✔️ دکتر
#رضا_نصری در
#گفتوگو با ایلنا: آمریکاییها
#برجام را برای اِعمال فشار به
#ایران گروگان گرفتهاند؛ اروپاییها در پی ایجاد نوعی موازنه در روابطشان میان
#آمریکا و
#ایران هستند
بخش (2)
🔹 ترامپ در صحبتهای خود اتحادیه اروپا را تهدید کرد و از اروپاییها خواستار اقداماتی برای اصلاح برجام شد. آیا اروپا با این درخواست کاخ سفید همراهی خواهد کرد؟ آیا تشدید طرح اتهامزنیها به ایران از سوی
#فرانسه،
#آلمان و
#بریتانیا را میتوان در این راستا قلمداد کرد؟
اروپاییها در پی ایجاد نوعی موازنه در روابطشان میان آمریکا و
#ایران هستند و در این راستا گاه به این سمت و گاه به آن سمت متمایل میشوند. گاه مقامات ارشد اروپایی در کنار وزیر امور خارجه ایران میایستند و - در یک نمایش بیسابقه - بیانیههای تند علیه سیاستهای آمریکا در قبال
#برجام صادر میکنند و گاه
#ایران را به خاطر برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهایاش محکوم و تهدید میکنند. سیاستمداران اروپایی خوب میدانند که موضع ایران در قبال برجام کاملاً منطقی و بهحق است اما از سوی دیگر در میان آنها این تحلیل نیز در حال شکلگیری است که میتوانند با اتخاذ مواضع «سختگیرانه» نسبت به ایران و با بکارگیری ادبیاتی مشابهِ ادبیات
#واشنگتن با
#تهران، موازنه دلخواه را برقرار کنند و در نهایت دولت ترامپ را به حفظ برجام ترغیب کنند. در این راستا، وظیفه دستگاه دیپلماسی است که آنها را از اتخاذ اقدامات کوتهبینانه و ماجراجویانه نسبت به ایران برحذر دارند و اروپا را به پایبندی به اصول و پرهیز از پیروی از سیاستهای مبهم و سیال ترامپ تشویق کند.
🔹 همزمان با روی کار آمدن ترامپ شاهد تشدید فشارهای
#آمریکا به
#ایران به بهانه فعالیتهای منطقهای و توان موشکی ایران هستیم. آیا ترامپ از این مسائل میخواست به عنوان دستاویزی برای خروج از برجام استفاده کند؟
معتقدم موضع تند دولت ترامپ در برابر برنامه موشکی ایران بیش از هر چیز به رقابت استراتژیک و رویارویی چندین ساله میان ایران و آمریکا در منطقه مربوط است. پیش از برجام، آمریکاییها میتوانستند برای برخورد با برنامه موشکی ایران به راحتی به قطعنامههای شورای امنیت (به ویژه قطعنامه ۱۹۲۹) استناد کنند و ایران را به کمک شورای امنیت و جامعه جهانی در گوشه رینگ قرار دهند. پس از برجام، با لغو قطعنامههای مذکور و تغییرات حقوقیای که به واسطه قطعنامه ۲۲۳۱ در حوزه برنامه موشکی ایران ایجاد شد، این امکان عملاً از آمریکاییها سلب شده است؛ و به همین خاطر آنها خود «برجام» را برای اِعمال فشار به ایران گروگان گرفتهاند. به بیان سادهتر، آمریکاییها میگویند حال که نمیتوانیم از هیچ سند و قطعنامهای برای بکارگیری اهرمهای قهریه بینالمللی و جلوگیری از برنامه موشکی ایران استفاده کنیم، خود برجام را گروگان میگیریم تا ایران به خواستههایمان در حوزه موشکی تن بدهد! البته این گروکشی - که بدعتگذاری خطرناکی در زمینه معاهدات و توافقات بینالمللی است - تا کنون چندان مقبول جامعه جهانی واقع نشده و همانطور که ذکر شد، هزینههای اعتباری و سیاسی مهمی برای واشنگتن در پی داشته است.
🔹 آیا امریکا به رهبری ترامپ قادر خواهد بود که پرونده مسائل فعالیتهای منطقهای و توان موشکی ایران را همانند پرونده هستهای امنیتیسازی کرده و به بحران جدیدی برای ایران تبدیل کند؟
نمیشود پاسخ مطلقی به این پرسش داد. موفقیت آمریکا در «امنیتیسازی» ایران به عوامل متعددی بستگی دارد. تاکنون انقعاد برجام، رویکرد دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی و رفتارهای هوشمندانه و ادبیات آقای ظریف در صحنه بینالمللی این فرایند امنیتیسازی را به شدت کُند و تا حدود زیادی مهار کرده است. اما طرف مقابل هم بیکار ننشسته است. آمریکاییها از نظر توان تبلیغاتی و قابلیت فضاسازی بسیار قوی و کارآمد هستند و این امکان را دارند که هر اتفاق کوچک و بزرگ در ایران را به یک «موضوع» برای جوسازی و التهابآفرینی تبدیل کنند. در این راستا، موضعگیریهای مقامات ایران، دیپلماسی عمومی ایران و حتی اتفاقات و صحنه سیاست داخلی ایران در این فرایند نقش دارد.
معتقدم ایران نه تنها باید برای مهار کردن هجمههای تبلیغاتی آمریکا در همه این زمینهها هوشمندانه و مدبرانه رفتار کند، بلکه الان که یک رئیسجمهور نامتعارف، نامقبول، هنجارشکن و غیرمحبوب در آمریکا روی کار آمده، باید از این فرصت برای ترمیم وجهه خود و «امنیتیسازی» فعالیتهای آمریکا در حد توان خود استفاده کند.
#EU