✳️ زن در ارزشهای انسانی، مستقل است. در بسیاری از آیات و روایات، جز مورد احکام خاص، صرفاً به دلائل لغوی و ادبی - و نه دلائل جنسیتی - است. در مورد مریم"ع" میفرماید:
«صدقت بکلمات رَبها و کتبه کانت من القانتین»(کلمات پروردگارش را تصدیق کرد و از عبادت پیشگان بود.)
قرآن نمیفرماید:«کانت من القانتات» زیرا زنی که کلمات الهی را باور دارد و به کتابهای الهی ایمان دارد و اهل قنوت و خضوع است، تفاوتی با مردان اهل قنوت ندارد. فرهنگ محاوره، غیر از ادبیات کلاسیک و کتابی است. فرهنگ محاوره،
زن تبهکار را نیز، جزو خاطئین میشمارد و قرآن کریم بر همین روش در سوره یوسف میفرماید:
«و استغفری لذنبک انک کنت منالخاطئین» (استغفار کن از گناهت که حقاً تو از خطاکاران بودهای).
این نه به معنی آن است که «خاطئات» نداریم، بلکه برای آن است که قرآن نیز بر اساس فرهنگ محاوره، سخن میگوید. پس قرآن بصراحت میفرماید:
اولاً: خطاب ما با جان انسانهاست و جان، نه مذکر است و نه مؤنث.
ثانیاً: جنسیت به تن آدمی مربوط است و تن، محل فضائل و معارف نیست.
ثالثاً: وقتی قرینهای خاص در کلام نباشد، کلام خداوند را براساس فرهنگ محاوره حمل میکنیم.
رابعاً: هنگام سخن گفتن راجع به توده «ناس» - مجموع
زن و مرد - نمیگوییم «مردها و زنها قیام کردند یا مردها و زنها رأی دادند» بلکه میگوییم: «مردم قیام کردند و رأی دادند.» این فرهنگ محاوره و عرف گفت و گوست و به معنی مذکرگرایی نیست.
آیت الله
#عبدالله_جوادی_آملی#زن_در_آینه_جلال_و_جمالصفحات ۶۶ و ۶۷.
@Ab_o_Atash