✳ رنگیننامههایی برای فکر نکردن مردم و جوانان
و از ۱۳۳۲ به بعد ماییم و این «رنگیننامه»ها! تحریککننده حیوانیترین غرایز و خالی از حق و شور و شوق – و هیچکدام نه از سرِ درد و همه به یک شکل و شمایل و بدتر از همه اینکه تماماً به یک زبان. به زبانی خالی از شخصیت و امتیاز! میتوانی صفحه سی و هشتم این مجله را که تمام کردی از آن دیگری صفحه سی و نهم را بگیری و دنبال کنی! کار تا به آنجا کشیده است که قهرمانهای قصه پرخواننده این مجله قوم و خویشهای قهرمانهای قصه مجله دیگر از آب درآمدهاند. همه سر و ته یک کرباس. و همه پر از لغات همهزبانه و تازهای به همان بیمعناییِ اصطلاحات دوره دوم. همچون هولاپ، والاستریت، رسیتال، یونیسف، اسپوتنیک، کسر بودجه، قرضه، امتیاز، فستیوال، بورس، کازینو، ترفیعات، سد کرج، تنزل فرانک، واردات بی صادرات، آرمان ملی، ناسیونالیسم مثبت، آپادانا، تهرانشهر و تأمین اعتبار. و همه پولساز و پرخواننده. به ادعای خودشان با تیراژهایی تا ۳۰ هزار در هفته. و مدیران آنها بر مسند مفتضحِ عناوینِ پوچِ خود تکیه زده و پشت فرمان بیوکها و فولکسواگنهای سال به سال نوشونده نشسته و به دیدار شاه و وزرا و سفرا روان! و مفتخر به اینکه در دفتر بیاعتبار تاریخ این زمانه، نامشان را به عنوان
#راهنمایان_عوامالناس ضبط خواهند کرد. زهی خیال خام! فرزندان فردا همچنان که ما امروز
#تف به روی «رعد» میافکنیم، به روی این صفحات رنگینِ ننگین تف خواهند کرد.
درست است که دو روزنامه مهم عصر نسبتاً از این منجلاب به دور ماندهاند، ولی چه باک؟ هر یک از آنها به ازای جاسنگینی و حرمتی که به خود بستهاند، هفتهای دو سه بار در هفتهنامههای مختلف خود
#غسل_نجاست میکنند! چون این جاسنگینی هم ناشی از آگهیهای بلند و بالای کمپانیهای تراکتور و خمیردندان است.
ملاک مطبوعات در این دوران که ما میگذرانیم فقط و فقط افزایش تعداد انتشار است و از چه راه؟ از راه فشار آوردن بر نقاط ضعف خوانندگان. و چه باشند این نقاط ضعف؟ فقط نادانی و واخوردگی! پس نادانی آنها را با جفر و طلسمات و اسطرلاب و مغیبات قانع کنیم و واخوردگیهاشان را به ضرب سینههای بازِ زنانی که افتضاح و گند وجودشان هوای هولیوود را نیز آلوده است. و به روی همین نکته است که دولت هم دست کمک میگذارد. برای اینکه مردم با کلههاشان فکر نکنند بلکه با پایینتنههاشان زندگی کنند. با اسافل اعضا! با مسائل جنسی! با هرزگیها و قرتیمآبیها و «دانسینگ»ها. و کیانند خوانندگان؟ پسرخاله و دخترخالهای که در تمام عمر روی همدیگر را ندیدهاند اما حالا عکسهاشان را در این اوراق ننگین پهلو به پهلوی هم چاپ شده میبینند! مردمی که نه امید به آینده دارند و نه امروزشان به پشیزی میارزد! مردمی که دیروز خودشان را فراموش کردهاند با آن زیارتها و آن ایمانها و آن نذرها، و امروزشان سراسر تقلید [از غرب] است و میمونمآبی!
#جلال_آل_احمد#سه_مقاله_دیگر#ورشکستگی_مطبوعات(چاپ سوم، تهران: انتشارات رواق، ۱۳۵۶)
صفحات ۳۶ و ۳۷.
@Ab_o_Atash