✳ - مدرسهای را نشانت میدهم که دارای فرودگاه کوچکی است برای پرواز هلیکوپتر!... وقتی معلم
در کلاس درس مثلاً از جزیره صحبت میکند، بچهها سوار هلیکوپتر شده و پس از اندکی پرواز
در جزیرهای که مورد نظر معلم است پیاده میشوند. معلم به آنها میگوید:
«بچهها ببینید! درس امروز ما این است»!
- اینها خرجتراشی و اسراف است برادر! بیست و پنج سال پیش من خودم یادم میآید که وقتی
در کلاس ششم ابتدایی معلم ما میخواست جزیره را به طریق عینی (!) درس بدهد، یکی از بچهها را صدا زد و گفت: «برو آفتابه را بیاور»! به دو نفر دیگر هم قبلاً گفته بود مقوا و خاک بیاورند!... مقوا را وسط کلاس پهن کرد، کیسه خاک را آهسته روی آن خالی کرد. بچهها چنان نگاه میکردند که انگار درویش مارگیر معرکه گرفته است. معلم، جوی مدوری
در اطراف خاکهای مرکزی (!) درست کرد. انگار که ماکت خندقهای قدیمی دور شهرها را ساخته باشد. بعد به کمک آفتابه... و سرانجام گفت:
«بچهها ببینید! درس امروز ما این است»!...
ملاحظه میکنی؟ این هم همان کار را کرده، بدون اسراف و ولخرجی و بدون سروصدای هلیکوپتر!... آموزش و پرورش کمهزینه و خودکفا همین است!
#جلال_رفیع#در_بهشت_شداد!
انتشارات اطلاعات
صفحه ۲۹۱.
@Ab_o_Atash