✳ درباره موسیقی و عشقِ پیری
همانطور که خنده صادق و کاذب وجود دارد، گریه صادق و کاذب هم وجود دارد. گاه انسان با یک طنز ادبی ظریف می خندد که خندهای صادق است. گاهی هم با قلقلک میخندد که کاذب و بیارزش است. گریه هم اینگونه است: گاه انسان برای مظلومیت امام حسین «ع» گریه میکند. گاهی هم با مارش عزا، بی آنکه متوفا را بشناسد، اشک میریزد که اشکی کاذب است.
موسیقی ممکن است چنین خطری داشته باشد؛ یعنی اشکی کاذب به همراه بیاورد و ما خیال کنیم که در عقلِ عملی ما نرمش ایجاد کرده است. این مشکل موسیقیهای بهاصطلاح «عرفانی» است. سایر موسیقیها هم مسلماً مُخرِّب و مُخدّرند و موجب نافرمانی «عقل عملی» از «عقل نظری» میشوند و انسان را در دام گناه میافکنند. مرحوم
#الهی_قمشهای میفرمود: من شعری دربارهٔ نیازردن مور سرودم که برخی آن را از شعر جناب فردوسی ظریفتر میدانند. .
فردوسی فرموده است:
میازار موری که دانهکش است
که جان دارد و جان شیرین، خوش است
و مرحوم الهی قمشهای میفرماید:
هرکس که دلی دارد، یک مور نیازارد
کان مور هم از دلبر، دارد اثری بر دل
سپس فرمود: زمانی به خراسان رفته بودم و در آنجا با انجمن امتی خراسان ملاقاتی داشتم، در آن دیدار دو غزل از خود به آنها تقدیم کردم تا در اینباره که کدام غزل از جوانی و کدام یک در پیری سروده شده، داوری کنند و آنها کاملاً وارونه داوری کردند. گفتند: پس چرا شور و عشق در سروده ایام پیری شما بیشتر است!؟ گفتم: باید به همینصورت باشد. شاعر هرچه پیرتر شود، عاشقتر میشود. در جوانی شور و عشقی خام دارد و در پیری میفهمد که معشوق حقیقی کیست.
انسان هرچه بالاتر میرود، حرفهایش عاشقانهتر و شورانگیزتر میشود. آنگاه همانطور که در قدم نخست
#نواختن را رها کرد، در گام بعدی
#خواندن را هم کنار مینهد. البته
خواندن، اگر
#غنا نباشد، از بهترین نعمتهاست. اگر میخواهید در بهشت از صوت خوش داوود (قاری بهشت) بهرهمند شوید، باید از گوش خود مواظبت کنید تا هر چیزی را نشنود. در این صورت در گام سوم به جایی میرسید که وقتی اشعار یا مطالب اخلاقی - عرفانی را مطالعه میکنید، اشک از دیدگانتان جاری میشود.
#عبدالله_جوادیآملی#نسیم_اندیشهمرکز نشر اسراء
جلد ۱، صفحات ۱۱۹ تا ۱۲۱.
@Ab_o_Atash