبرت آیندگان نباشیم...

🆔 @Ammar_alard

✍ تهیه شده توسط #عمار_آلارد

#مطالعه_و_نشر_واجب


🔸علل و عوامل گرفتاری افرادبه ماده خطرناک و ویران کننده مخدر

🔸گزارشی که توسط #عمار آلارد در گفت و گو با معتادین #شهرک_آلارد جمع آوری شده است.

🔹درگفت و گوهای خود با معتادین کارتن خواب #آلارد همگی درابتدا به یک موضوع مهم و حساس اشاره کردند وآن موضوع این بود یک لحظه غفلت. از تمامی این افراد در ابتدا پرسیده شد که چرا اسیر مواد مخدر شدید؟ پاسخ ها تامل برانگیز و مشابه بود؛ حرف از ضعف اراده و عدم توانایی درگفتن کلمه نه بود، میگفتند در جمع هایی قرار گرفتیم (عروسی یا جمع های دوستانه) که افراد حاضر در مراسم مشغول کشیدن سیگارو قلیان و ماده مخدر بودند و تعارف از سوی آن ها و گفتن جمله با یک بار که چیزی نمیشه و عدم توانایی ما در گفتن کلمه نه شروع کار ما شد برای افتادن در دام مواد مخدر. پدرو مادرها توجه کنند آموختن کلمه نه به کودکان خود را جدی بگیرند چراکه عدم توانایی نه گفتن به برخی کارها انسان را به تباهی و نابودی می کشاند،همچنین فرزندان خود را آگاه کنند در جمع هایی که درتضاد با قوانین و ارزش های خانواده و جامعه هستند شرکت نکنند.

🔹سوال دوم ما از این افراد بدین صورت مطرح شد؛آیا در این سال ها تصمیمی برای ترک مواد مخدروبازگشت به کانون گرم خانواده گرفته اید یاخیر؟ پاسخ: بسیاری میگفتند که از طرف خانواده خود ترد شده اند دوست داریم برگردیم اما کسی منتظر ما نیست چرا که تمام پل های پشت سرمان را خراب کرده ایم .یکی از آنها حرف جالبی زد او گفت:جوان ها اساسا به دنبال هیجان و احساسات و چیزهای تازه هستند و این وظیفه خانواده است که آنها را کنترل و از مرحله جوانی به سلامت گذر دهد . برخورد نادرست وزننده خانواده ام بامن باعث شدکه ازآنها دور شوم و گرفتار گرگ های خیابانی شوم و این شد عاقبتم.پدرومادرها به این نکته توجه داشته باشند که دوره جوانی دوره حساس و مهمی از زندگی آدمی میباشد که عدم توجه به عواطف و احساسات جوان باعث دوری او از خانواده و گرفتار شدن در چنگال عده ای خلافکار خواهد شد با جوان خود دوست باشیم و باوقت گذاشتن و درک عواطف و احساساتش اورا از محیط خانواده دور نکنیم.

🔹یکی از معتادها هم که جوان ۲۵ ساله ای به نام علی بود، از وضعیت بد اقتصادی، نبود کار ،عدم مقبولیت از سوی اطرافیان و همچنین در دسترس بودن آسان مواد مخدر گلایه می کرد، او می گفت: بارها اراده کرده و توان خود را گذاشتم برای ترک مواد مخدر،اما عدم وجود کار و از طرفی هم عدم مقبولیت از طرف اطرافیان ذهنم را براین داشت که دوباره مواد مصرف کنم و خودم را آرام کنم و از طرفی هم دسترسی به مواد مخدر آنقدر آسان شده که شما درهرنقطه از رباط کریم باشید در عرض چند دقیقه می توانید مواد مخدر تهیه کنیدکه متاسفانه نیروی انتظامی برخوردی با کاسبان مواد ندارد و این افراد به صورت آزادانه در سطح شهر مواد مخدر می فروشند. در آخریک توصیه به خانواده ها دارم وآن این است که نحوه استفاده از فکرو عقل و توانایی نه گفتن را به کودکان خود یاد بدهند هربلایی سرمن آمد به خاطر عدم فکر کردن به عاقبت کارها و خجالت در گفتن کلمه نه بود که باعث شد خانواده ام را از دست بدهم . شب و روزم را در بیابان ها به سرمیبرم و غذایم را از داخل سطل های زباله بدست می آورم و پول موادم را هم از طریق دزدی از دیگران بدست می آورم، خیلی دوست دارم ترک کنم و به آغوش خانواده ام باز گردم و زندگی سالمی داشته باشم اما متاسفانه کسی نیست درکم کند و برای بازگشت به زندگی پاک دستم را بگیرد.


ورود👇👇👇

🆔 @Ammar_alard

#یک #دقیقه #مطالعه

از امیر كبیر پرسیدند: در مدت زمان محدودی که داشتی چطور این مملکت رو از هرچی دزد پاک کردی؟

گفت: من خودم دزدی نمی کردم و نمی گذاشتم معاونم هم دزدی کند. 
اونم از این که من نمی گذاشتم اون دزدی کنه، نمی گذاشت معاونش دزدی کنه و ....
تا آخر همین طور...
اگه من دزدی میکردم تا آخر دزدی میکردن و کشور می شد دزدخونه،
همه هم دنبال دزد میگشتیم
و چون همه مون دزد بودیم هیچ دزدی هم محکوم نمی کردیم مردم هم گیج و ویج می شدند،،

خانه از پای بست ویران است
خواجه در بند نقش ایوان است.
با شعار 'اخلاص' آمدند اما 'اختلاس' به بار آوردند.
فریاد 'دزد،دزدشان' گوش فلک را کر کرد غافل از اینکه داشتند همدیگر را صدا میزدند!

دشت مان ، گرگ اگر داشت، نمی نالیدم؛

نیمی از گلّه ی ما را سگ ِ چوپان خورده!!!.

ورود👇👇👇

🆔 @Ammar_alard

#یک #دقیقه #مطالعه

درکانادا پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احظار کردند. پیرمردبه اشتباهش اعتراف کرد ولی کار خودش را اینگونه توجیه کرد: خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم.
قاضی گفت: تو خودت می‌دانی که دزد هستی و من ده دلار تو را جریمه می کنم و میدانم که توانایی پرداخت آنرا نداری، به همین خاطر من جای تو جریمه را پرداخت میکنم. 
درآن لحظه همه سکوت کرده بودند و دیدند که قاضی ده دلار از جیب خود درآورد و درخواست کرد تا به خزانه بابت حکم پیرمرد پرداخت شود. سپس ایستاد و به حاضرین درجلسه گفت: 
همه شمامحکوم هستید و باید هرکدام ده دلار جریمه پرداخت کنید چون شما در شهری زندگی میکنید که فقیر مجبور می‌شود تکه ای نان دزدی کند! 
درآن جلسه دادگاه ۴٨٠دلار جمع شدوقاضی آن را به پیرمردبخشید.

امام علی(ع) میفرمایند:
اگر در شهر مسلمانان فقیری دیدی، بدان که ثروتمندان آن شهرمال اورامی دزدند.

ورود👇👇👇

🆔 @Ammar_alard

#یک #دقیقه #مطالعه

روزی کلاغی بر درختی نشسته و تمام روز خود را بیکار بود و هیچ کاری نمی کرد..!
خرگوشی از آن جا عبور می کرد.
از کلاغ پرسید: آیا من هم می توانم مانند تو تمام روز را به بیکاری و استراحت بگذرانم؟

کلاغ حیله گرانه گفت: البته که میتونی..! خرگوش کنار درخت نشست و مشغول استراحت شد .
ناگهان روباهی از پشت درخت جَست و او را شکار کرد.
کلاغ خنده زنان گفت: برای این که #مفت_بخوری و #بخوابی و هیچ کاری نکنی ...
⚠️باید این بالا بالا ها بنشینی.

‼️و این #حکایت همچنان باقیست

ورود👇👇👇

🆔 @Ammar_alard

#یک #دقیق #مطالعه

بزغاله ای
روی پشت بام بود
و به شیری که از پایین عبور
می کرد توهین میکرد و 
ناسزا می گفت.
شیر گفت:
این تو نیستی که به من ناسزا
می گوید،
بلکه این جایگاه توست
که به من ناسزا می گوید.

مبادا بوسیله جایگاهت به دیگران
توهین کنی، که تکیه گاهت با گذر زمان سست شده و فرو میپاشد، آنگاه تو میمانی و آنهایی که تحقیرشان کردی...

ورود👇👇👇

🆔 @Ammar_alard

#یک #دقیقه #مطالعه
#اندکی #تامل

حاکمی در مشهد رسم بنهاد هر که از مسافران وساکنان دزدی کند آن شخص را سوار بر الاغ به مدت یک هفته در شهر بگردانند.
این گذشت تا که شخصی از دیگری حلوا بدزدید و بخورد.
به جرم دزدی به محکمه اش بردند و چون محکوم شد طبق حکمِ حاکم سوار بر الاغی او را در شهر بچرخانیدند و مردم در کوچه و بازار با دیدن آن حالت بسیار هیاهو بکردند.

هنگام چرخاندن نگهبان از دزد پرسید:
بسیار سخت میگذرد؟
دزد گفت نه !
حلوا را که خوردم، الاغ را هم که سوارم،
مردم هم که شادی میکنند و شادند، از این بهتر چه هست؟!
‍

حکایتی است شیرین از احوال مملکت !
بیت المال را که میخورند، بنز را هم سوارند، ملت نیز خوشحال و جوک میسازند و می خندند.
خداوند این شادی و آرامش را از ملت ما نگیرد...

ورود👇👇👇

🆔 @Ammar_alard