✳ به من بیاموز!
اگر چشم جهان یک بار دیگر
به روی دیدنت، در باز میکرد
زمین سامان خود را باز مییافت
زمان دیگرشدن آغاز میکرد
برای خندههایت مینویسم
که چون آیینه افتادند بر خاک
وز این خاک سیهدل تا به امروز
نه مردی زاد همتقدیرِ تیغت
نه همرنگ نگاهت آفتابی
دل آیینهای را کرد روشن
به من یک داغ از آن شبها بیاموز
که با خود مینشستی آسمانوار
زمستان و بهار خویش بودی
از آن شبهای چون فرجامِ فرهاد
پر از شیوایی شیرین شیون
برای خاک، ای پرگار افلاک!
تو تنها یادگار خویش بودی
#یوسفعلی_میرشکاک#زخم_بیبهبودانتشارات سوره مهر
صفحه ۱۵۶.
@Ab_o_Atash