✳️ مردان، و بهطور فزایندهای زنان، از آزادی احساس تازهای پیدا کردند و حاکم بر زندگی خود شدند: زنجیرهای فئودالی گسیخته شده بود، و هرکس میتوانست به آرزوهای خود بدون قید و بند جامه عمل بپوشاند - یا دست کم چنین احساس میشد. اگر چه این امر فقط در طبقات بالا و متوسط صادق بود، ولی پیروزی این طبقات میتوانست نویدی برای سایرین باشد تا امیدوار گردند که لاجرم دامنه آزادی جديد به تمام اعضا جامعه کشیده خواهد شد، به شرط آنکه صنعتیشدن، آهنگ پیشرفت خود را حفظ کند. سوسیالیسم و کمونیسم بسرعت از جنبشی که هدف آن «جامعه جدید و انسان جدید» بود، به جنبشی تبدیل شد که آرمان آن زندگی بورژوازی برای همه بود.
بهعبارت دیگر هدفشان «بورژوازی جهانی» بود. فرض این بود که رفاه مادی و آسایش همگانی سبب شادکامی عمومی میشود. تثلیت تولید نامحدود، آزادی مطلق و شادکامی همگان، هسته مذهب جدیدی را تشکیل داد. «بهشت خاکی پیشرفت» میرفت تا جای بهشت موعود خداوند را بگیرد. شگفتانگیز نیست که این مذهب جدید به پیروانش نیرو، قدرت زندگی و امید داده است. عظمت وعده بزرگ و دستاوردهای معجزهآسای مادی و فکری عصر صنعتی را باید مد نظر قرارداد تا بتوان آلامی را که امروزه شکست آن بهبار آورده است درک کرد. زیرا درحقیقت، عصر صنعتی در رسیدن به وعده بزرگ خود شکست خورده است، و مردم بهطور روزافزونی آگاهی مییابند که:
- ارضای نامحدود هوسها، راه رسیدن به رفاه و حداکثر شادکامی نیست.
- این رؤیا که ما حاكم مستقل بر زندگی خود هستیم هنگامی پایان یافت که دریافتیم در ماشین دیوانسالاری مهرهای بیش نیستیم. افکار و احساسات و سلیقههایمان بهدست دولت و صاحبان صنایع و وسائل ارتباط جمعی، که در دست آنان است، هدایت میشود.
- پیشرفت اقتصادی به کشورهای ثروتمند محدود گردیده و شکاف بین ملتهای فقیر و غنی باز هم عمیقتر شدهاست.
- پیشرفت صنعتی، چه در زمینه محیط زیست و چه در زمینه جنگ هستهای، خطراتی پدید آورده که ممکن است همه تمدنها و هرگونه حیات را به نیستی بکشاند.
#اریک_فروم#داشتن_یا_بودن #اکبر_تبریزی(چاپ هجدهم، تهران: نشر مروارید، ۱۳۹۷)
صفحات ۶ و ۷.
@Ab_o_Atash