✳ امپراتور الکساندر خود همراه ارتش اول بود. اما فرماندهی کل را نپذیرفته بود. در دستورها ذکر میشد که عملیات در حضور اعلیحضرت (
و نه تحت فرمان او) صورت خواهد گرفت. البته امپراتور ستادی هم که در خور فرماندهی کل باشد در اختیار نداشت، فقط ستاد شخصی امپراتور بود
و زیر نظر رئیس ستاد
و سرکرده آجودانهای مخصوصش پرنس والکونسکی قرار داشت
و از ژنرالها
و آجودانهای نظامی
و آجودانهای مخصوص
و مستشاران امور دیپلماتی
و گروه بیشماری خارجیان تشکیل میشد. از اینها گذشته آراکچیییف وزیر سابق
جنگ، کنت بنیگسن ارشد ژنرالها، والاحضرت پرنس تسارویچ کنستانتین پاولویچ (ولیعهد)، کنت رومیانتسف رئیس دفتر مخصوص، شتاین وزیر سابق پروس، آرمفلد ژنرال سوئدی، پفول طراح عمده نقشه نبرد، ژنرال آجودان پاؤلوچی پناهنده ساردنی، ولتسوگن
و نامداران بسیار دیگری از وابستگان به این ستاد بودند. گرچه این اشخاص هیچگونه سمت نظامی نداشتند اما به علت نام
و اعتبارشان صاحبنفوذ بودند
و اغلب فرماندهان سپاه
و حتی فرمانده کل نمیدانستند که مثلا بنیگسن یا والا حضرت تسارویچ یا آراکچیییف، یا پرنس والکونسکی به چه اعتباری از آنها سؤال یا به صورت توصیه از جانب امپراتور به آنها ابلاغ میشود
و اطاعت از آنها اجباری نیست یا به عکس واجب است.
#لئون_تالستوی #جنگ_و_صلح#سروش_حبیبی(چاپ دهم، تهران: نشر نیلوفر، پاییز ۱۳۹۵)
جلد ۳، صفحه ۹۱۶.
@Ab_o_Atash