ادب‌سار

#چهارشنبه‌_سوری
Канал
Логотип телеграм канала ادب‌سار
@AdabSarПродвигать
14,37 тыс.
подписчиков
4,88 тыс.
фото
120
видео
828
ссылок
آرمان ادب‌سار پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی instagram.com/AdabSar گردانندگان: بابک مجید دُری @MajidDorri پریسا امام‌وردیلو @New_View فروشگاه ادبسار: @AdabSar1

🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.

به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال) پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.

پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.

در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.

در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز #چهارشنبه_سوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
🔥 t.me/AdabSar/15965
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

سخنان #فریدون_جنیدی ایران‌شناس و شاهنامه‌پژوه درباره‌ی #چهارشنبه‌_سوری و پنجه‌ی پایان سال.


فرستنده: کیومرس
🔥 @AdabSar
🔥 چهارشنبهسوری
بدرود با روزگار سرد، درود به دوره گرم

روشنایی آتش، آدمی را به زیستنی تازه فراخواند تا بیافریند و دور کند و چاشنی بزند: گرما و چارپایان و خوراکش را.
این داده‌های نیک جشنی شد تا آدمی از روی آن بپرد در آغوشِ شبی آرام که آن را امروز #چهارشنبه_سوری می‌خوانیم. این آتش بود که به شب زیبایی چشاند و آدمیزاد دریافت که با بُوَندگی آتش دمی دیرتر به خواب رود و پس از دشواریِ روز و پیش از خواب دمی با یار و دوستان در آسودگیِِ شب واژه‌آفرینی کند و چه کنم‌های فردا را استوره و افسانه.
آفرینه‌ی آتش، پاکیزه شدن از دوره سرد و پیش آهنگی برای رهیافت به دوره گرم شد‌.

🔥 آتش یکی از پاک کننده‌هاست. پاک کننده از اندیشه‌های ترسناک و آلودگی‌ها برای در آغوش گرفتن دل آرامی.
در نسک شایست ناشایست، فرگرد یک، بند۱۵ آمده است: «هنگامیکه کودک زاییده شود آتشی را باید بلند کرد.» همین زبانزد کوتاه که در نامک زن در آیین زرتشت هم بازگو شده، مرا در این اندیشه فرو می‌برد که چون بهار از دل زمستان زاییده می‌شود و شادی گرمابخش را با خود می‌آورد، بدین روی به پیشگاهش رفته و آتش می‌افروختند.
در باستان، هفته نداشتیم ولی هر روزی از ماه نامی درخور داشت. این جشن در روزهای واپسین اسپند برپا و در ایران زمین و فرامرز بسان هند به شوَندِ زمان اندکی ناهمسان بوده و شمار چهار بدان روست که نام نُه هور آتش را در گفتارهای کهن آورده‌اند: نخست آذر گشتسب(ویژه سپاهیان)، دوم «آذر خرداد»، سوم «برزین‌مهر» و چهارم «آتش برزه سوانک». گفته‌اند آن آتش درخشان در بخش فراسوی جهانِ آفریده‌ها که ویژگی جایی است که همگر به جایی دیگر بر بلندی است که بگمانم شَوَند نامیدن شمار چهارشنبهسوری باشد.

🔥 پریدن از روی آتش:
آدمیزاد یک دوره سرد را پشت سر گذاشته و آن پیش از آتش است و پس از برساختن آتش، درونِ زیستنی تازه می‌شود.
در این جشن آن دم که می‌خواهند بپرند و گام برمی‌دارند، هنوز خود را در دوره سرد(زمستان) می‌بینند. در گامه دوم زمانی که روی آتش هستند، آن را یافته‌اند. در این زمان است که آتش رُخ زردی آدمی را که برآمده از یورش چارپایان درنده، سرما، بهره نبردن از گوشت و... دگرش(تغییر) به شادی می‌کند (آتش ابزاری برای رهانیدن باشندگان پلید و مهند پخت‌وپز و گرما، سپسین روشنایی بوده است) و در گام سوم هنگامی در آن سوی آتش فرود آیند، سُهشِ(احساس) سبکی کنند. زیرا اندوه را با آتش جا گذاشته‌اند. آتش همه را گرفته «زردی من از تو، سرخی تو از من.»


🔥 به واژه اهورامزدا بنگریم: ماناک آن در زبان لکی بجا مانده از زبان پهلوی هور: خورشید، مز: مزد و پاداش، دا: مادر و آفریننده(کسی که شید را آفرید، آفریننده‌ی روشنایی).
خورشید نه‌تنها روشنایی، ونکه گرم کننده هم هست پس پیوند برجسته‌ای با هم دارند. آتش به اهورا مزدا برمیگردد. اورمزد از درخشِ خورشید، از گرمای باشندگی و هستی‌اش که همان آتش باشد، پاره‌ای به ما ارزانی داشت.
چرا چنین سُهشی داریم که آرسته کننده زندگی آدم از خُشیجِ (عنصر) چهارگانه، آتش است؟ زیرا آدمی پیش از آتش هنوز کاستی‌مند بود، یک خُشیجِ زیستگاه را نیافته بود، خاک و آب و باد از آغاز در دید آدمیان بود، ول آتش را آدمی پدید آورد و زیستگاه مردمان بدان آراسته شد.

شدنی است آدمیزاد اهورامزدا را بشناسد و بداند که او هستی را بما بخشیده و این دهش را سپاس نگوید؟

نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کردو خواند آفرین

آتش بپا کردن گونه‌ای کُنِش سپاس‌داری بنده از اهورامزداست که سپاس می‌گویند یک‌سالی که گذشته در پناه این داده بوده و آن را می‌افروزند که اورمزدا، بِنگر این آتشی است که به ما پیشکش کرده‌ای و با پایکوبی، فرهدهش را جشن می.گیریم.

🔥 چرایی و شَوَند آتش پشت‌بام؟
آتش پشت‌بام بدان روی بوده که دیوها و باشندگان پتیاره به آن خانه نزدیک نشوند و اندوه از آن رخت بربندد. چرا که پیش از آتش همه‌ی این‌ها بر آدمی چیره بودند. آتش را دربلندترین جای روشن کردن بر همین است که اندیشه بد از خانه دور گردد. خود آتش ارزشی نیک دارد ولی خاکسترش که بدی‌ها را از خانه وختِ پریدن از روی آن گرفته است، برداشته و بیرون می‌ریزند.
ایرانیان باستان بر این باور بودند که فروهر درگذشتگان در آغاز بهار به زمین می‌آیند به باغ تازه کن آیین دین زرتشتی و فرنود دیگری که داراست آنست که با درگذشتن یکی از کسان خانه، چه در آن سال چه سال‌های پیشین انگار آتشدان خانه خاموش شده باشد، به پاسداشت مردگان به این آهنگ که هنوز به یادشان هستند و آوای «آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست» آتش بر بام خانه می‌افروختند. اگر چه آگری که بر بام می‌آفریدند از روی آن نمی‌پریدند مگر آنچه که در میان سرا می‌گیساندند.

🔥 باشندگی ایرانیان در نخستینگی و گرمایِ بُوَندگیشان تابنده باد


پژوهشگر و فرستنده: #دانش_الواری
#جشن_های_ایرانی

🔥 @AdabSar

🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.

#ابراهیم_پورداود درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.

امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»


#جشن_های_ایرانی
🔥 @AdabSar

🔥 چهارشنبهسوری فراتر از سرزمین ماست.

#سعید_نفیسی نوشته است:
جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها بر دو بخش است. بخشی که میان همه‌ی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیین‌های به‌جا مانده از ایران باستانی است که هر #چهارشنبه_سوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار می‌شود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.


#جشن_های_ایرانی
🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 پیوند چهارشنبه‌سوری با ستارگان چهارشنبه‌سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند…

🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان هرگاه که آتش افروخته می‌شود بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن‌اند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.

گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری»:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.

شب سوری یا جشن سوری نام باستانی #چهارشنبه_سوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.


📕 برگرفته از:
گاهشماری و جشن‎های ایران باستان #هاشم_رضی

🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدی‌ها و بدشگونی‌های سال کهنه بود. به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش می‌افروختند تا با آتش که پاک‌کننده است، بدی‌ها و رخدادهای تلخ از میان برود.…

🔥 پیوند چهارشنبهسوری با ستارگان

چهارشنبهسوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانه‌ی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن #چهارشنبه_سوری به جا مانده است.


📙 برگرفته از:
تقویم و تاریخ در ایران، #ذبیح_بهروز

🔥 @AdabSar

🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری جشن دور ریختن پلیدی‌ها و بدشگونی‌های سال کهنه بود.
به باور پیشینیان، آتش نماد فروغ ایزدی و پاک کننده هر پلیدی است. از این رو در جشنی در پایان سال آتش می‌افروختند تا با آتش که پاک‌کننده است، بدی‌ها و رخدادهای تلخ از میان برود. در سده‌های پس از اسلام که مسلمانان ایرانی با باور بدشگونی چهارشنبه از سوی تازیان روبرو شدند، برای از میان بردن این بدشگونی آتش‌افروزی‌های پایان سال را در شب چهارشنبه برگزار کردند تا پیش‌آمدهای سال نو از گزند روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار بماند. اگرچه امروز می‌دانیم که بدشگونی روزها باوری نادرست است، ولی این باور جا افتاده بود. گفتنی است در روزگار پیش از اسلام روزهای هفته وجود نداشت و هر روز یک ماه، نام ویژه‌ی خود را داشت.


🖋 برداشت آزاد از:
«آناهیتا» نوشتارهای ایران‌شناسی #ابراهیم_پورداود

🔥 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.

#ابراهیم_پورداود درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.

امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔥 چهارشنبهسوری جشنی فراتر از سرزمین ایران

🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. «ذبیح بهروز» نوشته است که در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانه‌ی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن چهارشنبهسوری به جا مانده است.

🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان، هرگاه که آتش افروخته می‌شود، بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن هستند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.
«هاشم رضی» گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری» را اینگونه شمرده است:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.
شب سوری یا جشن سوری نام باستانی چهارشنبهسوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.

🔥 چهارشنبهسوری فراتر از سرزمین ماست. «سعید نفیسی» نوشته است:
جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها بر دو بخش است. بخشی که میان همه‌ی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیین‌های به‌جا مانده از ایران باستانی است که هر چهارشنبهسوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار می‌شود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.

🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.
«ابراهیم پورداود» درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در چهارشنبهسوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.
به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال)، پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.
در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز چهارشنبهسوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

🔥درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/15965

#پریسا_امام_وردیلو
🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🎇 چهارشنبه که روز بلاست باده بخور به ساتگینی می خور تا به عافیت گذرد #منوچهری_دامغانی 🎆 جشن سوری از جشن‌های باستانی مانده بر جای، جشن سوری در پایان سال یا همین #چهارشنبه_سوری کنونی است. تنها نوشتار بازمانده‌ای که در این باره به ما سخن گفته، تاریخ بخارا است…
🔥 چهارشنبهسوری جشنی فراتر از سرزمین ایران

🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. «ذبیح بهروز» نوشته است که در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانه‌ی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن چهارشنبهسوری به جا مانده است.

🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان، هرگاه که آتش افروخته می‌شود، بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن هستند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.
«هاشم رضی» گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری» را اینگونه شمرده است:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.
شب سوری یا جشن سوری نام باستانی چهارشنبهسوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.

🔥 چهارشنبهسوری فراتر از سرزمین ماست. «سعید نفیسی» نوشته است:
جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها بر دو بخش است. بخشی که میان همه‌ی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیین‌های به‌جا مانده از ایران باستانی است که هر چهارشنبهسوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار می‌شود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.

🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.
«ابراهیم پورداود» درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در چهارشنبهسوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.
به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال)، پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.
در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز چهارشنبهسوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

🔥درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
t.me/AdabSar/15965

#پریسا_امام_وردیلو
🔥 @AdabSar
🎇 چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
به ساتگینی می خور تا به عافیت گذرد
#منوچهری_دامغانی

🎆 جشن سوری
از جشن‌های باستانی مانده بر جای، جشن سوری در پایان سال یا همین #چهارشنبه_سوری کنونی است. تنها نوشتار بازمانده‌ای که در این باره به ما سخن گفته، تاریخ بخارا است که این جشن برگزار می‌گردید و جشن سوری نامیده می‌شد.
«و چون امیر سدید منصور بن نوح به ملک نشست، اندر ماه شوال به سال ۳۵۹ در جوی مولیان بفرمود تا آن سراها عمارت کردندی و هنوز سال به پایان نرسیده بود، به شب سوری چنانکه عادت قدیم بود آتشی بزرگ بیفروختند، پاره‌ای آتش بجست و جمله سرای بسوخت»(۱)

🎇 چند نکته‌ی ارزشمند در این گفتار شایان نگرش است:
۱- نُمارش (اشاره) به هنگام جشن است که هنوز سال پایان نیافته بود.
۲- چنان‌که آیین دیرینه بود، به شیوه‌ای کهن که رواگ داشته بود.
۳- دیگر آنکه از جشن سوری یاد شده است در پایان سال، نه چهارشنبهسوری.

🎆 به نوشتار یاد شده می‌نگریم و پی می‌بریم که این جشن به دست «منصور بن نوح سامانی» در بخارا برگزار شده و انگیزه‌ی آتش‌سوزی گردیده است. آنکه چه هنگام بوده به درستی روشن نیست ولی می‌توان دریافت که در یکی از شب‌های پایان سال بوده است و برخورد این جشن با شب چهارشنبه که در روزشمار تازیان بدشگون و ناخجسته (۲) به شمار می‌رفته و تا آن زمان شب چهارشنبه‌ی پایان سال را به شادمانی پرداخته و می‌کوشیدند بدین روش، بدشگونی چنین شب و روزی را از میان ببرند.
اکنون این پرسش پیش می‌آید که جشن سوری ایرانیان چگونه می‌توانست زداینده‌ی بدبختی و گجستگی باشد؟
آتش در دیدگاه ایرانیان پدیده‌ی روشنی و شادابی، پاکی، سازندگی، زندگی و تندرستی و پدیده‌ای خداوندی است.

🎇 بیماری‌ها، زشتی‌ها، بدی‌ها و همه‌ی گرفتاری‌ها در پهنه‌ی تاریکی جای دارند. پس افروختن آتش راه یافتن روشنی شناخت در دل و روان آدمی است که نشانه‌ی اهریمنی و بدشگونی را از میان برمی‌دارد. از این رو جشن سوری پایان سال را به شب واپسین چهارشنبه سال دگرگون کردند تا با پدید آمدن سال نو خوش و خرم و شادکام گردند. چون افروختن آتش که نشانه‌ی پیروزی روشنی بر تباهی و بیماری بود و بودن‌اش انگیزه‌ی پاکی می‌شد شناخته گشت و کم‌کم آیین پریدن از روی آتش و خواندن ترانه‌هایی پدید آمد که بر پایه‌ی سخن شادروان استاد پورداوود کار زشتی است و چنین می‌گوید که در جشن سوری پریدن از روی گدازه‌های آتش و ناسزایی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» گفتن، از آن روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را فروغ ایزدی نمی‌دانستند.

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی

🎇 بازخَن‌ها:
۱- تاریخ بخارا ابوجعفر نرشخی به کوشش مدرس رضوی ۱۳۱۷
۲- المحاسن و الاضداد نوشته‌ی جاحظ
۳- تاریخ نوروز وگاهشماری ایرانیان عبدالعظیم رضایی
۴- پنجاه گفتار استاد پورداوود به کوشش مرتضی گرجی ۱۳۴۳

🎆 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد. #ابراهیم_پورداود درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است: در جشن چهارشنبه‌سوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی…
🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.

به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال)، پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.

پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.

در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.

در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز #چهارشنبه_سوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
🔥 t.me/AdabSar/15965
ادب‌سار
🔥 چهارشنبه‌سوری فراتر از سرزمین ماست. #سعید_نفیسی نوشته است: جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها…
🎇جشن کهن آتش افروزی، چهارشنبهسوری خجسته و شاد باد 🎆

سرگذشتی از #چهارشنبه_سوری و آیین‌های آتش افروزی پیش از سال نو:

«مردم ایران کهن پیش از فرا رسیدن هر جشن آیینی مانند نوروز، به آتشکده‌ها روی می‌آوردند و به نیایش می‌پرداختند؛ ولی افروختن آتش در چهارشنبه شب سال‌ها پس از آغاز روزگار اسلامی در ایران رواگمند گشت.
زیرا در ایران باستان هفته از ارزشمندی آیینی برخوردار نبوده است. ولی آیین آتش‌افروزی پیش از نوروز بسیار کهن است و پیوند به زمان‌های پیش از زرتشت دارد…

واژه‌ی «سوری» پارسی فروزه(صفت) پهلوی سوریک (surik) است. «ایک» (ik-) پسوند وابستگی است و سور به مانک «سرخ» است و این چهارشنبه از آن رو سوری گفته می‌شود که در آن آتش سرخ افروخته می‌شد.

این آتش در هنگام ساسانیان گویا در شب آغاز واپسین گاهنبار سال (هَمَس پَت مَدم) در ۲۶ اسفند (از تش چال خانواده) افروخته می شده است و گویا از این رو بوده است که فرَوَهر ها از دیدن دود آتش، جایگاه دوده و به سخنی دودمان خویش را بازشناسند و بدان سوی پرواز کنند...(فروهر «فروردین» همراه با روان، هنگام درگذشت از تن درگذشته به جهان مینوی روانه می‌شود)
آتش‌افروزی پیش از نوروز و به‌ویژه آتش‌افروزی بر روی بام‌ها که در ایران کهن نهادیک (مرسوم) بوده و امروز نیز در روستاها روامند است، گویا برای راهنمایی فرَوَهرها به سوی دودمان‌هاست، تا دودمان خویش را باز شناسد و ده روز در میان فرزندان خویش به سر برند.
همانگونه که در ایران کهن برای راهنمایی رهروان سرگشته، شب‌هنگام بر بالای دیدبانی‌ها آتش می‌افروختند و به‌هنگام روز دود برپا می‌داشتند.»

🖋 برگرفته از «جهان فروری» نوشته‌ی #بهرام_فره_وشی
با اندکی دگرگونی

فرستنده #بزرگمهر_صالحی
🔥 @AdabSar
🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.

#ابراهیم_پورداود درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبهسوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.

امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در #چهارشنبه_سوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان، هرگاه که آتش افروخته می‌شود، بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن هستند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی…
🔥 چهارشنبهسوری فراتر از سرزمین ماست.

#سعید_نفیسی نوشته است:
جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها بر دو بخش است. بخشی که میان همه‌ی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیین‌های به‌جا مانده از ایران باستانی است که هر #چهارشنبه_سوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار می‌شود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.

🔥 @AdabSar
🔥
در آتش بسوزان غم و درد را
به آتش بکش این شب سرد را

بنوش و بخند و برقص و بکوب
شب بازی قرمز و زرد را!

#گلین_شیرزاد
#چهارشنبه_سوری
🔥 @AdabSar
ادب‌سار
🔥 پیوند چهارشنبه‌سوری با ستارگان چهارشنبه‌سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند…
🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان، هرگاه که آتش افروخته می‌شود، بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن هستند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.

گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری»:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.

شب سوری یا جشن سوری نام باستانی #چهارشنبه_سوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.

📕 برگرفته از:
گاهشماری و جشن‎های ایران باستان #هاشم_رضی
🔥 @AdabSar
Ещё