🔷🔶🔹🔸@AdabSar🔅پالایش زبان پارسی
وکالت = نمایندگی، کارگزاری، جانشینی، واگذاری
وکالتاً = بهنمایندگی، بهکارگزاری، بهجانشینی
وکالت انتخابی = دادگزاری گزینشی
وکالت باعَزل = (نمایندگی برکنارشدنی)، نمایندگی
وکالت بِلاعَزل = (نمایندگی برکنارنشدنی)، جانشینی، کارگـُزاری وَرجاوَند
وکالت تسخیری = دادگزاری گزینشی، دادگزاری رایگان
وکالتِ دادگستری = داتگویی، دادگویی، دادگزاری
وکالت دادن = نمایندگی دادن
وکالت داشتن = نمایندگی داشتن
وکالت مسخر = (وکلالت تسخیری)، دادگزار گزینشی، دادگزار رایگان
وکالتنامه = نمایندگینامه، دادگو نامه
✍نمونه:
☄وکالتاً به دادگاه مراجعه کرد و
وکالتنامهاش را ارائه کرد =
بهنمایندگی به دادگاه رفت و نمایندگینامهاش را داد
☄وکالت تسخیری متهم را به عهده گرفت =
دادگزاری رایگان بِزِهوَر را بر دوش گرفت
☄وکیل باید حساب
وکالت خود را به موکل بدهد =
نماینده باید گزارش نمایندگی خود را به دادسِپار بدهد
☄وکالت باید در امری داده شود که خود موکِل بتواند آن را بهجای آورد =
نمایندگی باید در کاری داده شود که خود کارسِپار بتواند آن را بهجای آورد
#مجید_دری#پارسی_پاک#وکالتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar🔷🔶🔹🔸