✳️ تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر بهتر از بقیه میجنگیدند و نیروهای دیگر هم بسیار با روحیه بودند.
بچههای سپاه خرمشهر به فرماندهی
#محمد_جهان_آرا هم خوب میجنگیدند، هم نیروهای مردمی را سازماندهی میکردند.
میان مدافعان خرمشهر همهجور آدمی بود؛ روحانی شیخ «شریف قنوتی» و گروهش از بروجرد آمده بودند. «احمد شوش» خرمشهری زنگ زده بود هم دورهایهای دوره چریکی لبنانش از شمال آمده بودند. بابازائر پیرمردی که با برنو میجنگید، از تنگستان آمده بود.
«رسول نورانی» و «بهنام محمدی» سیزده ساله بودند. عشایر خرمآبادی و شهرهای اطراف هم بودند. «بهروز مرادی» معلم خرمشهری کنار دانشآموزانش از شهر دفاع میکرد.
از خانواده شش نفره سلطانیفر، پدر در قبرستان مشغول دفن جنازههاست. مادر و دختر در بیمارستان به مجروحان میرسند. پسر کوچک هفت ساله از خانهها پنبه میآورد و دو پسر بزرگ هم در مرز هستند. زنان خونینشهری حق بزرگی بر گردن مقاومت دارند. عدهای کنار مسجد جامع غذا میپختند. آنها که کوچه پس کوچهها را میشناختند، آب و غذا و مهمات به رزمندهها میرساندند یا غیر بومیها را به نقطههای درگیری میرساندند. نگهبانی هم میدادند.
توی بیمارستان و قبرستان این زنها بودند که کارها را انجام میدادند. بعضی هم مستقیم درگیر جنگیدن بودند. «شهناز حاجیشاه» هم میجنگید هم وقتی با رزمندهها برای استراحت عقب میآمد، سریع مشغول آماده کردن غذا میشد.
مادر خانواده پورحیدری دو پسرش شهید شده بودند، پدر خانواده هم اسیر. او در مسجد جامع برای رزمندهها غذا درست میکرد، لباس میشست و بهشان روحیه میداد.
«زهره حسینی» هفته اول جنگ پدرش را با دست خودش کفن کرد، روز یازده مهر بدن قطعه قطعه شده برادرش علی را. خانم بدیعی هم پانزده سال داشت. چهل روز از ازدواجش میگذشت؛ جنازه شوهرش را خودش کفن کرد.
مادری جنازه خونین فرزندش را عطر و گلاب زد و کفن کرد. یک قطره اشک هم نریخت. میگفت میخواهم اولین مادری باشم که بیصدا و بدون ناله و اشک پشت تابوت بچهاش راه میرود.
مدافعان کوچه پس کوچههای شهر را میشناختند و عراقیها را غافلگیر میکردند و ازشان تلفات میگرفتند. گاهی هم که عراقیها خیلی پرشمار حمله میکردند، حملهی جنگندههای ایرانی پیش روی تانکهای عراقی را متوقف میکرد؛ اتفاقی که کم، اما بسیار مؤثر بود.
#جعفر_شیرعلی_نیا#تاریخ_جنگصفحه ۷۵.
پ.ن: در مسئله مقاومت خرمشهر رزمندگان نیروی دریایی ارتش دفاع جانانهای کرده بودند. امری که این روزها کمتر به آن توجه میشود.
خارج از کتاب:
ژنرال وفيق السامرایی رئيس استخبارات رژيم بعث عراق در بخشی از سخنان خود تحت عنوان ويرانههای دروازه شرقی دربارهی اشغال خرمشهر نوشته بود: ما زمانی توانستيم خرمشهر را اشغال كنيم كه مقاومت آخرين تفنگداران دريایی ايران را شكستيم.
@Ab_o_Atash