شهید احمد مَشلَب

#گنبد
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@Ahmadmashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
‏6 تا اسیر فلسطینی
با حفر تونل چند ده متری از زندان اسرائیلیا فرار کردن :)
اینا زندان هاشونم مثل #گنبد_آهنین شون سوراخه!
بعد وزیر جنگش میگه
میخوام به ایران حمله کنم
یکی نیست بهشون بگه بابا اول در سوراخاتو بزار بعد :))))))

☑️ @AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب
✍️ #دمشق_شهر_عشق #قسمت_بیست_و_چهارم از اینکه با کلماتش رهایم کرد، قلب نگاهم شکست و این قطره اشک نه از وحشت جسد سعد و نه از درد پهلو که از احساس غریب دلتنگی او بود و نشد پنهانش کنم که بی‌اراده اعتراف کردم :«من #ایران جایی رو ندارم!» نفهمید دلم می‌خواهد…
✍️ #دمشق_شهر_عشق

#قسمت_بیست_و_پنجم

منتظر پاسخم حتی لحظه‌ای صبر نکرد، در را پشت سرش آهسته بست و همه در و دیوار دلم در هم کوبیده شد که شیشه بغضم شکست.

به او گفته بودم در #ایران جایی را ندارم و نمی‌فهمیدم چطور دلش آمد به همین سادگی راهی ایرانم کند که کاسه چشمانم از گریه پُر شد و دلم از ترس تنهایی خالی!

امشب که به #تهران می‌رسیدم با چه رویی به خانه می‌رفتم و با دلتنگی مصطفی چه می‌کردم که این مدت به عطر شیرین محبتش دل بسته بودم.

دور خانه می‌چرخیدم و پیش مادرش صبوری می‌کردم تا اشکم را نبیند و تنها با لبخندی ساده از اینهمه مهربانی‌اش تشکر می‌کردم تا لحظه‌ای که مصطفی آمد. ماشین را داخل حیاط آورد تا در آخرین لحظات هم از این #امانت محافظت کند و کسی متوجه خروجم از خانه نشود.

درِ عقب را باز کردم و ساکت سوار شدم، از آینه به صورتم خیره ماند و زیر لب سلام کرد. دلخوری از لحنم می‌بارید و نمی‌شد پنهانش کنم که پاسخش را به سردی دادم و دیدم شیشه چشمانش از سردی سلامم مِه گرفت.

در سکوتِ مسیر #داریا تا فرودگاه دمشق، حس می‌کردم نگاهش روی آینه ماشین از چشمانم دل نمی‌کَند که صورتم از داغی احساسش گُر گرفت و او با لحنی ساده شروع کرد :«چند روز پیش دو تا ماشین بمبگذاری شده تو #دمشق منفجر شد، پنجاه نفر کشته شدن.»

خشونت خوابیده در خبرش نگاهم را تا چشمانش در آینه کشید و او نمی‌خواست دلبسته چشمانم بماند که نگاهش را پس گرفت و با صدایی شکسته ادامه داد :«من به شما حرفی نزدم که دلتون نلرزه!»

لحنش غرق غم بود و مردانه مقاومت می‌کرد تا صدایش زیر بار غصه نلرزد :«اما الان بهتون گفتم تا بدونید چرا با رفتن‌تون مخالفت نمی‌کنم. ایران تو امنیت و آرامشه، ولی #سوریه معلوم نیس چه خبر میشه، خودخواهیه بخوام شما رو اینجا نگه دارم.»

به‌قدری ساده و صریح صحبت می‌کرد که دست و پای دلم را گم کردم و او راحت حرف دلش را زد :«من #آرامش شما رو می‌خوام، نمی‌خوام صدمه ببینید. پس برگردید ایران بهتره، اینجوری خیال منم راحت‌تره.»

با هر کلمه قلب صدایش بیشتر می‌گرفت، حس می‌کردم حرف برای گفتن فراوان دارد و دیگر کلمه کم آورده بود که نگاهش تا ایوان چشمانم قد کشید و زیرلب پرسید :«سر راه فرودگاه از #زینبیه رد میشیم، می‌خواید بریم زیارت؟»

می‌دانستم آخرین هدیه‌ای است که برای این دختر #شیعه در نظر گرفته و خبر نداشت ۹ ماه پیش وقتی سعد مرا به داریا می‌کشید، دل من پیش زینبیه جا مانده بود که به جای تمام حرف دلم تنها پاسخ همین سؤالش را دادم :«بله!»

بی‌اراده دلم تا دو راهی زینبیه و داریا پر کشید، #نذری که ادا شد و از بند سعد آزادم کرد، دلی که دوباره شکست و نذر دیگری که می‌خواست بر قلبم جاری شود و صدای مصطفی خلوتم را پُر کرد :«بلیط‌تون ساعت ۸ شب، فرصت #زیارت دارید.»

و هنوز از لحنش حسرت می‌چکید و دلش دنبال مسیرم تا ایران می‌دوید که نگاهم کرد و پرسید :«ببخشید گفتید ایران جایی رو ندارید، امشب کجا می‌خواید برید؟»

جواب این سوال در حرم و نزد #حضرت_زینب (سلام‌الله‌علیها) بود که پیش پدر و مادرم شفاعتم کند و سکوت غمگینم دلش را بیشتر به سمتم کشید :«ببخشید ولی اگه جایی رو ندارید...»

و حالا که راضی به رفتنم شده بود، اگرچه به بهای حفظ جان خودم، دیگر نمی‌خواستم حرفی بزنم که دلسوزی‌اش را با پرسشم پس دادم :«چقدر مونده تا برسیم #حرم؟»

فهمید بی‌تاب حرم شده‌ام که لبخندی شیرین لب‌هایش را بُرد و با خط نگاهش حرم را نشانم داد :«رسیدیم خواهرم، آخر خیابون حرم پیداست!» و چشمم چرخید و دیدم #گنبد حرم در انتهای خیابانی طولانی مثل خورشید می‌درخشد.

پرده پلکم را کنار زدم تا حرم را با همه نگاهم ببینم و #اشکم بی‌تاب چکیدن شده بود که قبل از نگاهم به سمت حرم پرید و مقابل چشمان مصطفی به گریه افتادم. دیگر نمی‌شنیدم چه می‌گوید، بی‌اختیار دستم به سمت دستگیره رفت و پایم برای پیاده شدن از ماشین پیش‌دستی کرد.

او دنبالم می‌دوید تا در شلوغی خیابان گمم نکند و من به سمت حرم نه با قدم‌هایم که با دلم پَرپَر می‌زدم و کاسه احساسم شکسته بود که اشک از مژگانم تا روی لباسم جاری شده بود.

می‌دید برای رسیدن به حرم دامن صبوری‌ام به پایم می‌پیچد که ورودی حرم راهم را سد کرد و نفسش به شماره افتاد :«خواهرم! اینجا دیگه امنیت قبل رو نداره! من بعد از #زیارت جلو در منتظرتون می‌مونم!»

و عطش چشمانم برای زیارت را با نگاهش می‌چشید که با آهنگ گرم صدایش به دلم آرامش داد :«تا هر وقت خواستید من اینجا منتظر می‌مونم، با خیال راحت زیارت کنید!»...

#ادامه_دارد


✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد

@AhmadMashlab1995
❁﷽❁

آن چـنان در هواے خاڪ درش
مـےرود آب دیـده ام ڪہ مپـرس

حسرت دیدن #گنبد_طلاے حرمت
داره مثل بغضے ڪهنہ بہ دلم چنگ میزند

#یا_ضامن_آهو💛
#هفتہ_ڪرامت_مبارڪ🍃🌻

@ahmadmashlab1995
Forwarded from عکس نگار
#صخره_مقدس_قبة_الصخره_که_گنبد_طلایی_در_روی_آن_قرار_دارد

🌸🍃🌸🍃🌸🍃

قبه الصخره (به عربی: قبةالصخرة المشرفة) یکی از مهم‌ترین آثار معماری اسلامی بعد از مسجدالاقصی در بیت‌المقدس است. این مسجد تقدس خاصی نزد مسلمانان دارد. همچنین یکی از قدیمی‌ترین نمونه‌های هنر معماری ارزشمند تمدن اسلامی است.عامه گمان می‌کنند که مسجدالاقصی همان قبه الصخره است.
📢اما قبة الصخره داری گنبد زرد رنگ است
صخره مقدس که در زیر این گنبد قرار دارد، سنگی است که برای سه ادیان آسمانی: اسلام، مسیحیت و یهودیت مورد احترام است. در اثر آمده است که در شب معراج حضرت محمد ص پیغمبر اسلام از روی این صخره سوار بر براق و به معراج رفت.
طول صخره از شمال به جنوب ۵/۱۷ متر و عرض آن از مشرق به مغرب سیزده متر و ارتفاع آن یک تا دو متر است.
🌸🍃🌸🍃🌸🍃

:❧یا قَتْیلَ اَلْعَبَرْاَتْ ـHـ❧
#قبة_الصخره
#گنبد_زرد_رنگ
#عکس_هوایی_از_بالای_قبة_الصخره
🌹کانال رسمی شهیداحمدمَشلَب🌹
👇👇👇
@AHMADMASHLAB1995
༻﷽༺

#یاامام_رضا_ع🌺
هرصبح #چهارشنبہ مقیم تو مےشوم
از زائران #صبح نسیم تو مےشوم
برپشٺ بام #گنبد زرد و طلاےاٺ
مثل #ڪبوتران حریم تو مےشوم
#صبحم_بنامتان🌞
#از_دور_سلام
#یاشمس_الشموس❤️
@ahmadmashlab1995
༻﷽༺

#السلام_علے_ساڪن_ڪربلا🌷

پرواز🕊میان این هوا را عشقاسٺ
#گلدستہ و #گنبد طلا را عشقاسٺ

بین همہ‌ے #جاذبہ_هاے دنیا💫
والله،فقط #ڪرب‌و‌بلا را عشقاسٺ

#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله

@ahmadmashlab1995
༻﷽༺

#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله

حـرم امنِ تو #ارباب تماشا دارد
قبر شش گوشہ ے تو در دلمان جا دارد

هر ڪه برگشٺ دلش پیش تو جا میماند
بح ڪه ارباب عجـب #گنبد_زیبا دارد

#صباحڪم_حسینـے

@ahmadmashlab1995
اذنم بده به طعنه بگویم به شامیان

در قم محبّ فاطمه بودن گناه نیست

وفات حضرت معصومه سلام الله علیها بر همه دوست دارانش تسلیت باد.
#قم
#گنبد
#شهید_احمد_مشلب
🌀کانال شهید احمدمشلب🌀
👇👇👇
@AHMADMAS