🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹#اصلا_حالشون_و_میگیرم !!!
#شهید_غلامرضا_کاظمی#شهادت: دربندیخان
11 فروردین 67
#بمباران شیمیایی
✍️✍️✍️ راوی :
#ناصر_مراد_خانیحتی روی دمپایی هاش نوشته بود
#هر_کی_بپوشه_حالشو_میگیرم .
توی
#عملیات_نصر_4 برادر سید میرخانی با نارنجک دشمن مجروح شد من و
#شهید_غلامرضا_کاظمی و یک نفر بالای سرش رسیدیم . سید درب و داغون شده بود.
من چفیه ام را باز کردم و روی بدن سید کشیدم .
وقتی توی راه می امدیم برانکارد داده بودند بیاریم جلو . اما من توی مسیر خسته شدم و برانکارد را انداختم روی زمین .
وضع سید را که دیدم ، معطل نکردم ، دویدم از دور و اطراف یه برانکارد پیدا کردم و خودم را به سید رساندم .
با کمک
#شهید_کاظمی و آن همرزم دیگرمان سید را روی برانکارد گذاشتیم .
من یک طرف را گرفتم وآنها هم طرف دیگر را ..
سید سنگین بود و آنها غرغر میکردند که سنگینه.
مجبور شدیم جاها را عوض کردیم مقداری از مسیر امده بودیم ، دشمن با خمپاره منطقه رو زیر آتیش برد
جایی برای استراحت سید را زمین گذاشتیم . تا استراحت کنیم
#شهید_کاظمی هم مشغول
#روحیه_دادن به سید بود.
میگفت : سید جان ، اصلا ناراحت نباش ، ببین قدم به قدم جنازه های دشمن افتاده ،
#اصلا_حالشون_و_میگیرم !!!
که یک دفعه یک خمپاره ۶۰ کنارمان زمین خورد و
هر سه خیز رفتیم .
بعد از انفجار من بلند شدم دیدم سالم هستم
اما
#شهید_غلامرضا_کاظمی و اون همسنگرمون ترکش خوردند
#شهید_کاظمی به کمرش ترکش خورده بود ... شهید کاظمی همین طوری که روی زمین خوابیده بود پای منوگرفت و داد میزد که منو ببر عقب . من هم دیدم تا حالا سه نفر بودیم و یک مجروح و حالا من ماندم سه مجروح . چاره ای نبود .
هر سه را رها کردم و رفتم توی خط و کمک گرفتم و بچه ها رو عقب آوردیم.
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷@ALVARESINCHANNEL