✍🏼 نوشتار و نوشتن چیست؟ چطور نویسنده شویم؟ چگونه بنویسیم تا نویسنده باشیم؟ بلانشو این پرسشها را بیپاسخ میگذارد و سکوت میکند، بهتر بگوییم، هزاران صفحه نوشته است (یا سکوت کرده است،؟ فرقی ندارد) تا بفهماند که این پرسشها پاسخی ندارند، چون در یک معنا هرگز نویسنده نمیشویم. نوشتن دست و پا گم کردن است و هیچ طرح مشخصی ندارد، نوشتار از فلان نظام علت و معلولی یا موجبات دیگر منتج نمیشود، نوشتن حاصل یک تصمیم نیست، کسی نمیتواند بگوید الان نویسنده میشوم، آنچه میتوان چونان هدفی در سر داشت تحریر کتاب، مشهور شدن و جایگاه اجتماعی نویسنده است. اما آن که مینویسد (و فرهنگ او را نویسنده مینامد) از وضعیت خود نامطمئن است… هنرمند مثل ابراهیم کیرکهگور است که فراز تپه میرود، تفاوت در این است که ندایی الهی او را فرا نخوانده است، او خود را تسلیم امر توجیهناپذیر میکند، که همان هنر باشد. او نه تنها نمیداند خودش هنرمند است یا نه (و همین اضطراب کافی است تا انسان را نابود کند) نیز نمیداند آیا از اساس چیزی به اسم هنر وجود دارد؟
#حکم_مرگ /
#موریس_بلانشو(مقدمۀ مترجم؛
#احمد_پرهیزی)
🔺 http://goo.gl/SJzMa4🆔 @Aghalliat