شهید احمد مَشلَب

#موقعیت
Канал
Логотип телеграм канала شهید احمد مَشلَب
@Ahmadmashlab1995Продвигать
1,31 тыс.
подписчиков
16,8 тыс.
фото
3,21 тыс.
видео
942
ссылки
🌐کانال رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 زیر نظر خانواده شهید هم زیبا بۅد😎 هم پولداࢪ💸 نفࢪ7 دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ تمۅم مادیات پشت پازد❌ ۅ فقط بہ یک نفࢪبلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعۅتت کࢪده بمون🙃 ‌ارتباط @mahsa_zm_1995 شـرایط: @AhmADMASHLAB1375 #ڪپے‌بیو🚫
شهید احمد مَشلَب
📚خاطرات #شھیدمدافع‌حرم_احمد_مشلب راوے: #علے_مرعے{دوست شھید} #موقعیت_شناسے #قسمت_اول: هرماه براے #احمـد رنگ و بویے داشت. ماه رمضان براے #احمـد طعم خاصے داشت. انتظار ماه رمضان را مےڪشید ڪہ اعتڪاف ڪند و شب هاے قدر احیا و شب زنده‌دارے نماید. او رمضان را ایستگاهے…
📚خاطرات #شھیدمدافع‌حرم_احمد_مشلب

راوے: #علے_مرعے{دوست شھید}

#موقعیت_شناسے
#قسمت_دوم:
#احمـد در ماه محرم حالش خیلے دگرگون مےشد و غم و اندوه روے چهره‌اش نمایان مےگردید. داستان اصحاب امام حسین{علیہ‌السلام} را ڪہ مےخواند از خود مےپرسید: آیا من مخلص و ثابت قدم هستم؟ و سپس دعا مےکرد: خدایا ما را ثابت قدم نگہدار و در قلب ما عشق بہ امام حسین{علیہ‌السلام} بڪار.
#احمـد روضہ هاے امام حسین{علیہ‌السلام} را زیاد گوش مےڪرد و در ماشین سےدے مداحے مےگذاشت و با آن زمزمہ مےڪرد و بسیار تحت تأثیر قرار مےگرفت.
در یڪ مجلس عزادارے، سخنران در رابطہ با قمہ‌زنے صحبت ڪرد. من از او خواستم تا مجلس را ترڪ ڪنیم، اما قبول نڪرد و گفت: مےخواهم نظرش را گوش ڪنم تا بدانم سند ڪلامش چیست؟ آخر مجلس بہ سراغ سخنران رفت و ڪلے با او بحث ڪرد. بعد از آن بحث طولانے‌، برایم نظر امام خامنہ‌اے{مدظلہ‌العالے} در رابطہ با حرام بودن قمہ‌زنے بیان ڪرد.

✍🏻| بانوےمحجبـه
#ملاقات_در_ملکوت🕊
#خاطرات_شهیداحمد_در_کتابشون📖
نویسنده: #مهدے_گودرزے
#کپی_فقط_با_ذکر_لینک!

|ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱|
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب
📚خاطرات #شھیدمدافع‌حرم_احمد_مشلب راوے: #علے_مرعے{دوست شھید} #عشق_بہ_ولایت یڪ روز بہ همراه #احمـد در خانہ خودشان ویدئویے مےدیدیم ڪہ در آن دختر شہید قرمان حاج عماد مغنی با سیدحسن‌نصراللّٰہ و رهبر مسلمانان جہان امام خامنہ‌اے صحبت مےڪرد. #احمـد وسط تماشاے آن…
📚خاطرات #شھیدمدافع‌حرم_احمد_مشلب

راوے: #علے_مرعے{دوست شھید}

#موقعیت_شناسے
#قسمت_اول:
هرماه براے #احمـد رنگ و بویے داشت. ماه رمضان براے #احمـد طعم خاصے داشت. انتظار ماه رمضان را مےڪشید ڪہ اعتڪاف ڪند و شب هاے قدر احیا و شب زنده‌دارے نماید.
او رمضان را ایستگاهے براے توقف و ب راه افتادن با نیروے بیشتر ےدانست سفارش مےڪرد ڪہ بہ ایتام رسیدگے ڪنیم. از بچہ‌هاے ڪشافة مےخواست هرڪس چیزے با خود از خانہ بیاورد و همہ را بہ خانواده هاے مستضعفے ڪہ مےشناخت مےداد. با این ڪار هم بخشندگے را بہ اعضاے ڪشافة آموزش مےداد و هم انجام ڪار گروهے و در واقع مےخواست همہ را در این امر مستحب شریڪ ڪند. بچہ‌ها همچنان راه #احمـد را ادامہ داده و این ڪار را انجام مےدهند.

✍🏻| بانوےمحجبـه
#ملاقات_در_ملکوت🕊
#خاطرات_شهیداحمد_در_کتابشون📖
نویسنده: #مهدے_گودرزے
#کپی_فقط_با_ذکر_لینک!

|ڪانـال‌رسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🌱|
@AHMADMASHLAB1995
📚خاطرات مدافع حرم #شهید_احمد_مشلب
راوی:علی مرعی(دوست شهید)
#موقعیت_شناسی
قسمت اول:
هرماه برای #احمد رنگ و بویی داشت. ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت. انتظار ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید.
او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر می دانست سفارش می کرد که به ایتام رسیدگی کنیم. از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده های مستضعفی که می شناخت می داد. با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک کند. بچه ها همچنان راه #احمد را ادامه داده واین کار را انجام می دهند.
✍🏻ماه علقمه
#ملاقات_در_ملکوت
#خاطرات
#شهیداحمدمشلب
#نویسنده_مهدی_گودرزی
#کپی_فقط_با_ذکر_منبع
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب
📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهید_احمد_مشلب راوی:علی مرعی(دوست شهید) #موقعیت_شناسی قسمت اول: هرماه برای #احمد رنگ و بویی داشت . ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت . انتظار ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید . او رمضان را…
📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهید_احمد_مشلب
راوی:علی مرعی(دوست شهید)
#موقعیت_شناسی
قسمت دوم:
#احمد در ماه محرم حالش خیلی دگرگون می شد و غم و اندوه روی چهره اش نمایان می گردید . داستان اصحاب امام حسین (ع) را که می خواند از خود می پرسید "آیا من مخلص و ثابت قدم هستم؟" و سپس دعا می کرد "خدایا ما را ثابت قدم نگهدار و در قلب ما عشق به امام حسین (ع) بکار ."
#احمد روضه های امام حسین (ع) را زیاد گوش می کرد و در ماشین سی دی مداحی می گذاشت و با آن زمزمه می کرد و بسیار تحت تأثیر قرار می گرفت .
در یک مجلس عزاداری ،سخنران در رابطه با قمه زنی صحبت کرد . من از او خواستم تا مجلس را ترک کنیم . اما قبول نکرد و گفت:"میخواهم نظرش را گوش کنم تا بدانم سند کلامش چیست . "آخر مجلس به سراغ سخنران رفت و کلی با او بحث کرد . بعد از آن بحث طولانی،برایم نظر امام خامنه ای (مدظله العالی)در رابطه با حرام بودن قمه زنی بیان کرد .
ماه علقمه
#ملاقات_در_ملکوت
#خاطرات
#شهیداحمدمشلب
#نویسنده_مهدی_گودرزی
#کپی_فقط_با_ذکر_منبع
@AhmadMashlab1995
شهید احمد مَشلَب
📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهید_احمد_مشلب راوی:علی مرعی(دوست شهید) #عشق_به_ولایت یک روز به همراه #احمد در خانه خودشان ویدئویی می‌دیدیم که در آن دختر شهید قهرمان حاج عماد مغنیه با سید حسن نصرلله و رهبر مسلمانان جهان امام خامنه‌ای صحبت می‌کرد. #احمد وسط تماشای…
📚خاطرات شهید مدافع حرم #شهید_احمد_مشلب
راوی:علی مرعی(دوست شهید)
#موقعیت_شناسی
قسمت اول:
هرماه برای #احمد رنگ و بویی داشت . ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت . انتظار ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید .
او رمضان را ایستگاهی برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر می دانست سفارش می کرد که به ایتام رسیدگی کنیم . از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده های مستضعفی که می شناخت می داد . با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک کند . بچه ها همچنان راه #احمد را ادامه داده واین کار را انجام می دهند .
ماه علقمه
#ملاقات_در_ملکوت
#خاطرات
#شهیداحمدمشلب
#نویسنده_مهدی_گودرزی
#کپی_فقط_با_ذکر_منبع
@AhmadMashlab1995
خاطرات شهید احمد مشلب
@AhmadMashlab1995
🎤بازخوانی کتاب📗 #ملاقات_در_ملکوت زندگی و خاطرات #شهید_احمد_مشلب با صدای نویسنده🖍 #مهدی_گودرزی
قسمت سیزدهم (#موقعیت_شناسی)
#مجموعه_یک_بغل_گل_سرخ
@AhmadMashlab1995
📚خاطرات شهید مدافع حرم #احمدمشلب در کتاب ملاقات در ملکوت📚
🗣راوی:علی مرعی(دوست شهید)
📖این قسمت:موقعیت شناسی
📎بخش:اول
🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜
هرماه 🌙 برای #احمد رنگ و بویی داشت. ماه رمضان برای احمد طعم خاصی داشت.انتظار ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید.
او رمضان را ایستگاهی🛤 برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر می دانست سفارش می کرد که به ایتام رسیدگی کنیم.از بچه های کشافه می خواست هر کس چیزی🍔🌭🍩🍶🍬🍤 با خود از خانه بیاورد و همه را به خانواده های مستضعفی که می شناخت می داد.با این کار هم بخشندگی را به اعضای کشافه آموزش می داد و هم انجام کار گروهی و در واقع می خواست همه را در این امر مستحب شریک کند .بچه ها همچنان راه #احمد را ادامه داده واین کار را انجام می دهند.
🌛
🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛🌜🌛
#خاطرات_شهیدمدافع_حرم
#احمدمشلب
#ملاقات_در_ملکوت
#نویسنده_مهدی_گودرزی.
#راوی_علےمرعےدوست_شهید
#موقعیت_شناسی
#بخش_اول
#انتشارات_تقدیر
#یک_بغل_گل_سرخ
قرارگاه فرهنگی،مجازیِ شهیدمَشلَب
🍃🌸 @AhmadMashlab1995🌸🍃
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم


🔰روز هشتم بهمن ماه سال ۱۳۶۱ قرار بود که جمعی از فرماندهان با #امام_خمینی (ره) دیدار داشته باشند، اما از آنجایی که شناسایی محور #فکه به پایان نرسیده بود، شهید باقری از محسن رضایی اجازه خواست تا برای تکمیل شناسایی جهت #عملیات_والفجر مقدماتی در منطقه بماند.

🔰قبول این درخواست از سوی محسن رضایی موجب شد تا من و #شهید_بقایی هم بنا به دستور محسن رضایی از فرودگاه چهارم🛫 وحدتی #دزفول بازگردیم و توفیق دیدار با امام از ما سلب شود😔بدین ترتیب صبح روز بعد به سمت منطقه مورد نظر رفتیم.

🔰در طول مسیر یادم می‌آید که شهید بقایی در حال حفظ سوره #والفجر بود، اما آیات پایانی یعنی آیات «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی  إِلَی  رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِیجَنَّتِی» را #نمی‌توانست به خاطر بسپارد💬 و وقتی موضوع را به #شهید_باقری گفتم؛ او مکثی کرد و گفت که این آیه در شأن #امام_حسین (ع) است.

🔰بدین ترتیب به منطقه مورد نظر رسیدیم، به دیدگاهی که در بالای تپه‌ای قرار داشت و برای #ارتش بود، رفتیم؛ در آنجا شش نفر بودیم که شهید باقری کالک و نقشه‌ها🗺 را روی زمین پهن کرد و درباره هر کدام از مواضع دشمن سوالاتی می‌کرد و روی نقشه علامت می‌زد. در این هنگام #عراقی‌ها خمپاره‌های کور می‌زدند

🔰اما یکی از خمپاره‌ها 💥به زیر تپه‌ای که ما مستقر بودیم اصابت کرد به همین خاطر شهید باقری متوجه شد که دیده‌بان عراقی #موقعیت ما را فهمیده لذا «کالک» عملیات و وسایل را جمع کردیم تا #محل شناسایی را تغییر دهیم؛ از طرفی به برادرش « #محمد» که اکنون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح است گفت از سنگر ارتشی‌ها که در کنار ما بود درباره یکی از سنگرهای عراق سوال کند.

🔰با بیرون رفتن وی ما هم آمدیم تا از #سنگر خارج شویم که در همین لحظه گلوله خمپاره💥 به جلوی سنگری که بودیم اصابت کرد و انفجارش باعث شد که همه جا سیاه و خاک‌آلود🌫 شود و هنگامی که به خودم آمدم متوجه شدم، #پرده_گوش من آسیب دیده و جسم سنگینی هم روی سینه من است.

🔰در آن لحظه اولین صدایی که شنیدم صدای « #یاصاحب‌الزمان (عج)» مجید بقایی بود. وی بر اثر ترکش خمپاره‌ای که به پایش اصابت کرده بود مجروح شده💔 و به روی من افتاده بود؛ البته همه ما در آنجا #ترکش خورده بودیم، اما مجروحیت من کمتر بود. در آنجا دیدم #حسن باقری در حالت نشسته دست بر سینه دارد و به #امام_حسین (ع) سلام می‌دهد.

🔰 برادر شهید باقری را دیدم و وقتی به آن‌ها ماجرا را گفتم، #بیهوش شدم؛ هنگامی که به هوش آمدم از محمد باقری سراغ بقیه را گرفتم که گفت: «برای سرعت عمل در انتقال مجروح‌ها آن‌ها را داخل جیپ فرماندهی🚑 گذاشتیم که حین انتقال به عقب #مجید_بقایی در داخل جیپ و « #حسن» هم در اتاق عمل به #شهادت🌷 رسید😔


#شهید_حسن_باقری
#راوی_سردار_صفاری
#سالروز_شهادت

@AhmadMashlab1995