سخنان آقای دکتر توتونچیان مرا به یاد این حکایت انداخت : فردی در حمامهای قدیم، سر مردم را میتراشید. تیغ او کُند شده بود و پوست سر مردم کَنده میشد. کسی اعتراض کرد که چرا تیغات را عوض نمیکنی؟ جواب داد: تیغ پنج ریال است و یک قرص نان، دو ریال ؛ به جای تعویض تیغ، نان میخورم و بیشتر فشار میدهم!!
در تجربه کشور ما ، اقتصاددانهایی مثل دکتر توتونچیان، چهل سال است که به جای #تغییر_نظام_اقتصادی و تأمل در ایدههای جدید، به خود و مردم فشار میآورند!
آقای دکتر توتونچیان محل مشورت دولتها و سیاستگذاران اقتصادی و یکی از تدوینکنندگان قانون گورزاد «عملیات بانکی بدون ربا» بوده است. قانون مذکور، به تثبیت و اقتدار نظام بانکی در ایران اسلامی کمک شایانی کرد و #عمامه_ای بر سر خیانتها و جنایتهای نظام بانکی گذاشت.
متاسفانه در جامعه ما، هیچ مدیری #مسئولیت کارهایی را که انجام داده بر عهده نمیگیرد و فرافکنی میکنند و هیچگاه به مسیری که طی کردهاند شک نمیکنند. برتراند راسل در جملهای بسیار نغز میگوید: میدانید چرا نخبگان، پذیرای ایدهها و حرفهای جدید نیستند؟ به دلیل آنکه اول باید جواب تاولهای پای خود را بدهند که چرا این مسیر طولانی را به اشتباه طی کردهای؟
انصاف علمی اقتضا میکند ناقد هر نظریه، ابتدا کتاب و متن اصلی صاحبان ایده را مطالعه کند و بعد از آن به نقادی بپردازد. شایسته بود آقای توتونچیان، ابتدا #کتاب «نظریه پولطلا» را مطالعه میکردند و ناظر به مطالب همان کتاب قلم فرسایی میکردند.
اگر مردم ایران، ارزش اموال خود را به دست بانکهای به اصطلاح اسلامی شما ندهند و با پولی که ارزش ذاتی دارد(طلا) معامله کنند، #منافع_شخصی مقدم داشته شده یا منافع جمعی؟ مگر شما حافظ منافع بانکها و ویژهخواران هستید که پولطلا را ترجیح منافع فردی و بر منافع جمعی میدانید؟
اینجانب به عنوان مدیر مؤسسه تحقیقات راهبردی تمدن اسلامی(متا) از جناب آقای دکتر توتونچیان و سایر اساتید دلسوز و دغدغهمند، برای برگزاری #سلسله_نشست هایی در تحلیل و ارزیابی «نظریۀ پولطلا» دعوت کرده و دست یاری برای شنیدن انتقادات و پیشنهادات سازنده دراز میکنم.