✳ پدرم برای حل یک معادله از نظریه خود، باید شش ماه زحمت میکشیدند، و اگر به اشتباهی بر میخوردند، شش ماه وقت میگذاشتند، تا آن اشتباه را پیدا کنند. پدر معادلات خود را، با مداد و روی کاغذ شطرنجی، که باعث میشد بتوانند ریز بنویسند، و اگر اشتباهی شد، آن را پاک کنند، انجام میدادند. روزی به پدر گفتم:
- بهتر نیست چند ماه بروید به ژنو، در مرکز سرن سوئیسی، تا زودتر تعدادی از معادلات خود را، به نتیجه برسانید.
پدر گفتند:
- نه، هرگز. آن وقت این کار به اسم سوئیسیها تمام میشود! من میخواهم به اسم ایران و دانشگاه تهران، تمام بشود.
اقرار میکنم که این پاسخ، تکاندهندهترین، صریحترین و عاشقانهترین پاسخی بود که از یک دانشمند شنیدم.
#ایرج_حسابی#استاد_عشق(زندگینامه پروفسور
#محمود_حسابی)
سازمان چاپ و انتشارات
صفحه ۱۱۰.
ارسالی از سوی یکی از خوانندگان کانال آب و آتش.
@Ab_o_Atash