ادب‌سار

#بزرگمهر
Канал
Логотип телеграм канала ادب‌سار
@AdabSarПродвигать
14,37 тыс.
подписчиков
4,88 тыс.
фото
120
видео
826
ссылок
آرمان ادب‌سار پالایش زبان پارسی والایش فرهنگ ایرانی instagram.com/AdabSar گردانندگان: بابک مجید دُری @MajidDorri پریسا امام‌وردیلو @New_View فروشگاه ادبسار: @AdabSar1

🏴 برای نان کاوان خورآسان

مغولان در گردنه‌های
شادیاخ می‌تازند.
دسته‌ای سرباز بیل به دست
نا‌ن‌های آتشین را
می‌ستاندند از کوره‌های مرگ
دریغا که جانشان یخ زد
در لبخند بیل‌ها
و آشیانه‌های گرسنه در سوگ
خمید.

زاغچه‌ای در آوار سنگ‌ها
به دوردست پرید
کبوتر های بی‌نام و نشان
در کرانه‌های دور
ناپدید شدند.

دریغا نان
دریغا جان.


#بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی
#سوگ

🏴 @AdabSar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

🔆 سیوایش (تمدن) آرته/آراتا جیرفت

سیوایش شگفت‌انگیز جیرفت یکی از ناشناخته‌ترین و رازآمیز‌ترین سیوایش‌های آدمی شناخته می‌شود که نشانگر سیوایش چندین هزار ساله‌ی ایران است.

به راستی بسیاری چنین باور دارند که رشته‌ی گمشده‌ی آدمیان با یابش (کشف) رازآمیز جیرفت پیدا شده و زاستار (طبیعت) و همچنین ره‌آورد تک و یگانه‌ی آن به هیچ روی شایسته‌ی چشم‌پوشی نیستند.

این سیوایش کهن در سال ۱۳۸۰ خورشیدی با یک تندآبه (سیل) از زیر زمین سربرآورد سپس با کوشش بسیار باشندگان جیرفت و به رهبری دکتر یوسف مجیدزاده یافته‌های ارزشمندی به دست آمد.


#بزرگمهر_صالحی
رخشاره: hayati.english

🔆 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️ شَنجَرف = از پارسی شَنگَرف، sangarf، چیزی باشد که از سیماب و گوگرد سازند و نگارگران به‌کار برند ▫️ شُوال = از پارسی گُوال، جُوال ▪️ شنطه = از پارسی شنار، ننگ و زشتی ▫️ شِنغیر = از پارسی شنگ(sang)، شیرین رفتار، شنگول،…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شَوکَران = از پارسی شوکران، شیکران، از گیاهان دارویی
▫️ شَولَم = از پارسی شِیلَم، شَلمَک، گندم دیوانه، از گیاهان دارویی برای پیسی
▪️ شُوَندَر = از پارسی چغندر، شگُنُدَر
▫️ شوله = از پارسی شوله، یک توپ پارچه، شهاب آسمانی، نیش کژدم، (در برهان یکی از منازل قمر)

▪️ شونیز = از پارسی شونیز، سُنیز. سیاه‌دانه
▫️ شُوَیّل = از پارسی شویلا
▪️ شهباز = از پارسی sah-baz، شاه‌بازها، شاهین
▫️ شَهبند = بنگرید به شاهبندر

▪️ شَهبره = از پارسی sah-par، بزرگترین پر پرندگان، شاه و پیر، زن کهنسال و بدکاره
▫️ شِهداره = از پارسی شیهه‌دار، تبهکار و سخن‌چین
▪️ شَهدانَج = از پارسی شاهدانه
▫️ شَهدَر = از پارسی سه‌دار (درخت سیب در گویش مازنی)، برده‌ی سه تا شش ساله

▪️ شَهرَبه = بنگرید به شهبره
▫️ شهرَزاد، شهرازاد = از پارسی شهرزاد
▪️ شَهرَق = از پارسی جهره، چرخ جولاهه، چرخ خراشگری چوب، چرخ سوراخ زن انگشتر
▫️ شَهرَمان = از پارسی شهرمان، سیکا (اردک، سیقا)

▪️ شَهرَه = از پارسی شاه و راه
▫️ شَهرِیار = از پارسی شهریار sahr-yar
▪️ شَهریز = از پارسی شاه‌ریز، خرمای سرخ ریز
▫️ شَهِی = از پارسی شاهی، خوردنی شیرین و خوشمزه، اشتها برگرفته از آن است


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش پانزدهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #مشتغل (مُشتغِل): روی گرداننده #مشتغل_عنه : واگذاشته #مشتق (مُشتَق): برگرفته،…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش شانزدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#معرفه_عهدی : شناخت پیمانی، شناسه‌ی پیمانی
#معلوم : آشکار، کارا، دانسته، نمایان، خواسته، ویچنیده
#مفرد : تک، تکین، یکه، تنها، ساده، جدا، جداگانه
#مفردات : سادگان، تک‌واژها

#مفعول_اسنادی (اِسنادی): پردازه
#مفعول_باواسطه : وابسته‌ی پذیرا، پوییده‌ی میانجی‌دار
#مفعول_بی‌واسطه : پوییده‌ی بی‌میانجی
#مفعول_صریح : پذیرا، پذیرای آشکار
#مفعول_غیرصریح (با واسطه) : پوییده‌ی با میانجی

#مفعول_فیه / #مفعول_علیه : پوییده‌ی دنباله‌دار
#مفعول : پذیرا، کارپذیر، پوییده
#مفعولی : پذیرا، پوییدگی
#مقصور / #مقصوره : کوتاه شده
#مقلوب : درهم ریخته، ناراسته

#مکمل : مَرزگذار، رساگر، رساکننده
#مکمل‌های_اسم : رساکننده
#منادا : بانگیده، خوانده
#موصوف : ستوده، فروزینه
#موصول : بَست، پیوستار


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲🔘 توان زبان پارسی گردآوری #بزرگمهر_صالحی بخش نخست توان زبان پارسی (یکی از ده‌ها زبان ایرانی) در واژه‌سازی از همه هماوردهای خویش در درازنای تاریخ نمایان‌تر است. همه‌ی واژگان زیر از ریشه‌ی رابه‌ی (فعل) دانستن هستند و همه دارای مانیک (معنای)…
🔲🔘 توان زبان پارسی
          گردآوری #بزرگمهر_صالحی
          بخش دوم


توان زبان پارسی (یکی از ده‌ها زبان ایرانی) در واژه‌سازی از همه هماوردهای خویش در درازنای تاریخ نمایان‌تر است.
همه‌ی واژگان زیر از ریشه‌ی رابه‌ی (فعل) دانستن هستند و همه دارای مانیک (معنای) ویژه‌ی خود هستند که برابر برخی از آن‌ها در زبان‌های دیگر وجود ندارد و باید با یک سهان (جمله) آن را بر زبان آورد. اکنون بخشی از آن را بررسی می‌کنیم.

دان + ش + گریز = دانش‌گریز
دان + ش + آزما + یی = دانش‌آزمایی
دان + ش + آزرم = دانش‌آزرم
دا + ش + کار = دانش‌کار
دان + ش + آفرین + ی = دانش‌آفرینی (خلق کردن دانشی نو)
دان + ش + آگاه = دانش‌آگاه
دان + ش + آمیز = دانش‌آمیز (آمیختن چند دانش با هم)
دان + ش + رو = دانش‌رو
دان + ش + انباز = دانش‌انباز
دان + ش + زدا = دانش‌زدا (از بین بردن دانش)
دان + ش + پیما = دانش‌پیما
دان + ش + ستیز = دانش‌ستیز (مبارزه با علم و دانش)
دان + ش + افزار = دانش‌افزار (همچون نوشت‌افزار)
دان + ش + افشان = دانش‌افشان
دان + ش + آک = دانشاک (هر چیز دانستنی همچون خوراک، پوشاک)
دان + ش + ناک = دانشناک (همچون وحشتناک)
دان + ش ایک = دانشیک (علمی)
دان + ش + بد = دانشبُد (همانند ارتشبد، سپهبد)
دان + ش + گرد = دانشگرد (شهر دانش)

دان + ش + واره = دانش‌واره (همچون جشنواره)
دان + ش + بخش = دانش‌بخش (کار در راه دانش بدون مزد)
دان + ش + انگیز = دانش‌انگیز
دان + ش + بار = دانشبار (همچون خونبار)
دان + ش + پال = دانشپال (صافی دانش، همچون آش پال)
دان + ش + تاب = دانش‌تاب (همچون خورشید، دانش تابانیدن)
دان + ش + پیرا = دانش‌پیرا (پیراییدن دانش)
دان + ش + کاو = دانش‌کاو
دان + ش + بان = دانش‌بان
دان + ش + پا = دانشپا (پاییدن و مراقبت از دانش)
دان + ش + پرداز = دانش‌پرداز
دان + ش + هراس = دانش‌هراس
دان + ش + رُمب = دانش‌رمب (ویران کننده دانش)
دان + ش + رس + ی = دانش‌رسی (رسیدگی به موضوعات علمی)
دان + ش + ربا = دانش‌ربا (همانند آهن ربا)
نا + دان = نادان
نا + دان + ی = نادانی
نا + دان + ست + ه = نادانسته
نا + دان + ست + نی = نادانستنی

کار + دان = کاردان
هیچ + ن + دان = هیچ ندان
نیک + دان = نیک دان
ره + دان = ره‌دان
همه + چیز + دان = همه چیزدان
هنر + دان = هنردان
فیزیک + دان = فیزیکدان
شیمی + دان = شیمیدان
ریاضی + دان = ریاضیدان
تاریخ + دان = تاریخدان
خرده + دان = خرده دان
راز + دان = رازدان
زبان + دان = زبان دان
بسیار+ دان = بسیار دان
بی + دان + ش = بی‌دانش
باز + دان + ست + ن = بازدانستن
هو + دان = هودان (خوب دان)
باز + دان + ش + آور + ی = بازدانش آوری
آور + دان + یی = آوردانی (علم الیقین)
فُزود + دان + یی = فزوددانی (علم الجبر)
کیش + دان + یی = کیش‌دانی (علم شریعت)


🔲🔘 @AdabSar
🔲🔘 توان زبان پارسی
گردآوری #بزرگمهر_صالحی
بخش نخست


توان زبان پارسی (یکی از ده‌ها زبان ایرانی) در واژه‌سازی از همه هماوردهای خویش در درازنای تاریخ نمایان‌تر است.
همه‌ی واژگان زیر از ریشه‌ی رابه‌ی (فعل) دانستن هستند و همه دارای مانیک (معنای) ویژه‌ی خود هستند که برابر برخی از آن‌ها در زبان‌های دیگر وجود ندارد و باید با یک سهان (جمله) آن را بر زبان آورد. اکنون بخشی از آن را بررسی می‌کنیم.

دان = دان
دان + ا = دانا
دان + ا + ی = دانایی
دان + ا + مرد = دانامرد
دان + ا + تر = داناتر
دان + ا + کی = داناکی (علم)
دان + ا + یان = دانایان (علما)
دان + ا + دل = دانادل (آگاه و واقف)
دان + ا + سر = داناسر (خردمند)
دان + ا + سخن = داناسخن (داننده‌ی سخن‌های نیک)
دان + ست = دانست
دان + ست + ه = دانسته
دان + ست + ه + گی = دانستگی
دان + ست + نی = دانستنی
دان + ست + نی + ها = دانستنی‌ها
دان + ست + ن = دانستن

دان + ست + ار = دانستار
دان + نده = داننده
دان + نده + گی = داننده‌گی
دان + ش = دانش
دان + ش + مند = دانشمند
دان + ش + مند + انه = دانشمندانه
دان + ش + جو = دانشجو
دان + ش + جو + ی = دانشجویی
دان + ش + جو + یان = دانشجویان
دان + ش + گاه = دانشگاه
دان + ش + کاه = دانش‌کاه (کاهنده‌ی دانش)
دان + ش + کده = دانشکده
دان + ش + یار = دانشیار
دان + ش + پژوه = دانش‌پژوه
دان + ش + ورز = دانشورز
دان + ش + خواه = دانش‌خواه

دان + ش + گر = دانش‌گر
دان + ش + نویس = دانش‌نویس
دان + ش + نامه = دانشنامه
دان + ش + نامه + نویس = دانشنامه نویس
دان + ش + ساز = دانش‌ساز
دان + ش + وار = دانش‌وار
دان + ش + اندیش = دانش‌اندیش
دان + ش + آموز = دانش‌آموز
دان + ش + آور = دانش آور
دان + ش + سرا = دانشسرا
دان + ش + افزا = دانش‌افزا
دان + ش + اندوز = دانش‌اندوز
دان + ش + دوست = دانش‌دوست
دان + ش + پرور = دانش‌پرور
دان + ش + پذیر = دانش‌پذیر
دان + ش + پرست = دانش‌پرست

دان + ش + سرشت = دانش‌سرشت
دان + ش + گستر = دانش‌گستر
دان + ش + گزین = دانش‌گزین
دان + ش + یاب = دانش‌یاب
دان + ش + آباد = دانش آباد
دان + ش + ستان = دانشستان (جایگاه دانش)
دان + ش + ستان = دانش ستان (دانش گیر)
دان + ش + آرا = دانش آرا
دان + ش + گیر = دانشگیر
دان + ش + افروز = دانش‌افروز
دان + ش + سا = دانشسا (همچون دانش)
دان + ش + خیز = دانش‌خیز
دان + ش + خَر = دانش‌خر
دان + ش + نیوش = دانش نیوش (گوش دادن به دانشی ویژه)
دان + ش + نما = دانشنما


🔲🔘 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش چهاردهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #مبهمات = پوشیده‌ها، اَچمان، اَچم‌ها (اَ+چَم+ها) #مترادف = همتا، هم‌چم، هم‌مایه…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش پانزدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#مشتغل (مُشتغِل): روی گرداننده
#مشتغل_عنه : واگذاشته
#مشتق (مُشتَق): برگرفته، شکافته، جدا گشته، گرفته، جُدامَد
#مشتقات : جُدامدها، برگرفتگان
#مشدد (مُشَدد): بافشاره، واژآواپذیر

#مصدر : کنش‌گون، بُنیادواژه
#مصدر_اصلی : کنش بنیادین، کنش خانیک (بُنیک).
#مصدر_بسیط : کنش ساده
#مصدر_جعلی :کنش ساختگی
#مصدر_صناعی : کنش ساختگی

#مصدر_متعدی : گذراکنش، کنش‌کنان
#مصدر_مخفف : کاهیده کنش
#مصدر_مرخم (مُرَخّم): کاهیده کنش
#مصدر_مرکب : کنش آمیزه، آمیخته‌کنش
#مصدری : کنشی

#مصغر (مُصَغَر): کوچک نمود، کوچک شده، کهیده
#مضارع_التزامی : کنونه‌ی واداری
#مضارع : کنونه
#مضاف_و_مضاف_الیه : فزود و فزایش، فزاینده
#مضاف : افزا، فزوده
#مضاف_الیه : فزاینده، برگیر، (پیشنهاد نگارنده: فزایش نشان)

#معدود : شمرده، اندک
#معدوله : ناخوانه
#معرفه : شناخته
#معرفه_جنسی : شناسه ی گونه‌ای/گونی، (پیشنهاد نگارنده: شناسه‌ی ژادین)


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️ شُلشُل، شَلَِل = از پارسی شُر شُر(آب)، آبشار کوچک، آب روان ▫️ شَلَف، شَلافِه، شَلفیه = از پارسی شَلف، زن روسپی ▪️ شَلفیِنه = از پارسی شلفینه، زهار زن، شرمگاه ▫️ شلقاء = از پارسی چاقو ▪️ شِلّم = از پارسی شُلَم، خشم…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شَنجَرف = از پارسی شَنگَرف، sangarf، چیزی باشد که از سیماب و گوگرد سازند و نگارگران به‌کار برند
▫️ شُوال = از پارسی گُوال، جُوال
▪️ شنطه = از پارسی شنار، ننگ و زشتی
▫️ شِنغیر = از پارسی شنگ(sang)، شیرین رفتار، شنگول، زشت‌خوی، دزد

▪️ شِنقار = از پارسی شنغار، از پرندگان شکاری همانند چرغ
▫️ شَنکبیل = از پارسی زنجپیل
▪️ شَنگل = از پارسی چنگل، جاکلید در، چنگکی برای آویختن رخت
▫️ شَنیز، شونیز = از پارسی سیاه‌دانه
▪️ شُواظ = از پارسی سوزا (سوزاندن)، گرمی، آتش بدون دود

▫️ شَوال = بنگرید به چوال
▪️ شَوالَهُ = از پارسی شَو‌الَک، شَوال(بوقلمون)
▫️ شواهین = از پارسی شاهین، sahin، بلندپرواز، پرنده‌ای شکارگر از تیره‌ی بازها
▪️ شوباش = از پارسی شاباش. sa-bas، فشرده‌ی شادباش، زری را گویند که به خنیاگران می‌دادند
▫️ شُوبَق، شوبَک = از پارسی چُوبک، وردنه (چوب خمیر پهن کن)

▪️ شوبند = از پارسی شوب (دستمال)‍ و بند، سینه‌بند اسب، روبند
▫️ شوت = از پارسی سوشیانس پیشوای اکنون زردشتیان
▪️ شَوذَر = از پارسی چادُر، دواج (لحاف)
▫️ شَوذَنُوق، شَوذَق، شوذانِق = تازی گشته‌ی شاهین
▪️ شوربا = از پارسی شور و با، انگلیسی گشته‌ی soup

▫️ شوره = از پارسی شوره، sure چیزی سپید و نمک مانند که در شوره‌زارها پدید می‌آید
▪️ شَوشَب = از پارسی شپش، از واژه‌ی اوستایی sips که در پهلوی spis شپش می‌باشد. کژدم، زشت‌خوی
▫️ شوشَهٔ = از پارسی شوشِه، suse شفشه، شوکه‌ی سیم و زر که درناوچه‌ی پولادین ریزند، شمش زر و سیم‌، کاکُل


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش سیزدهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #قید_وصف_و_حالت : بند فروزه‌گون #قید_وصف : بند زاب، بند ویمند #قید_تکرار : بند…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش چهاردهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#مبهمات = پوشیده‌ها، اَچمان، اَچم‌ها (اَ+چَم+ها)
#مترادف = همتا، هم‌چم، هم‌مایه
#متشابه = همگون، همانند
#متضاد = ناهمتا
#متعدی = گذرا

#متکلم = گوینده، سخنگو
#متکلم_مع_الغیر = نخست‌کَس چندین، نهان پیوسته‌ی ناکارورز
#متکلم_وحده = تک‌گو، سخن‌گو
#متمم = وابسته، پَرگر، پرداختار، رساکننده
#مثنی (مُثنی) = دودیل، دوشده، دوکرده

#مجهول = پذیرا، کانسته، ناشناس
#مخرج_حروف = برآمدگاه وات‌ها
#مخرج = برامدگاه، برونگاه
#مخفف = کوته، کاهیده، کاستک
#مد (مَدّ) = مشیده، کلاهه، واتکش

#مرجع = بازخَن، واگرد
#مرخم (مُرَخّم) = بُریده، کاهیده
#مرکب (مُرَکب) = آمیخته، هَمکرد
#مزید_مؤخر = پسواژه، پسوندواره

#مستتر = پوشیده، پنهان ، در پرده
#مستقبل = آینده، رابه ی آینده
#مستقیم = راسته، درست، یک‌راست، سَرراست
#مسند (مُسنَد/محمول) = گُزاره
#مسندالیه (موضوع) = نِهاد، نهشت


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▫️ شَطَل = از پارسی شَتَل، پول نگهدار منگیان(قماربازان) در بازی ▪️ شِعر = از پارسی شَروِه، چامِه، چَکامِه، سَرواد، سُرُود، دانستن (از شعور). شنیده شده از واژه‌ی سانسکریت Srati و ریشه‌ی اوستایی سرو: شنیدن، سرود است ▫️
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شُلشُل، شَلَِل = از پارسی شُر شُر(آب)، آبشار کوچک، آب روان
▫️ شَلَف، شَلافِه، شَلفیه = از پارسی شَلف، زن روسپی
▪️ شَلفیِنه = از پارسی شلفینه، زهار زن، شرمگاه
▫️ شلقاء = از پارسی چاقو
▪️ شِلّم = از پارسی شُلَم، خشم و ستیز بی‌جا و بیهوده

▫️ شَمارِق = بنگرید به شبارق
▪️ شَمّاس، شَمُوس = از پارسی چَموش، ستور سَرکِش
▫️ شَمَختَر = از پارسی شُوراَختر، بَداختر، شوم‌اختر
▪️ شَمشاد = از پارسی شِمشاد، semsad=نام درختی زیبا که شاخه‌های تازه درآمده‌ی آن درخت را شمشار گویند و چون این شاخه‌ها میل به زمین دارند در ادب پارسی سروده‌های زیادی در شکوه‌اش سروده‌اند

▫️ شَمَرَّج = از پارسی سه۳، تازی مرّه(بار)، سه بار
▪️ شمعدان = از تازی شمع و پارسی جای شمع، شماله‌دان، سپنداره
▫️ شَمَندَر = از پارسی چغندر
▪️ شَمَن = از پارسی چمن
▫️ شَنار = از پارسی شِنار، ننگ و آک

▪️ شناشیل(گویش عراقی) = از پارسی شاه‌نشین، بالاخانه‌ی بزرگ
▫️ شَنان = از پارسی شنان، چوب‌هایی که بهم بسته و از آن زورق می‌سازند
▪️ شََنبَذ = از پارسی شنبه
▫️ شَنجار = از پارسی شَنگار، گیاهی است دارویی و سرخ به رنگ خون که می‌گویند خون را می‌بندد


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش دوازدهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #فونتیک : آوایی، آواشناسی #قیاسی : روشمند، باآیین، دستوری، سنجشی #قید : بند،…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش سیزدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#قید_وصف_و_حالت : بند فروزه‌گون
#قید_وصف : بند زاب، بند ویمند
#قید_تکرار : بند بازگردانی، بند پیوار (پیشنهاد نگارنده)، واگویه
#قید_نحوی : مایه‌افزا
#قیود : بندها

#کسره : زیر، آوازیر، نشان زیر
#کلام : گفت، گفتا، گویش، سخن، سَخون
#کلمات_استفهام : پُرسه‌ها، پُرسواژه‌ها
#کلمه : واژه، واچ، سخن، گپ
#کلمه_مرکب : واژه‌ی آمیخته، واژآمیخت

#کنایه / #کنایات : نامگونه/ها، کماسه/ها
#ماضی_ابعد_مستمر : گذشته‌ی دورتر
#ماضی_ابعد (اَبعد): گذشته‌ی دورتر
#ماضی_استمراری (#ماضی_متمنی): گذشته‌ی آرزویی
#ماضی_استمراری (#ماضی_ناقص): گذشته‌ی همارگی

#ماضی_التزامی : گذشته‌ی واداری، گذشته‌ی شایدی
#ماضی_بعید : گذشته‌ی دور
#ماضی_مطلق : گذشته‌ی ساده، گذشته‌ی فراگیر، گذشته‌ی اَوَند
#ماضی_مقدم : گذشته‌ی پیشین، گذشته‌ی پیشینگی

#ماضی_نقلی_ثبوتیه : گذشته‌ی نگذشته
#ماضی_نقلی_حدوثیه : گذشته‌ی گذشته
#ماضی_نقلی : گذشته‌ی گفتاری، گذشته‌ی بازگویی
#ماضی : گذشته، پیشین، درگذشته
#مبهم : آچَم، پوشیده، پنهان، ناروشن


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️ شُرغ = از پارسی جُغر، قورباغه‌ی کوچک ▫️ شرَمح = بنگرید به جَرَنفس ▪️ شرَمَند = از پارسی شَره (خیزاب دریا) + مند(بخشنده) ▫️ شَرَن = از پارسی شرن، شرینونتَن، ترکیدن و شکافتن سنگ ▪️ شِرنا، شَرَنبث، شَرواص = بنگرید به…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▫️ شَطَل = از پارسی شَتَل، پول نگهدار منگیان(قماربازان) در بازی
▪️ شِعر = از پارسی شَروِه، چامِه، چَکامِه، سَرواد، سُرُود، دانستن (از شعور). شنیده شده از واژه‌ی سانسکریت Srati و ریشه‌ی اوستایی سرو: شنیدن، سرود است
▫️ شُغل = از پارسی شَوال، کار و پیشه

▪️ شفُارِج، بَشارج = از پارسی پیش‌یاره، تَبَگ(تبق) و یا خوانچه، آردینه(حلوا)
▫️ شَفَش، شَفشَف = از پارسی شَفش، شُفش، شفشه، چوب یا نی پنبه‌زنی، شاخه‌ی درخت، گونه‌ای ماهی رودخانه
▪️ شَفلَج = از پارسی شفلج، درخت کبر و میوه آن
▫️ شَفَلًقه = از پارسی شَپَنک، از بازی نوجوانان

▪️ شَک = از پارسی شک Sak، گُمان، دودلی. از سانسکریت sank و sanka گمان، بدگمانی
▫️ شُک = از پارسی شُک، داروی مرگ موش
▪️ شَکاّک = از پارسی شک، شَکدار، شَکزن، دُودِل، دیرباور
▫️ شَکَر = از پارسی سُگّر، شِکَر sekar، افشره‌ای که از چغندر یا نی‌شکر می‌گیرند، در پهلوی sakar

▪️ شکربَرَه = از پارسی شکرپاره(زردآلو)
▫️ شَکَرهنَج = از پارسی شِکرهنگ، خار و خسک
▪️ شکنجه (گویش عراقی) = از پارسی شکنجه Sekanje در پهلوی Sikenjak، به دستگاه فشارنده‌ی تخته‌های چوب می‌گویند، منگنه، چلاننده
▫️ شَلاله = از پارسی شَلال، آجیده یا بخیه‌ی درشت زدن پارچه، کوک زدن

▪️ شکیب = از پارسی شکیب Sakib ، بردباری
▫️ شَلجَم، شَلحَم، شلغَم = از پارسی شَلغم
▪️ شِلحَف = از پارسی چُلبُله(اضطراب، شتاب، بی‌قراری)، نگرانی
▫️ شَلغَمی، شلجمی = از پارسی شلغمی، نما(شکل) هندسی


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش یازدهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #فعل_ماضی_استمراری : پویه‌ی گذشته‌ی پیوسته، کرواز گذشته‌ی پیوار #فعل_ماضی_التزامی…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش دوازدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#فونتیک : آوایی، آواشناسی
#قیاسی : روشمند، باآیین، دستوری، سنجشی
#قید : بند، بندواژه، بستانه(پیشنهاد نگارنده)، مایه‌افزا
#قید_استثنا : بندِ جداکرد
#قید_استفهام : پرسش‌بند، بندِ پرسشی

#قید_الزامی : بند واداری، بند بایستگی
#قید_تاکید و ایجاب : بایستگی، سَختاری، بند استواری
#قید_ترتیب : بندآرایی، بند دهناد، بند سامانی
#قید_تشبیه : بندِ مانِست، همانندگی
#قید_تمنی : بند آرزویی ،بند خواست

#قید_زمان : بند گاه، بند زمان
#قید_تردید (شک و ظن) : بند شایدی، بند گمانی
#قید_علت : بند چرایی، بند شوندی
#قید_مختص : بند ویژه
#قید_مساوات : بند برابری

#قید_مشترک : بند همباز، هنبازبند
#قید_مقدار : بند چندی
#قید_مکان : بند جا، بند گِواک
#قید_نفی_و_انکار : بند ناپذیری، بند نایی
#قید_نفی : نایش بند، بند نایش


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️ شبَهَ = از پارسی شبه، سنگ سیاه و درخشان شبَک(شبَق) ▫️ شبَـَهان = از پارسی شبه (گیاه خاردار شبه)، سیاه تلَو، سیاه تَلی ▪️ شتُرُبان = از پارسی شتربان، ساربان. ▫️ شَجَم = از پارسی شجم، مَرگ، در پارسی: سرمای بسیار سخت،…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شُرغ = از پارسی جُغر، قورباغه‌ی کوچک
▫️ شرَمح = بنگرید به جَرَنفس
▪️ شرَمَند = از پارسی شَره (خیزاب دریا) + مند(بخشنده)
▫️ شَرَن = از پارسی شرن، شرینونتَن، ترکیدن و شکافتن سنگ
▪️ شِرنا، شَرَنبث، شَرواص = بنگرید به جرَنفس
▫️ شَروال = از پارسی شلوار
▪️ شَرُور، شَریر = از پارسی شَر، تَبَه‌کار، بَدکار
▫️ شِریس = از پارسی شَریسُم، سَریش، تُندخویی
▪️ شَری = از پارسی sarang شرنگ، تلخک (حنظل)
▫️ شَزبه = از پارسی شیز siz شیزاب (چوب آبنوس)، کمان
▪️ شُستجِه = از پارسی شُست‌چه، دستمال
▫️ شَشَم = از پارسی شَسَم، چشم خُرَوس
▪️ شَشم = از پارسی شَشَم، شاماخ، شالی(غله) ریز و مانند اَرزن
▫️ شِشم = از پارسی چشم، گرد دانه‌های سیاه برای درمان چشم‌درد
▪️ شَشَن = از پارسی شَشَن، زرسنَجی، شِش‌سَری
▫️ شِشنَه = از پارسی چاشنی، نمونه‌ای از هر چیز
▪️ شَشَنِه = از پارسی شَشنه، رسید زرگران که در آن بها و سنگ (وَزن) و اَیار را می‌نویسند
▫️ شُص = از پارسی شَست sast، در اوستا xsvasti در پازند sast و در پهلوی شست، تور و قلاب ماهیگیری
▪️ شَط = از پارسی شِتاک خوشه و برگ درخت، نهالی که از پا و ریشه‌ی درخت روید
▫️ شَطرَنج = از پارسی satrang، شترنگ، سَترِنگ، همان نام‌های شاه، فرزان (فرزین)، فیل سوار، رخ، بیادکان(پیادگان) وکَش را به کار می‌برند

🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar

🕊 برای سوم ماه می
روز آزادی رسانه‌ها

ما هم دوست داریم
روزهایی را که
سالنامه‌ها نوشته‌اند
سخنان آزاد
آزادی گفته‌ها
بر زبان‌ها چرخ می‌خورند
بی‌آنکه پرواز کنند
در زخمی خون‌بار یله می‌شوند
با شکوفه‌های روشن
در دادگاه گام می‌زنند

با تبرها و
گلوله‌ها


🕊 #بزرگمهر_صالحی
🕊 #چکامه_پارسی
@AdabSar 🕊
من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
#سعدی

استاد سخن، فرمانروای چمنزار است،
دارنده‌ی بوستان است، خداوند گلستان است و به ما شکوه‌اش را می‌فروشد.
اگر درست بنگریم با همه‌ی تنگنایی که سرایندگی در کاربرد واژگان دلخواه درست می‌کند، سعدی چگونه توانسته است این همه گل و گیاه و پرنده و چرنده را در سروده‌هایش بگنجاند! درختانی چون: آبنوس، انار، انجیر، انگور، بادام، بان، به، بید، پسته، تاک، ترنج، توت، جوْز، چنار، رَز، زیتون، سدر، سرو، سیب، شفتالو، شمشاد، صنوبر، عرعر، فندق، كاج، گردكان، گز، نارنج، خرما و گلهایی چون: آلاله، ارغوان، بستان‌افروز، بنفشه، بیدمشک، گلنار، چنار، خرزهره، خشخاش، دوروی، زریر، زعفران، سپند، سمن، سنبل، سوری، سوسن، شقایق، سدبرگ، قُرنفُل، گل (گل سرخ)، گلنار، لادن، لاله، لبلاب (عَشَقه)، نرگس، نسترن، نسرین، نیلوفر و…

✍️ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#روز_سعدی
🌺 @AdabSar 🌼
💌 شادباش‌های #نوروز

💚 زبان پارسی را برویانیم تا سر سبزتر شود هر روز

🌳☀️
سال نو را با گرم‌ترین آرزوها برای تو آغاز می‌کنم .مادر مهربان، خواهر دُردانه، پدر، برادر، پسر ارجمند، دوست گرانمایه
نوروز پیروز. سال نو را فرخ‌باد می‌گویم.
🌳
بهار است و گل‌ها لبخند زمین هستند. نوروز خجسته باد.
🌳
آغاز لبخند زمین را به تو شادباش می‌گویم.
🌳
مادر مهربانم
خورشید درخشان است، بهاری دلاویز می‌خندد.
نورزتان پدرام.
🌳
بهار، آغاز نو شدن است
چهار ورشیم زندگی‌تان بهاری باد.
نورزتان پدرام.
🌳
خنده‌های قشنگ تو زیبایی نوروز را سد چندان می‌کند. دختر قشنگم نوروزتان همایون.
🌳
گذشته هر دَم به ما می‌گوید زندگی را روشن‌تر، رنگین‌تر و شادتر در آغوش بگیریم. سال نو سرشار شادمانی باد.
🌳
جهان را دوست داشته باشید و زندگی کنید. زمان همیشه از آن شما نیست.
نورزتان خجسته باد.
🌳
گواراترین شبنم شادی را همیشه بر لبانت آرزو دارم. نوروزتان پیروز.
🌳
نه برای امروزت، برای فردای هر روز تو… نوروز همایون باد.
🌳
یک سبد ستاره چیده‌ام
تکه‌ای از ماه را
و یک شاخه نیلوفر با آوایی از گمان.
نوروزتان پسندیده باد.
🌳
سال دگرگون می‌شود و همه
به پیشباز بهار می‌روند تا اندوه زمستان را به فراموشی بسپارند. من چشم به‌راه آمدن تواَم
برای پخش مهربانی
برای بخش کردن نان
در باران خنده‌ها…

#بزرگمهر_صالحی
#نوروز

💌 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش دهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #عدد_وصفی : شمارِ آرایی #عدد_و_معدود : شمار و شمرده #عدد : شمار، شماره، اشمار،…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش یازدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#فعل_ماضی_استمراری : پویه‌ی گذشته‌ی پیوسته، کرواز گذشته‌ی پیوار
#فعل_ماضی_التزامی : پویه‌ی گذشته‌ی واداری
#فعل_ماضی_بعید : پویه‌ی گذشته‌ی دور
#فعل_ماضی_متعدی : پویه‌ی گذشته‌ی گذرا

#فعل_ماضی_متمنی : پویه‌ی گذشته‌ی آرزویی
#فعل_ماضی_مطلق : پویه‌ی گذشته‌ی ساده، کَرواز گذشته‌ی تنها
#فعل_ماضی_نقلی : پویه‌ی گذشته‌ی بازگفتی
#فعل_ماضی : پویه‌ی گذشته، کرواز گذشته
#فعل_متعدی : پویه‌ی گذرا، کُنِش گُذرا

#فعل_مجهول : پویه‌ی پذیرا، کرواز ناشناس
#فعل_مرکب : کنشِ آمیخته، کرواز آمیخته
#فعل_مستقبل : پویه‌ی آینده، کروازکنونی
#فعل_مضارع_اخباری : کنونه‌ی آگاهنده، کرواز کنونه‌ی گَهدادی
#فعل_مضارع_التزامی : پویه‌ی آینده‌ی واداری، کرواز آینده‌ی شایدی

#فعل_مضارع : پویه‌ی آینده، کرواز کنونه
#فعل_معلوم : پویه‌ی کارا، کنش کارا
#فعل_معین (مُعین): یارپویه
#فعل_منفی : کرواز نایی
#فعل_ناقص : پویه‌ی گُنگ، کرواز ناپردَخته

#فعل_نهی : پویه‌ی بازداری، کرواز نایی
#فعل : پویه، کارواژه، کرواز، گَهواژه
#فعلی : کروازی، پویه‌یی ،کنشی
#فک_اضافه : گُسَست فزایش، گُسَست فزوده
#فونتیک : آوایی، آواشناسی


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ▪️شبداز = از پارسی شبدیز sab - diz، شبرنگ، اسب یکی از خسروان، از آهنگ‌های باربد، یکی از رنگ‌ها، کاخ خلیفه‌ی عباسی ▫️شبِدِع = از پارسی شب، دغا(بدخیم، نادرست)، کژدم، اَزدا(داهیه) ▪️شِبذاره = از پارسی شپ: شتاب دارنده،…
🔲 دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی


▪️ شبَهَ = از پارسی شبه، سنگ سیاه و درخشان شبَک(شبَق)
▫️ شبَـَهان = از پارسی شبه (گیاه خاردار شبه)، سیاه تلَو، سیاه تَلی
▪️ شتُرُبان = از پارسی شتربان، ساربان.
▫️ شَجَم = از پارسی شجم، مَرگ، در پارسی: سرمای بسیار سخت، پتیاره(آسیب، بلا)

▪️ شَخرّب = از پارسی شَخ sax= زمین سخت، کوه، ستبر و سخت
▫️ شِخشیر = از پارسی شخشیر، چاهچور، چاقچور، گونه‌ای شلوار زنانه
▪️ شَخیت، شَختیت = از پارسی شخیت، گرد و خاک بالا آمده و درخشان
▫️ شذُانق = بنگرید به سوذنبق

▪️ شَرارَت = از پارسی شَر، بَدی، پلیدی، بدکرداری، آشوب‌انگیزی، سَرکـشی
▫️ شَراس = از پارسی سِریش seris، سِریشُم، چسپ
▪️ شَربوش = از پارسی سرپوش، sar-pus
▫️ شَرجَب = از پارسی سرکوب sar-kub، هماورد، نیرومند، اسب خوب، اتاقی بر سر دِژ

▪️شَرز، شرزه = از پارسی شرز، تند و درشت و خشمگین، پرتوان
▫️ شَرسفه = از پارسی شرز
▪️ شَرسوف = از پارسی  sarze شرزه، تندخوی
▫️ شرشَف، چرچف = از پارسی چادر شب، روتختی و یا روفرشی
▪️ شرُطِه e)sorta-) = از پارسی شرُتِه، شُرتا، بادهمراه، یارباد (بادیاری کننده)، باد سازگار


🔲 @AdabSar

دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وام‌واژه‌ها در زبان عربی، شهاب‌الدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی


🔲 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش نهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #ضمایر_مفعولی : نهانه‌های پذیرا #ضمایر : کَشاک‌ها، نهانه‌ها، جای‌نامها #ضمه (ضَمه):…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش دهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#عدد_وصفی : شمارِ آرایی
#عدد_و_معدود : شمار و شمرده
#عدد : شمار، شماره، اشمار، مَر، ماریک
#عطف_بیان : گزاره، روشن‌ساز، روشن‌کننده
#علم_کلام : سَخته شناسی

#غایب : نبوده، نابوده
#غیر_مستقیم : درهم ریخته، ناراسته
#غیر_ملفوظ : ناخواندنی، ناخوانه، ناگوییک، همخوان
#الف_مقصوره : الف کوتاه
#الف_وقایه : الف میانجی، الف میانگی، الف میانوند

#الفاظ : سخن‌ها، گَپها، گویش‌ها
#فاعل_مرکب : کناک آمیخته، آمیخته
#فاعل : پوینده، کارساز، کارگر، کارورز، کننده، کُنا، کناک
#فاعلی : پویندگی، کارورزی، کناکی، کُنایی
#فتحه : زَبَر(از نشانه‌های واتیک)

#فعل_امر : کُنش، پویه، گهواژه، کارواژه‌ی دستوری یا فرمان
#فعل_بسیط : پویه‌ی ساده، کنش ساده
#فعل_تام : کُنش اَنجامی
#فعل_خاص : کُنش ویژه، ویژه پویه

#فعل_ربطی : کُنِش پیوندی، پویه‌ی پیوندی، کارواژه‌ی پیوندی، گَهواژه‌ی پیوندی
#فعل_لازم : کُنِش ناگُذر
#فعل_ماضی_ابعد : پویه‌ی گذشته‌ی دورادور


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
Ещё