✳️ در حاشیهٔ زبان!
این زبان چون سنگ و فَم آهنوش است
وآنچ بجهد از زبان چون آتش است
سنگ و آهن را مزن بر هم گزاف
گه ز روی نقل و گه از روی لاف
زانک تاریک است و هرسو پنبهزار
در میان پنبه چون باشد شرار؟
ظالم آن قومی که چشمان دوختند
زان سخنها عالَمی را سوختند
عالَمی را یک سخن ویران کند
روبهانِ مُرده را شیران کند
جانها در اصل خود عیسیدماند
یک زمان زخمند و گاهی مرهماند
گر سخن خواهی که گویی چون شکر
صبر کن از حرص و این حلوا مخور
صبر باشد مشتهای زیرکان
هست حلوا آرزوی کودکان!
#جلالالدین_محمد_مولوی#مثنوی_معنوی@Ab_o_Atash