ادبگاه

#سلمان_هراتی
Канал
Логотип телеграм канала ادبگاه
@Adabgah95Продвигать
164
подписчика
4,05 тыс.
фото
212
видео
755
ссылок
🌸مهناز ملکی ریزی🌸 کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی فرهنگی/شاعر/نویسنده/پژوهشگر ادبی، وبراستار نام اثر :مجموعه شعر: ١_ الفبای عشق ٢_شاید تو روزی بیایی... و ١١ اثر مشترک با شاعران ایران توسط انتشارت اورازان،شاملو، اصفهان و... اینستاگرام:mahnaz_maleki_54
سلام بر آنان
که در پنهان خویش؛
بهاری برای شکفتن دارند...!

#سلمان_هراتی


👇❤️👇
#ادبگاه
@Adabgah95
پدرم کارگر است،
به مزرعه می‌آید
با آخرین ستاره
از آسمان صبح،
و باز می‌گردد
با اولین ستاره
در آسمان شب،
پدرم خورشید است...

#سلمان_هراتی

✦ ۱۱ اردیبهشت روز کارگر گرامی باد 🙏


#ادبگاه
@Adabgah95
از روی مهر با من دلخسته یار شو

پاییز کوچه های دلم را بهار شو...


#سلمان_هراتی

#صبح_آدینه_بخیر☀️

@Adabgah95
Forwarded from پیوست
‌‌#سالروز_درگذشت_شاعر
#با_شاعران_ایران
👇🦋👇
سلمان هراتی با نام اصلی سلمان قنبر هراتی در فروردین‌ماه سال 1338 در روستای مزردشت از توابع تنکابن در استان مازندران به دنیا آمد. در خانواده‌ای معمولی که شغل‌شان کشاورزی بود؛ نه آن‌طور که گفته‌اند، خیلی مذهبی یا خیلی فقیر. مقطع ابتدایی را در همان روستا گذراند و برای مقطع متوسطه به شهر خرم‌آباد تنکابن رفت و به طور شبانه در رشته ادبی مشغول به تحصیل شد و به صورت هم‌زمان در یک مغازه خرازی کار می‌کرد. 

در سال ششم متوسطه به دلیل بیماری روحی که در اثر یک حادثه به آن دچار شد، مردود شد. بعد از آن به تهران عزیمت کرد و در یک بیمارستان مشغول به کار شد و هم‌زمان موفق به اتمام تحصیلات متوسطه شد. این اتفاقات مصادف با وقوع انقلاب بود. سلمان برای انجام خدمت وظیفه راهی اصفهان شد و دوران خدمت را در آن‌جا سپری کرد. پس از سربازی در رشته هنر دانشگاه تربیت ‌معلم پذیرفته و دوباره رهسپار تهران شد. محیط دانشگاه و آشنایی با دوستان و هم‌کلاسی‌ها و فضای هنری موجود بر او بسیار تأثیر گذاشت. در همین سال‌ها بود که با اهالی حوزه هنری که چند جوان علاقه‌مند به هنر و ادبیات بودند، آشنا شد که به واقع یکی از تأثیرگذارترین وقایع زندگی وی بود، چرا که او را به گفته خودش به صورت حرفه‌ای وارد این وادی کرد. 

او با علاقه زیاد در جلسات شعر حوزه حاضر می‌شد. پس از پایان دانشگاه برای چند سال اول خدمت به مناطق محروم فرستاده شد که قرعه سلمان به یکی از روستاهای شهر لنگرود در استان گیلان افتاد. علی‌رغم تلاش زیاد برای انتقال به تنکابن، این امر میسر نشد و سلمان به همراه دو تن از دوستانش که آن‌ها نیز تنکابنی بودند و مانند او در دانشکده هنر درس خوانده بودند، مشغول به تدریس در روستاهای گیلان شد. سلمان تمام این دو سال را بین لنگرود، ‌تنکابن و تهران در رفت‌وآمد بود، یعنی بچه‌های مدرسه، بچه‌ها و خانواده خودش و بچه‌های حوزه.

کتاب‌های دربردارنده شعرهای ویژه بزرگسالان سلمان «از آسمان سبز» و « دری به خانه خورشید» هستند. مجموعه دیگر او «از این وب تا آن وب » در حوزه شعر نوجوان است. همچنین «مجموعه کامل شعرهای سلمان هراتی» در دهه هشتاد به چاپ رسید. سلمان هراتی، جزو پانزده شاعر برگزیده بیست سال شعر جنگ است که در سال ۱۳۷۹ معرفی شد.

سلمان هراتی در عصر جمعه نهم آبان‌ماه سال 1365 در سن 27 سالگی در راه رفتن به مدرسه در تصادف دو مینی‌بوس با یکدیگر در شهر رودسر جان سپرد. آرامگاه وی در حوالی شهر تنکابن واقع شده است.
👇🦋👇
#سلمان_هراتی
#سالروز_درگذشت_شاعر
#٩_آبان_١٣۶۵
#موسسه_فرهنگی_ادبی_فروغ_سخن_لنجان
@Forooghesokhan95
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت

شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت


بسیار بود رود در آن برزخ کبود

اما دریغ، زَهره‌ دریا شدن نداشت


در آن کویر سوخته، آن خاک بی بهار

حتی علف اجازه‌ زیبا شدن نداشت


گم بود در عمیق زمین شانه‌ی بهار

بی‌تو ولی زمینه‌ی پیدا شدن نداشت


دل ها اگر چه صاف، ولی از هراس سنگ

آیینه بود و میل تماشا شدن نداشت


چون عقده‌ای به بغض فرو بود حرف عشق

این عقده تا همیشه سر وا شدن نداشت


#سلمان_هراتی
#سالروز_درگذشت_شاعر
#٩_آبان_١٣۶۵
#موسسه_فرهنگی_دبی_فروغ_سخن_لنجان

@Forooghesokhan95
Forwarded from ادبگاه
مرا به زاویه باغ عشق مهمان کن
در این هزاره فقط عشق،
پاک و بی رنگ است

#سلمان_هراتی
#ادبگاه
آدینه تان خوش 🌸

@Adabgah95
مرا به زاویه باغ عشق مهمان کن
در این هزاره فقط عشق،
پاک و بی رنگ است

#سلمان_هراتی
#ادبگاه
آدینه تان خوش 🌸

@Adabgah95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گاهی آنقدر واقعیت داری

گاهی آنقدر واقعیت داری
که پیشانی ام به یک تکه ابر سجده می برد
به یک درخت خیره می شوم
از سنگ ها توقع دارم مهربانی را
باران بر کتفم می بارد
دستهایم هوا را در آغوش می گیرد
شادی پایین تر از این مرتبه است
که بگویم چقدر
گاهی آن قدر واقعیت داری
که من صدای فروریختن
شانه های سنگی شیطان را می شنوم
و تعجب نمی کنم
اگر ببینم ماه
با بچه های کوهستان
گل گاو زبان می چیند؟
🙏❤️
شعر: زنده یاد سلمان هراتی

#سلمان_هراتی
#پزشکان
#پرستاران
#کرونا
#ادبگاه
@Adabgah95
سلام بر آنان که در پنهان خویش
بهاری برای شکفتن دارند

#سلمان_هراتی
❤️
#ادبگاه
@Adabgah95
صبح شد ...
چشم بگشای که خورشید شِکُفت
باز کن پنجره را با دمِ صبح
باید از خانه‌ی دل
گَرد پریشانی رُفت!

#سلمان_هراتی🌷
#ادبگاه

@Adabgah95
🌺🍃





صبح شد...
آی نمی‌باید خفت
چشم بگشای که خورشید شکفت
باز کن پنجره را با دمِ صبح
باید از خانه‌ی دل گَرد پریشانی رُفت...

#سلمان_هراتی





🌺🍃
اسیرِ خاکم و پرواز سرنوشتم بود
فرو پریدن و در خاک بودنم، ننگ است

#سلمان_هراتی
#روزنگار ۹ آبان ،سالروز درگذشت سلمان هراتی

ادبگاه👇🌹
https://t.center/Adabgah95