الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#پذیرش_قطعنامه
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پذیرش_قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛
به خاطر هجوم دشمن نبود؛
به خاطر تهدید امریکا نبود؛
به‌خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت می‌کرد. وانگهی؛ اگر همه‌ی دنیا در امر جنگ دخالت می‌کردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمی‌گشت!
🌹 آن، یک مسأله‌ی داخلی بود؛ مسأله‌ی دیگری بود. #امام_خامنه_ای
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#آتش_به_اختیار
هرکدام از شما فرمانده اید
عملیات دفاع سراسری به روایت
#حاج_نصرالله_سعیدی
معاون عملیات لشگر10

27 تیر سال 67 در #جزیره_آبادان بودیم. وقتی خبر #پذیرش_قطعنامه اعلام شد، غوغایی شد.
فرمانده و بسیجی هرکسی در گوشه ای از نخلستان های آبادان نشسته بود و گریه می کرد.
هرکس از خود می پرسید خدایا من کجا از فرمان رهبرم سرپیچی کردم و در انجام وظیفه ام کوتاهی کردم.

هر گوشه ای قدم می زدی بسیجی هایی را می دیدی که با خود خلوت کرده بودند و گریه می کردند. بعد از یکی دو ساعت نگاه سنگین رزمنده ها را می دیدم که تکلیف چیست؟ به نظرم رزمنده ها در ذهن خودشان از من به عنوان فرمانده سوال می کردند که چرا ما را به خوبی هدایت و فرماندهی نکردی؟

روز بعد نیروها را جمع کردیم و با آن ها صحبت کردم.
تا اینکه در روز 31 تیر اعلام #آماده_باش شد و گفتند ممکن است دشمن مجدد حمله کند.
من گفتم با 2 گردان از #جزیره_آبادان دفاع می کنم و با نیروها نیز صحبت کردم که اگر دشمن حمله کرد باید تا پای جان مقاومت کنید.

ساعت 12 شب از روی بلندی ، آتش های دشمن بعثی را دیدم. صبح خبر دادند که عراق توانسته تا #جاده اهواز_خرمشهر جلوبیاد. از خط بازدید کردیم و دستور دادیم نیروهایی که در عقبه بودند به خط بیایند.
روز یعنی در اولین روز مرداد 67 با دشمن سینه به سینه شدیم . با توجه به شرایطی که بود گفتم هرکدام از شما فرمانده اید و باید دشمن را به عقب برانیم.
با حاج خادم هماهنگ کردیم که از دو مسیر به دشمن بزنیم و آن ها را قیچی کنیم در حالی که دشمن نیز به راحتی می توانست ما را قیچی کند. چون امکانات ما بسیار کم و گرمای هوا طاقت فرسا بود. آنجا رزمنده ها با جان و دل جنگیدند و آن احساس دینی که بر گردنشان بود را ادا کردند. در نهایت دشمن عقب نشینی کرد و طی روزهای بعد با انجام 2 عملیات توانستیم دشمن را به خط مرزی برسانیم و نگذاریم وجبی از خاک کشورمان در دست دشمن باقی بماند.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#آتش_به_اختیار
هرکدام از شما فرمانده اید
عملیات دفاع سراسری به روایت
#حاج_نصرالله_سعیدی
معاون عملیات لشگر10

27 تیر سال 67 در #جزیره_آبادان بودیم. وقتی خبر #پذیرش_قطعنامه اعلام شد، غوغایی شد.
فرمانده و بسیجی هرکسی در گوشه ای از نخلستان های آبادان نشسته بود و گریه می کرد.
هرکس از خود می پرسید خدایا من کجا از فرمان رهبرم سرپیچی کردم و در انجام وظیفه ام کوتاهی کردم.

هر گوشه ای قدم می زدی بسیجی هایی را می دیدی که با خود خلوت کرده بودند و گریه می کردند. بعد از یکی دو ساعت نگاه سنگین رزمنده ها را می دیدم که تکلیف چیست؟ به نظرم رزمنده ها در ذهن خودشان از من به عنوان فرمانده سوال می کردند که چرا ما را به خوبی هدایت و فرماندهی نکردی؟

روز بعد نیروها را جمع کردیم و با آن ها صحبت کردم.
تا اینکه در روز 31 تیر اعلام #آماده_باش شد و گفتند ممکن است دشمن مجدد حمله کند.
من گفتم با 2 گردان از #جزیره_آبادان دفاع می کنم و با نیروها نیز صحبت کردم که اگر دشمن حمله کرد باید تا پای جان مقاومت کنید.

ساعت 12 شب از روی بلندی ، آتش های دشمن بعثی را دیدم. صبح خبر دادند که عراق توانسته تا #جاده اهواز_خرمشهر جلوبیاد. از خط بازدید کردیم و دستور دادیم نیروهایی که در عقبه بودند به خط بیایند.
روز یعنی در اولین روز مرداد 67 با دشمن سینه به سینه شدیم . با توجه به شرایطی که بود گفتم هرکدام از شما فرمانده اید و باید دشمن را به عقب برانیم.
با حاج خادم هماهنگ کردیم که از دو مسیر به دشمن بزنیم و آن ها را قیچی کنیم در حالی که دشمن نیز به راحتی می توانست ما را قیچی کند. چون امکانات ما بسیار کم و گرمای هوا طاقت فرسا بود. آنجا رزمنده ها با جان و دل جنگیدند و آن احساس دینی که بر گردنشان بود را ادا کردند. در نهایت دشمن عقب نشینی کرد و طی روزهای بعد با انجام 2 عملیات توانستیم دشمن را به خط مرزی برسانیم و نگذاریم وجبی از خاک کشورمان در دست دشمن باقی بماند.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel