✳ آقا نفس بلندی میکشد و داد میزند:
-تا دیروز نهضت، عدالتخانه بود و پناه ما حضرات معصومین بودند. اما حالا سفارت بریتانیا توکل و پناه عدهای شده. آقای نوری فرمودند پلویی که از دیگ انگلیس بیرون بیاید به درد ما نمیخورد.
هر سه نفر ساکت میشوند و مردی که صدای نچسب دارد این بار آرامتر حرف میزند:
-خان چه فرقی دارد نام نهضت چه باشد، مشروطه باشد یا مشروعه یا حتی عدالتخانه؟ سفارت انگلیس باشد یا بقعه یک امامزاده؟
آقا عصبانی میشود؛ الان است که با سیلی صورت مرد را کبود کند:
- وختی شما فرق سفارت و حرم را نفهمید، چطور میخواهید برای مردم مسلمان دل بسوزانید؟ اصلاً علمای متحصن در قم هم راضی به اقامت در سفارت نیستند و نگرانند این سفرهای که پهن شده مردم را مسموم کند.
#سجاد_خالقی#ظلمت_سفیدکتابستان معرفت
صص۸۶ و ۸۷.
@Ab_o_Atash