فریب
مرزبانها که آمدند، همه روستا ترسیدند. خانه ئاکام چای خوردند. پول دادند. قرار گذاشتند بروند با جیپهایشان برگردند. زاغه، توی عکسهای هوایی لای برفها پیدا بود. نباید آنطرف مرز میماند. تا بهار لو میرفت.
هفتۀ بعد مهمات زاغه، نزدیک روستا توی برفها پخش بود. ئاکام را زده بودند.
#داستانک #50کلمهای🔺از آثار جشنواره اینترنتی
#سیزیف با موضوع
#کولبران👤 نویسنده:
#صدیقه_صادقی ـ اصفهان
🆔 @Aghalliat