از ما برخی تسلیم میشوند و میروند، برخی میجنگند اما بازهم میروند، برخی میجنگند و میمانند و برخی میمانند بیآنکه پای در هیچ میدان و کشاکشی بگذارند. این حقیقت است، همان است که هست؛ و اما زاویه نگرش ما به این حقیقت چند درجه است؟!
گروه اول را ضعیف بنامیم؟ گروه دوم را بدشانس، گروه سوم را دلیر و آخری را خوششانس، موافقید؟! من اما پیشنهاد دیگری دارم: بیایید بجای اینکه بر سرمای اندوه رفتگان بدمیم و در آتشِ خشمِ به بیتوجهان هیزم بیافکنیم، بر آنانکه میایستند و میجنگند درود بفرستیم؛ بایستیم با ایشان و کف بزنیم. نهمگر
#شیوا بر فراز پشتهای از کشتهها پای میکوبد و با رقصِ هزارانهزار دست خویش به آفرینش جهان مشغول است. نگاه کنید به میدان نبردِ این روزها، بنگرید که قهرمانهای ما پای میکوبند بر مزارها و دست میافشانند بر مدارها. چه جانها که همچنان باقیند تا دور دیگری از چرخ گردون را بگردند و زندگی را با همه پستی-بلندیهایش بارهای دیگر تجربه کنند، و آنهم تنها به لطف رقصِ شیواگونِ همین قهرمانها.
پس بگذار هر کسی صدای خودش باشد، من میخواهم برقصم، جنونآسا برقصم، که چه شگفت است این هستی و چه شگفت است این آدمی.
#وحیدشاهرضا