الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
✅#شهیدی_که_با_بدن_قطعه_قطعه_به_امام_حسین_علیه_السلام_سلام_داد
🔴 #تخریبچی_شهید
#محمد_رضا_بسطام_خانی
✍️✍️✍️ راوی: #علیرضا_شکاری
ماموریت مین گذاری و #پاکسازی_میادین_مین اطراف #شهر_مندلی عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه #عملیاتی_مسلم_ابن_عقیل علیه السلام در #سومار مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند.
گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود...
#بچه_های_تخریب سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود.
چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند..
#برادر_بسطام_خانی مسوول دسته ما بود...
منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود.
هرکدام مشغول شدیم و نواری از #میدان_مین رو خنثی سازی میکردیم.
#مین_ها_کوشکوبی بود و اکثرا هم حساس شده بود.
من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم.
دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته
بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم
هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد.
سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم.
وقتی رسیدم #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی هم اونجا بود .
دیدم #برادر_بسطام_خانی از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه.
چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم.
بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که.
بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد .
برادرها من رو رها کنید.
تو رو خدا کمک کنید من رو #سمت_کربلا و #حرم_امام_حسین برگردونید تا به آقام سلام بدهم.
ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم.
#شهید_بسطام_خانی نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت:
السلام علیک یا ابا عبدالله.
سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد
غوغایی به پا شده بود.
از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده.
با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی #بدن_قطعه_قطعه_شهید_محمد_رضا_بسطام_خانی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم....
❇️ بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel

🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#شهیدی_که_با_بدن_قطعه_قطعه_به_امام_حسین_علیه_السلام_سلام_داد
#تخریبچی_شهید
#محمد_رضا_بسطام_خانی
✍️✍️✍️ راوی: #علیرضا_شکاری

ماموریت مین گذاری و #پاکسازی_میادین_مین اطراف #شهر_مندلی عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه #عملیاتی_مسلم_ابن_عقیل علیه السلام در #سومار مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند.
گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود...
#بچه_های_تخریب سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود.
چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند..
#برادر_بسطام_خانی مسوول دسته ما بود...
منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود.
هرکدام مشغول شدیم و نواری از #میدان_مین رو خنثی سازی میکردیم.
#مین_ها_کوشکوبی بود و اکثرا هم حساس شده بود.
من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم.
دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته
بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم
هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد.
سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم.
وقتی رسیدم #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی هم اونجا بود .
دیدم #برادر_بسطام_خانی از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه.
چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم.
بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که.
بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد .
برادرها من رو رها کنید.
تو رو خدا کمک کنید من رو #سمت_کربلا و #حرم_امام_حسین برگردونید تا به آقام سلام بدهم.
ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم.
#شهید_بسطام_خانی نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت:
السلام علیک یا ابا عبدالله.
سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد
غوغایی به پا شده بود.
از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده.
با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی #بدن_قطعه_قطعه_شهید_محمد_رضا_بسطام_خانی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم....
بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel

🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀🌹🥀
🌹🥀🌹🥀
🌹🥀
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
سردار شهید فرمانده عملیات غرب کشور
#شهید_غلامعلی_پیچک
شهادت #عملیات_مطلع_الفجر
تاریخ شهادت 20 آذرماه 1360

فرازی از وصیت #شهید_پیچک

✔️🔹 جنازه مرا بر روی #مین_ها بیاندازید، تا منافقین فکر نکنند، ما در راه خدا از جنازه مان دریغ داریم، به دامادیِِ دو ماهه من نگریید، دامادیِ بزرگی در پیش داریم.
✔️🔹 خدا کند که حکومت سرنگون گردد، اما منحرف نگردد، چون انحراف، خیانت به خون شهداست. بگذارید بگویند حکومت دیگری هم به جز حکومت علی (ع) بود به نام خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد، ما از سرنگونی نمی هراسیم بلکه از انحراف می ترسیم.
✔️🔹 مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت علی بود به اسم حکومت خمینی که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد . ما از سر نگونی نمیترسیم . از انحراف میترسیم.
از خدا می خواهم که حتماً این کارها را از من قبول کند و اجرم را بدهد.
اجر من تنها با شهادت ادا می شود و اگر در این راه شهید نشوم، همه زحماتم هدر رفته است.
@alvaresinchannel

🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#شهیدی_که_با_بدن_قطعه_قطعه_به_امام_حسین_علیه_السلام_سلام_داد
#تخریبچی_شهید
#محمد_رضا_بسطام_خانی
✍️✍️✍️ راوی: #علیرضا_شکاری

ماموریت مین گذاری و #پاکسازی_میادین_مین اطراف #شهر_مندلی عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه #عملیاتی_مسلم_ابن_عقیل علیه السلام در #سومار مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند.
گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود...
#بچه_های_تخریب سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود.
چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند..
#برادر_بسطام_خانی مسوول دسته ما بود...
منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود.
هرکدام مشغول شدیم و نواری از #میدان_مین رو خنثی سازی میکردیم.
#مین_ها_کوشکوبی بود و اکثرا هم حساس شده بود.
من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم.
دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته
بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم
هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد.
سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم.
وقتی رسیدم #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی هم اونجا بود .
دیدم #برادر_بسطام_خانی از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه.
چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم.
بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که.
بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد .
برادرها من رو رها کنید.
تو رو خدا کمک کنید من رو #سمت_کربلا و #حرم_امام_حسین برگردونید تا به آقام سلام بدهم.
ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم.
#شهید_بسطام_خانی نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت:
السلام علیک یا ابا عبدالله.
سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد
غوغایی به پا شده بود.
از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده.
با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی #بدن_قطعه_قطعه_شهید_محمد_رضا_بسطام_خانی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم....
بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷
🌷🌷
🌷
#تخریبچی_دقیق
#شهید_محمد_خاکفیروز
شهادت #عملیات_کربلای_2
#حاج_عمران
✍️✍️✍️✍️ #جعفر_طهماسبی

#شهید_محمد_خاکقیروز آدم دقیق و نکته سنجی بود.
همیشه خودکار و قلم همراهش بود . نکات آموزشی رو به دقت و با همه ی جزئیاتش یاداشت میکرد.
مخصوصا در کلاس های انتقال تجربیات که توسط #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی فرمانده گردان تخریب اداره میشد خیلی سووال میکرد تا حدی که بعضی از بچه ها بهش اعتراض مبکردند.
بعضی وقت ها هم که فرمانده از سووال هاش به تنگ میومد میگفت #برادر_خاکفیرورمثل اینکه دلت #سینه_خیز میخواد.
این نکته سنجی و دقت ایشون موجب شده بود که در #کاشت و #ثیت_میدان_مین مورد توجه فرماندهان گردان باشه
توی #رودخانه_کارون قبل از#عملیات_والفجر_8 مشغول آموزش غواصی بودیم . اونجا هم ول کن نبود وسط آب مدام سووال و جواب میکرد. من هم برای اینکه همه از شر سووالهاش خلاص شوند دستش رو فشار میدادم که سرش زیر اب بره. اون هم عصبانی میشد. خیلی #بچه_با_صفایی بود.
#شهید_خاکفیروز در شناسایی #عملیات_کربلای_2 در #پائین_ارتفاع_کدو #وسط_میدون_مین توسط بعثی ها اسیر شد.
چند روز بعد خبرش به ما رسید. من تا شنیدم که خاکفیروز رو گرفتند به شوخی گفتم حتما #وسط_میدون_مین داشته از #مین_ها سووال و جواب میکرده که گرفتار شده.
#شهید_محمد_خاکفیروز رو بعد از اسارت زیر شکنجه به شهادت رسوندند و پیکر مطهرش بعد از 10 سال به میهن اسلامی بازگشت
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel

🌹🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌹🍃
وقتی #هلالی_اول(نونی اول) #شلمچه سقوط کرد
روز 19 دیماه 1365
ساعت 11.30 دقیقه قبل از ظهر
رزمندگان لشگر10

پس از شکسته‌شدن مقاومت دشمن در خاکریز مقطعی ساعت 10 صبح، رزمندگان لشگر10 به مجاورت کانال جنوب پنج‏ضلعی رسیدند .
محوطه مقابل کانال مین‌گذاری شده بود، نیروها کمی معطل شدند تا اینکه #بچه_های _تخریب #مین_‌ها را پاک‌سازی کردند و سرانجام 11 صبح، اولین نیروهای #گردان_المهدی(عج) به پل روی کانال رسیدند.
نیروهای گردان المهدی(ع) با عبور و 2 گروهان از گردان حضرت زینب(س) با عبور از کانال از پنج‏ضلعی خارج شده و عملیات برای فتح #خاکریزهای_هلالی (نونی) شکل را آغاز کردند.
#خاکری_های_هلالی بین جنوب #پنج‏_ضلعی و #جاده_شلمچه کامل‌ترین دژهای دفاعی دشمن در این جبهه به شمار می‌آمدند. وضعیت زمین و منطقه به نفع دشمن بود.
نیروهای عراقی آتش پرحجمی را ـ اعم از تانک و تفنگ 106 و تیربار ـ روی نیروهای لشکر سیدالشهدا(ع) اجرا می‌کردند که تلفات زیادی به گردان‌ها وارد آورد.
با حمله سریع دلاورمردان گردان های #المهدی_و_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها مقاومت دشمن در #هلالی_اول شکسته شد و بلافاصله به‌سمت #هلالی_دوم هجوم بردند.
رزمندگان با پیمودن فاصله میان هلالی اول و دوم عراق که نزدیک به 300 متر بود، اقدام به دور زدن هلالی دوم کردند.
دشمن با تقویت هلالی‌ها توسط نیروهای تکاور، سرسختانه ایستادگی می‌کرد. تا حدود ساعت 11:30، هلالی اول و بخشی از خاکریز بین دو هلالی به تصرف نیروهای گردان المهدی(عج) و گردان حضرت زینب(س) درآمده بود.
🌹🍃
🌹🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
@alvaresinchannel

🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#شهیدی_که_با_بدن_قطعه_قطعه_به_امام_حسین_علیه_السلام_سلام_داد
#تخریبچی_شهید
#محمد_رضا_بسطام_خانی
✍️✍️✍️ راوی: #علیرضا_شکاری

ماموریت مین گذاری و #پاکسازی_میادین_مین اطراف #شهر_مندلی عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه #عملیاتی_مسلم_ابن_عقیل علیه السلام در #سومار مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند.
گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود...
#بچه_های_تخریب سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود.
چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند..
#برادر_بسطام_خانی مسوول دسته ما بود...
منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود.
هرکدام مشغول شدیم و نواری از #میدان_مین رو خنثی سازی میکردیم.
#مین_ها_کوشکوبی بود و اکثرا هم حساس شده بود.
من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم.
دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته
بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم
هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد.
سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم.
وقتی رسیدم #شهید_سید_محمد_زینال_حسینی هم اونجا بود .
دیدم #برادر_بسطام_خانی از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه.
چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم.
بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که.
بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد .
برادرها من رو رها کنید.
تو رو خدا کمک کنید من رو #سمت_کربلا و #حرم_امام_حسین برگردونید تا به آقام سلام بدهم.
ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم.
#شهید_بسطام_خانی نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت:
السلام علیک یا ابا عبدالله.
سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد
غوغایی به پا شده بود.
از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده.
با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی #بدن_قطعه_قطعه_شهید_محمد_رضا_بسطام_خانی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم....
بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید
🌿🌹
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹
🌹
بچه های لشگر10به کانال 11 پل رسیدند

پس از شکسته‌شدن مقاومت دشمن در خاکریز مقطعی چهارم و داخل کانال دژ اول درمقابل مقطعی پنجم، حرکت نیروها از این دو محور به‌سمت کانال جنوب پنج‏ضلعی سریع‌تر شد. حدود ساعت 9 صبح، #خاکریز_مقطعی ششم هم تصرف گردید.
به‌دنبال آن ساعت 10 صبح، نیروها به مجاورت کانال جنوب پنج‏ضلعی رسیدند که چون محوطه مقابل کانال مین‌گذاری شده بود، نیروها کمی معطل شدند تا اینکه #بچه_های _تخریب #مین_‌ها را پاک‌سازی کردند و سرانجام 11 صبح، اولین نیروهای #گردان_المهدی(عج) به پل روی کانال رسیدند.
@alvaresinchannel