هیچیک از آدمها عمق و بُعد ندارند و به تبع آدمها وقایع نیز فاقد هر گونه عمقی میشوند. همه جا ما به سادهترین وجه شاهد توطئه و خباثت بدها و مظلومیت و فداکاری خوبها هستیم. حتی آنجایی که در متن واقعه جنبه معماگونگی و پیچیدگی آنقدر پررنگ است که نمیتوان از آن صرف نظر کرد، باز هم معمای شاه به سادهترین شکل ممکن عمق موضوعات را میگیرد و تصویر تخت و ساکن همیشگی را ارائه میدهد. به عنوان نمونه نوع پرداخت به ماجرای نهضت ملی و شکست آن در سریال قابل ذکر است. معمای شاه اصلاً به خود زحمت نمیدهد که پیچیدگی موقعیت و افراد دخیل در ماجرا، خطاهای رهبران، اختلافات درونی، ناکامیهای دولت ملی و طیفبندیهای اجتماعی را نمایش دهد. باز هم کماکان یک عامل وجود دارد و آن توطئه دشمن است. که البته واقعیت دارد ولی همه واقعیت نیست. ضمن اینکه بعضاً شوریاش از حد میگذرد و برای حفظ و تداوم همان تصویر ساکن و ثابت نسبت به واقعیتهای تاریخی نیز کملطفی میشود. مثلاً حمله به منزل مرحوم کاشانی که حضور شخصیتهای مشهور طرفدار مصدق (چون فروهر) در آن خالی از هرگونه ابهام است، باز به عوامل نفوذی دربار و انگلستان نسبت داده میشود!
#سجاد_صفارهرندی[دکترای جامعهشناسی و پژوهشگر آسیبهای اجتماعی]
#روزنامه_صبحنوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۵
صفحه ۱۳.
@Ab_o_Atash