📌اصلاحطلبِ شکستخورده، محافظهکار پیروز🔴 «ده سال پیش یک روزنامه نگار در مصاحبهای از من پرسید همه سیستمهای سیاسی اجتماعی یک عمری دارند و سیستم سرمایهداری هم باید عمری داشته باشد عمر این سیستم به نظر شما کی سر میرسد؟ به آن مصاحبه کننده جوان عرض کردم بر اساس ارزیابی بنیادی بنده (که بحث آن در اینجا به درازا میکشد) طی عمر بنده و شما (که بیست و پنج سالی از من جوان تر بود) و فرزندان و نوههای شما هم چنین رخدادی تحقق نخواهد یافت. منتظران اکنون ده سال پیرتر شدهاند و برخی هم به جهان باقی شتافتهاند و در مقابل آن پرسش امروز هم همان ارزیابی را عرض میکنم.»
🔴 «سرمایهداری اینگونه به پایان میرسد: نه با یک انفجار انقلابی، بلکه با نالهای تدریجی. درست همانطور که سرمایهداری بهآرامی و پنهانی جایگزین فئودالیسم شد تا جایی که روابط انسانها بر بازار مبتنی شد و فئودالیسم از میان رفت. امروز نیز سرمایهداری بهدست شیوه اقتصادی جدیدی به نام تکنوفئودالیسم سرنگون خواهد شد.»
▪️این دو بند را امروز به صورت اتفاقی در دو متن مجزا خواندم؛
بند اول را محمد طبیبیان نوشته است و
بند دوم را یانیس واروفاکیس. اولی از موضع راست و دفاع از سرمایهداری مدعی است که تماشای سقوط سرمایهداری به عمر ما و نوادگان ما قد نخواهد داد؛ و دومی از موضع چپ و مخالفت با سرمایهداری معتقد است سرمایهداری به تدریج در حال محو شدن است و کمکم جای خود را به یک شیوهٔ تولید جدید به نام «تکنوفئودالیسم» خواهد داد.
▪️اگر از تفاوتهای ظاهری دو ادعای فوق بگذریم میبینیم که این دو با وجود مواضع سیاسی متفاوت در نهایت ایدهٔ تقریباً مشترکی دارند: مناسبات استثماری حاکم بر جهان انسانها اگرچه ممکن است روزی نابود شود اما تا اطلاع ثانوی تغییر نخواهد کرد. البته ادعای طبیبیان این امتیاز را دارد که صادقانه از موضع راست بیان میشود؛ او برخلاف واروفاکیس ادعای انقلابیگری ندارد. بنابراین مورد طبیبیان نیازمند بحث و تدقیق بیشتری نیست اما مورد واروفاکیس را باید با دقت بیشتری بررسی کرد:
▪️واروفاکیس معتقد است سرمایهداری تدریجاً خواهد مرد و بنابراین انقلابی در کار نخواهد بود (که البته در انتهای متن این ادعای خود را نقض میکند)؛ جالب اینجاست که در این صورتبندی جایگزین سرمایهداریْ سوسیالیسم یا کمونیسم هم نخواهد بود؛ بلکه بشر به دوران فئودالیسم با ظواهری جدید باز خواهد گشت. پیش از واروفاکیس نیز بسیاری معتقد بودند که سرمایهداری نه دفعتاً با انقلاب، بلکه با روندی تدریجی ساقط خواهد شد؛ که البته تجربهٔ قرن بیستم اشتباه بودن ایدهٔ آنها را به اثبات رساند. سرمایهداری نه تنها سیر قهقرایی خود را طی نکرد بلکه روز به روز قدرتمندتر شد. مصلحین سرمایهداری نیز همراه با انقلابیون با فروپاشی شوروری و تغییر رژیم انباشت سوسیال دموکراتیکِ اروپایی-آنگلوآمریکایی به رژیم انباشت جهانیِ به اصطلاح نئولیبرالی عملاً از صحنهٔ سیاست جهانی حذف شدند.
▪️با این تجربهٔ دست اول میتوان مدعی بود که جایگزینی کامل شیوهٔ تولید سرمایهداری با یک شیوهٔ تولید غیراستثماری و غیرطبقاتی اگر حتی روندی طولانی و تدریجی همچون جایگزینی فئودالیسم با سرمایهداری داشته باشد -که البته کاملاً محتمل است- اما به هر حال این روند بدون وجود یک نیروی انقلابی، یقیناً ناممکن خواهد بود. همان سرمایهداری هم بدون نیروی انقلابیِ خود قادر به شکست بقایای شیوهٔ تولید گذشته نبود.
▪️واروفاکیس از سوسیال دموکراتهای پیشین همزمان هم عقبتر است و هم جلوتر؛ او تکوین سرمایهداری را با نوعی دیالکتیک منفی صورتبندی میکند و روند نابودی سرمایهداری را نه با اصلاح تدریجی و دموکراتیک که با گذار به شیوهٔ تولید جدید تکنوفئودالیسم ممکن میبیند. او از مرثیهخوانی برای رؤیای گذار مسالمتآمیز از سرمایهداری به سوسیالیسم عبور کرده و پا به مرحلهٔ خطرناکتری گذاشته است.
▪️تجمیع نواقص استدلالی راستهای میانه (سوسیالدموکراتها) و اوهام راستهای افراطی (نظیر طبیبیان و مرشدان غربی او) کاری است که فقط از کسی چون واروفاکیس برمیآید. اینجاست که باید تأکید کرد اصلاحطلب شکستخورده به مراتب از محافظهکار پیروز خطرناکتر است.
➡️ @ARkheirollahi