#روز_شمار_ادبی#زادروز_شاعـــــر 👇🦋👇۲۱ آبان زادروز نیمایوشیج
( زادهٔ ۲۱ آبان ۱۲۷۶ مازندران -- درگذشته ۱۳ دی ۱۳۳۸ تهران ) بنیانگذار شعرنو
علی اسفندیاری ( نیمایوشیج) که در دهکده یوش، بخش بلده از توابع شهرستان نور استان مازندران به دنیا آمد ملقب به پدر شعرنو است.
او با مجموعه تأثیرگذار افسانه، که مانیفست شعرنو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران انقلابی به پا کرد.
نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعرنو عنوانی بود که خودِ
نیما بر هنر خویش نهاده بود.
تمام جریانهای اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که
نیما نوآور آن بود. بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار
نیما را نمادین میدانند و او را هم پایه شاعران سمبولیست بنام جهان میشمارند. وی همچنین اشعاری به زبان مازندرانی دارد که با نام «روجا» چاپ شدهاست. او با بهرهگیری از عناصر طبیعی با بیانی رمزگونه به ترسیم سیمای جامعه پرداخته است.
نیما تا دوازده سالگی در زادگاهش، در دل طبیعت زندگی کرد و بعد به همراه خانواده ساکن تهران شد و در مدرسه عالی سنلویی به تحصیل پرداخت. در مدرسه از بچهها کنارهگیری میکرد و بهگفته خودش، با یکی از دوستانش مدام از مدرسه فرار میکردند. پس از مدتی با تشویق یکی از معلمهایش به نام نظام وفا، به شعر گفتن مشغول شد و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد.
نیما، شعر بلند افسانه را به نظام وفا، معلم قدیمیاش تقدیم کرده است.
علی اسفندیاری در سال ۱۳۰۰ نام خود را به
نیما تغییر داد.
نیما نام یکی از اسپهبدان تبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضاء میکرد. در نخستین سالهای صدور شناسنامه نام وی
نیما خان
یوشیج ثبت شدهاست.
دوران نوجوانی و جوانی
نیما مصادف بود با توفانهای سهمگین سیاسی ـ اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تأسیس جمهوری سرخ گیلان که روح حساس
نیما نمیتوانست از این توفانهای اجتماعی بیتأثیر بمانَد.
نیما از نظر سیاسی تفکر چپ گرایانه داشت و با نشریه ایران سرخ، یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر میشد همکاری قلمی داشت. ازجمله تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود.
نیما در ۶ اردیبهشت ۱۳۰۵ ازدواج کرد. همسر وی، عالیه جهانگیر، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و خواهرزاده نویسنده نامدار میرزاجهانگیر صوراسرافیل بود. حاصل این ازدواج، که تا پایان عمر دوام یافت، فرزند پسری بود به نام شراگیم که در آمریکا زندگی میکند. شراگیم در سال ۱۳۲۱ بهدنیا آمد.
نیما در سال ۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفتهنامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند.
نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسههای مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه هایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت. انقلاب
نیما با دو شعر «ققنوس» (بهمن ۱۳۱۶) و «غراب» (مهر ۱۳۱۷) آغاز شد و او این دو شعر را در مجله «موسیقی» که یک مجله دولتی بود، منتشر کرد. او در زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی مینمود، با شعرهایش تحول بخشد.
این شاعر بزرگ، درحالیکه به علت سرمای شدید یوش، به ذاتالریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در ۶۲ سالگی درگذشت و در امامزاده عبداله تهران به خاک سپرده شد.
در سال ۱۳۷۲ بنا به وصیت وی پیکرش را به خانهاش در یوش منتقل کردند. مزار او در کنار مزار خواهرش، بهجتالزمان اسفندیاری (درگذشته به تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶) و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفتهاست.
👇🦋👇#زادروز_شاعـــــر#نیما_یوشیج#روز_شمار_ادبی#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن_لنجان@forooghesokhan95