الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#فاو_
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
آخرین #نماز_صبح قبل از #شهادت
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8

✍🏿✍🏿 راوی : برادر #سید_علی_هاشمی
رزمنده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

شب قبل از شهادت با #نیرو های_تخریب امد محور گردان قمر بنی هاشم علیه السلام کنار #کارخانه_نمک در شهر #فاو .. حال و هوای خاصی داشت .
گفت: باید جاده های جلوی خط لشگر را با انفجار خرج گود برش بدهیم تا تانک های دشمن اگر جلو آمد ند زمین گیر شوند ونتوانند در پا تک ها بسمت نیروها پیشروی کند.
اون شب #حاج_عبدالله و #بچه های_تخریب از خط خودی عبور کردند و مشغول کار شدند و تا اذان صبح طول کشید. قبل از روشن شدن هوا حاجی بچه های تخریب را عقب آورد و پشت #خاکریز_دو_جداره نماز صبح رو خواندند. این #آخرین_نماز_صبح_حاج_عبدالله بود ...
اخرین نماز صبحش را با آن خشوع مثال زدنی خواند . سپیده صبح بود. من واقای سعیدی فرمانده گردان قمر بنی هاشم علیه السلام حضور داشتیم و در حال صحبت و خدا حافظی با حاج عبدالله بودیم که خمپاره کنار ما منفجر شد از بین جمع دیدم حاجی روی زمین افتاد. ترکش به پشت سرش خورد . انگار در کمال ارامش به خواب رفته بود فورا به اورژانس پشت خط انتقال داده شد و اقدامات به نتیجه نرسید و پس از عمری مجاهدت به فیض شهادت نائل گردید روحش شاد ..‌
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#سی_و هشت_سال_گذشت
سردار شهید و علمدار لشگر10
#بسیجی_شهید_حمید_شاه_حسینی
شهادت 30 بهمن 1364
معاون گردان قمر بنی هاشم علیه السلام
در هنگام عزیمت رزمندگان گردان قمر بنی هاشم (ع) برای ماموریت #فاو
شهادت توسط بمب رها شده از هواپیمای دشمن
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
#سلام_بر_بدنهایی_که_پاره_پاره_شد
#هفت_تن_آل_صفا
#تخریب_لشگر_10
#شهر_فاو 25 فروردین 1365
#شب_ولادت_قمربنی_هاشم_علیه_السلام
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

دشمن برای بازپس گیری #فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و #تخریب_لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای #مین_گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده #فاو_البحار و #کارخانه_نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت آتشباری دشمن در منطقه و رسیدن موج انفجار به #مین_های_ضد_تانک ( ام 19 )که توسط بچه های تخریب کار گذاشته شده بود تعدادی از مینها منفجر شد ودر نتیجه انفجار ده ها کیلو مواد منفجره، #هفت_تن_از_رزمندگان_تخریب به شهادت رسیدند که به #هفت_تن_آل_صفا معروف شدند.از این هفت شهید سه نفر از آنها( #شهید_توحید_ملازمی #شهید_منصور_احدی #شهید_رحمان_میرزا_زاده)به علت نزدیکی به کانون انفجار ابدان مطهرشون کاملا متلاشی شد به طوریکه بچه ها توانستند از محل انفجار مقداری گوشت له شده و دو تا ران پا پیدا کنند و به #معراج_شهدا تحویل دهند. در آن شرایط سخت و زیر نور اندک ماه ، مجزا کردن تکه های بدن هر شهید کار مشکلی بود ولی به هر ترتیب این بدنهای پاره ،پاره شده به تهران برگشت و تحویل خانواده ها شد.....

🍀🍁🌹
🍀🍁🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
یادی از شهید عبدالحمید شاه حسینی

🔷 دیپلم که گرفت، خانواده مقدمات ادامه تحصیل در آمریکا را برایش فراهم کردند، اما همراهی شهید چمران برایش جذاب تر بود. این شد که سر از لبنان درآورد! و چندی بعد، در ۱۸ سالگی و اوج جوانی، سنگرهای خاکی جبهه را ترجیح داد به زندگی در ناز و نعمت شمیران.

اعضای خانواده اش همه گرین کارت امریکا داشتند اما او دلش بند وطن بود.

نام او در جبهه با نام گردان قمر بنی هاشم علیه السلام پیوند خورده بود، درست مثل روح و جان رزمنده ها با محبت حمید.
او علاوه بر جمال و جلالش، با زبان شیرین و شوخ‌طبعی‌اش همه را شیفته ی خود کرده بود. به شوخی به رزمنده های جنوب شهر می گفت:
“شهدای شمرون افضل من شهدای تهرون”

اسم #بچه_های_تخریب را گذاشته بود: “برادرهای فتیله بالا!”

هر وقت آنها را می دید با خنده می گفت: حاج عبدالله به شما نون نمی‎ده بخورید همه عابد و زاهد هستید…

همیشه به آنها سفارش حاج عبدالله نوریان، فرمانده مهندسی رزمی و تخریب لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع)، را می کرد و می گفت: «قدر حاج عبدالله رو بدونید. او سرور ما بچه رزمنده های شمرونه؛ از معرفت، تقوا، سواد و دلاوری. خیلی مواظبش باشید یکدفعه نپره…»

🔷 سردار شهید و علمدار لشگر10 #بسیجی_شهید_حمید_شاه_حسینی در روز 30 بهمن 1364 در حالیکه معاونت گردان قمر بنی هاشم(ع) به عهده داشت در هنگام عزیمت رزمندگان گردان برای ماموریت #فاو توسط بمب رها شده از هواپیمای دشمن به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدا چیذر میهمان خاک شد.
@alvaresinchannel
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
#عملیات_والفجر_8 درتاریخ 20 بهمن ماه سال 1364 با عبور غواصان ، #لشگرهای ده سیدالشهداء علیه السلام ، #21_امام رضا علیه السلام و #تیپ الغدیر استان یزد از اروند رود و حمله به مواضع دشمن بعثی درجزیره ام الرصاص درساعت ده شب با رمز مقدس یا زهرا (ص)انجام شد.پاتکهای دشمن در روز 21 و22 بهمن با تامین نیرو از طریق جزایر #ام البابی شرقی وغربی و آتشباری سنگین شروع شد و رزمندگان با تمام توان دشمن را درجزیره ام الرصاص سرگرم نموده و غواصان سایر یگانها با عبور از اروند عملیات اصلی را با حمله به مواضع دشمن درشهر #فاو در نیمه شب 21 بهمن آغاز نمودند.

سرمای بهمن ماه گرمائی گرفته
با لاله های سرخ زیبائی گرفته
تا صحبت از دریادلان گویم, دل من
در ساحل اروند مأوائی گرفته
🌷🌷🌷🌷🌷
یاد بدن هائی که بی سر بین دشت است
یا در دل اروند رفته برنگشته است
با رمز یا زهرا دلم مهمان فاو است
این روزها یادآور والفجر هشت است
🌷🌷🌷🌷🌷
صدها صدف را موج دریا بُرد با خود
مادر, پسرها را چه زیبا برد با خود
هر کس که داغ قبر گم گشته به دل داشت
دیدم سوا گردید و زهرا(س) بُرد با خود
🌷🌷🌷🌷🌷
سربندهای سبز رویِ آب می فت
پشت سر هم عکسها در قاب می رفت
با چشم گریان دیدمش خنده به لب داشت
وقتی رفیقم دیدن ارباب می رفت
🌷🌷🌷🌷🌷
با شیمیائی قحطی لبخند آمد
با یک نفس, دیگر نفس ها بند آمد
با این همه مشکل ولی بی بی مدد کرد
فریاد فتحِ فاو از اروند آمد
🌷🌷🌷🌷🌷
هر حمله ما مثل طوفان بود آن روز
پشت سرِ ما دست سلطان بود آن روز
حاج مرتضی قربانی و یک پرچم سبز
که هدیه از شاهِ خراسان بود آن روز
🌷🌷🌷🌷🌷
لطفِ امامِ عصر را باید بگویم
اعجازِ فتح و نصر را باید بگویم
یک جاده ای که هر کجایش قتلگاه است
غوغای اُمٌ القصر را باید بگویم
🌷🌷🌷🌷🌷
پیچید عطر یاس بین هر چفیه
هر کس پیِ سبقت گرفتن از بقیه
آنقدر صورت ها و پهلو غرقِ خون شد
تا گشت نامِ فاو«شهر فاطمیه(س)»
🌷🌷🌷🌷🌷
فریادهای بی صدا یادم نرفته
جان دادنِ غواص ها یادم نرفته
زیر دکل بین موانع گیر افتاد
آهسته می زد دست و پا یادم نرفته
🌷🌷🌷🌷🌷
هر کس که گیر افتاد یادِ مادر افتاد
یاد پریشانیِ او پشت در افتاد
لعنت بر آنکه سیلی اش را بی هوا زد
تا که تکانی خورد بی بی با سر افتاد

به مادرش بگوئید منتظر نباش امواج اروند پسرت را باخودش برد ...
#قاسم_نعمتی
#والفجر8
#شهدا
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#فرمانده_فاطمی
#شهید #حاج_عبدالله_نوریان
فرمانده مهندسی رزمی و تخریب
#لشگر_10_سیدالشهداء_
✍️: راوی: #جعفر_طهماسبی

فرمانده ما شهید حاج #عبدالله_نوریان ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت.
اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون #ایام_فاطمیه است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد #قطرات_اشک حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در #فاطمیه_دوم (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای #مهندسی برای احداث خاکریز در خط اول #فاو به شهادت رسید.

🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌷 @ALVARESINCHANNEL
#سلام_بر_بدنهایی_که_پاره_پاره_شد
#هفت_تن_آل_صفا
#تخریب_لشگر_10
#شهر_فاو 25 فروردین 1365
#شب_ولادت_قمربنی_هاشم_علیه_السلام
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

دشمن برای بازپس گیری #فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و #تخریب_لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای #مین_گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده #فاو_البحار و #کارخانه_نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت آتشباری دشمن در منطقه و رسیدن موج انفجار به #مین_های_ضد_تانک ( ام 19 )که توسط بچه های تخریب کار گذاشته شده بود تعدادی از مینها منفجر شد ودر نتیجه انفجار ده ها کیلو مواد منفجره، #هفت_تن_از_رزمندگان_تخریب به شهادت رسیدند که به #هفت_تن_آل_صفا معروف شدند.از این هفت شهید سه نفر از آنها( #شهید_توحید_ملازمی #شهید_منصور_احدی #شهید_رحمان_میرزا_زاده)به علت نزدیکی به کانون انفجار ابدان مطهرشون کاملا متلاشی شد به طوریکه بچه ها توانستند از محل انفجار مقداری گوشت له شده و دو تا ران پا پیدا کنند و به #معراج_شهدا تحویل دهند. در آن شرایط سخت و زیر نور اندک ماه ، مجزا کردن تکه های بدن هر شهید کار مشکلی بود ولی به هر ترتیب این بدنهای پاره ،پاره شده به تهران برگشت و تحویل خانواده ها شد.....

🍀🍁🌹
🍀🍁🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
آخرین #نماز_صبح قبل از #شهادت
سوم اسفند ماه 1364 شهر فاو
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8

✍🏿✍🏿 راوی : برادر #سید_علی_هاشمی
رزمنده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

شب قبل از شهادت با #نیرو های_تخریب امد محور گردان قمر بنی هاشم علیه السلام کنار #کارخانه_نمک در شهر #فاو .. حال و هوای خاصی داشت .
گفت: باید جاده های جلوی خط لشگر را با انفجار خرج گود برش بدهیم تا تانک های دشمن اگر جلو آمد ند زمین گیر شوند ونتوانند در پا تک ها بسمت نیروها پیشروی کند.
اون شب #حاج_عبدالله و #بچه های_تخریب از خط خودی عبور کردند و مشغول کار شدند و تا اذان صبح طول کشید. قبل از روشن شدن هوا حاجی بچه های تخریب را عقب آورد و پشت #خاکریز_دو_جداره نماز صبح رو خواندند. این #آخرین_نماز_صبح_حاج_عبدالله بود ...
اخرین نماز صبحش را با آن خشوع مثال زدنی خواند . سپیده صبح بود. من واقای سعیدی فرمانده گردان قمر بنی هاشم علیه السلام حضور داشتیم و در حال صحبت و خدا حافظی با حاج عبدالله بودیم که خمپاره کنار ما منفجر شد از بین جمع دیدم حاجی روی زمین افتاد. ترکش به پشت سرش خورد . انگار در کمال ارامش به خواب رفته بود فورا به اورژانس پشت خط انتقال داده شد و اقدامات به نتیجه نرسید و پس از عمری مجاهدت به فیض شهادت نائل گردید روحش شاد ..‌
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#شب_مبعث_سال_65
#شهر_فاو
#شهید_مجید_رضایی
✍️✍️✍️ راوی: #ابراهیم_قاسمی

از #مقر_الوارثین برای ماموریت به سمت #شهر_فاو حرکت کردیم
نردیکی های غروب آفتاب بود که به #فاو رسیدیم
هنوز مقر ثابتی در شهر فاو نداشتیم اون شب رفتیم #مقر_بچه_های_اطلاعات_عملیات و مهمان اون ها شدیم
#شب_مبعث بود و قرار بود در مقر اطلاعات مراسمی برگزار شود
از اونجائیکه بچه های اطلاعات عملیات ارادت خاصی به #بچه_های_تخریب داشتند از ما خواستند که اگر در بین بچه های تخریب کسی مداحی میکنه شب مبعث در خدمت باشند
برادر کسبی #شهید_مجید_رضایی رو نشون داد و گفت که ایشون میخونند. و مجید هم به روی خودش نیاورد که اینکاره نیست و گفت چشم ما در خدمتیم. #بچه_های_تخریب همه متعجب بودن از این کار مجید. ولی چیزی نگفتند..
شب شد و همه ی بچه ها جمع شدند برای مراسم مبعث پیامبر و منتظر مجید شدند تا براشون مدح پیامبر بخونه.
مجید با گفتن بسم  الله شروع کرد... اول در حدود ده دقیقه ای توضیح می داد که چطور باید دو انگشتی دست بزنند بعد هم گفت انچه که من میگویم شما بادقت گوش بدید وبعد جواب بدید.
با این جمله شروع کرد..
امشب #شب_مبعث
گوش کن برادر بعد جواب بده
همین جمله را پنج شش دقیقه ادامه داد
#بچه_های_تخریب چون اورا میشناختند همه شروع کردند به خندیدن ولی #بچه_های_اطلاعات ناراحت بودند و با تعجب نگاه میکردند یکی از بچه های اطلاعات یک پوز خندی زد و گفت برادر اگه نمی تونی بخونی مگه مجبوری بگی من مداحم ..
مجید برگشت گفت برادر بشین و ساکت باش و گوش بده ودو باره شروع کرد.
امشب #شب_مبعث
کمپوت میخوایم دربست
گوش کن برادر درست جواب بده
و خلاصه نیم ساعت مجلس را به همین طریق ادامه داد
و شور گرفت
تدارکات یالا
تدارکات یالا
بعد از نیم ساعت #بچه_های_اطلاعات فهمیدند که رو دست خوردند  و اصلا مجید مداح نبوده و این کار رو برای شاد شدن بچه ها در شب مبعث انجام داده.
و خلاصه شب مبعث سال 65 در فاو با شیرین کاری های #شهید_مجید_رضایی پایان یافت .
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌿🍃🌷
یاد روزهای خوب جبهه بخیر
#امشب_شب_مبعث
✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

فروردین سال 65 از نیمه گذشته بود
اعیاد آخر #ماه_رجب و #شعبان در پیش بود #مقر_الوارثین رنگ و بوی بهارگرفته بود. تقریبا دشت های اطراف مقر الوارثین پر بود از لاله های وحشی و سبزی زمین هم مناظر زیبایی خلق کرده بود.
#شب_عید_مبعث بود. به مسوول #تدارکات گردان حاج آقا عباسی گفتیم به خاطر مبعث پیغمبر درب گونی های آجیل رو بازکن وبچه ها رو شاد و خوشحال کن. ایشون با خنده گفت:آجیل برای عید نوروزه نه برای عید مبعث.
معمولا مسوولین تدارکات یک مقدار خسیس بودن و برای همین هم بچه ها بجای #تدارکات بهشون #ندارکات میگفتند.
با قاسم غلامرضایی مشورت کردیم و قرار شد بچه های گردان روکه 150 نفری میشدند جمع کنیم و به سمت سنگر تدارکات که پشت دستشویی های مقر بود راهپیمایی کنیم.
یکی دوساعت به غروب مانده بود که همه بچه ها رو جمع کردیم و قضیه رو بهشون گفتیم و همه راغب شدند برای اعتراض مقابل سنگر تدارکات.
البته قبلا گفته باشم که #شهید_آقا_سید_محمد_زینال_حسینی که چند روزی بود فرمانده #تخریب_لشگر10 شده بود برای سرکشی بچه ها به #فاو رفته بود.
بچه ها مقابل حسینیه جمع شدند و قاسم غلامرضایی هم یه کاغذ از جیبش درآورد که چند خطی روش نوشته بود و روی بلندی مقابل #حسینیه_الوارثین ایستاد و گفت:برادرها این چند خط رو حفظ کنید و با هم میخونیم و به سمت تدارکات میریم.
اون سروده قاسم این بود.
#امشب_شب_مبعث
#کمپوت_میخوایم_دربست
#آجیل_میخوام_سر_بست
#تدارکاات_یالا..#تدارکات_یالا
این چند بیت رو سریع بچه ها حفظ کردند و راه افتادیم سمت تدارکات.
صدای قهقهه بچه ها وقتی سمت تدارکات میرفتیم مقر رو برداشته بود.
مثل اینکه به حاج عباسی مسوول تدارکات خبر داده بودند که بچه ها دارن میان.
وقتی مقابل سنگر تدارکات رسیدیم دیدیم گونی ها آجیل و کمپوت آماده بودند برای پذیرایی ازبچه ها.
اون شب ترفند ما جواب داد و بچه ها به سور و ساتی رسیدند
یادش بخیر
البته فرمانده ما در یک فرصت مقتضی به خاطر این کاری که کردیم ما رو سینه خیز برد.
🌿🍃🌷
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#فرمانده_فاطمی
#شهید #حاج_عبدالله_نوریان
فرمانده مهندسی رزمی و تخریب
#لشگر_10_سیدالشهداء_
✍️: راوی: #جعفر_طهماسبی

فرمانده ما شهید حاج #عبدالله_نوریان ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت.
اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون #ایام_فاطمیه است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد #قطرات_اشک حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در #فاطمیه_دوم (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای #مهندسی برای احداث خاکریز در خط اول #فاو به شهادت رسید.

🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌷 @ALVARESINCHANNEL
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
#سلام_بر_بدنهایی_که_پاره_پاره_شد
#هفت_تن_آل_صفا
#تخریب_لشگر_10
#شهر_فاو
✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

دشمن برای بازپس گیری #فاو یک لحظه آروم و قرار نداشت.نگه داشتن خط پدافندی در فشارهای پی در پی دشمن ، دست کمی از عملیات نداشت.و #تخریب_لشگر10 سیدالشهداء(ع) برای #مین_گذاری مقابل خط پدافندی 3 کیلومتری در محدوده جاده #فاو_البحار و #کارخانه_نمک مامور شد و در این عملیات مین گذاری ، بعلت آتشباری دشمن در منطقه و رسیدن موج انفجار به #مین_های_ضد_تانک ( ام 19 )که توسط بچه های تخریب کار گذاشته شده بود تعدادی از مینها منفجر شد ودر نتیجه انفجار ده ها کیلو مواد منفجره، #هفت_تن_از_رزمندگان_تخریب به شهادت رسیدند که به #هفت_تن_آل_صفا معروف شدند.از این هفت شهید سه نفر از آنها( #شهید_توحید_ملازمی #شهید_منصور_احدی #شهید_رحمان_میرزا_زاده)به علت نزدیکی به کانون انفجار ابدان مطهرشون کاملا متلاشی شد به طوریکه بچه ها توانستند از محل انفجار مقداری گوشت له شده و دو تا ران پا پیدا کنند و به #معراج_شهدا تحویل دهند. در آن شرایط سخت و زیر نور اندک ماه ، مجزا کردن تکه های بدن هر شهید کار مشکلی بود ولی به هر ترتیب این بدنهای پاره ،پاره شده به تهران برگشت و تحویل خانواده ها شد.....

🍀🍁🌹
🍀🍁🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌿🍃🌷
یاد روزهای خوب جبهه بخیر
#امشب_شب_مبعث
✍🏿✍🏿 راوی : #جعفر_طهماسبی

فروردین سال 65 از نیمه گذشته بود
اعیاد آخر #ماه_رجب و #شعبان در پیش بود #مقر_الوارثین رنگ و بوی بهارگرفته بود. تقریبا دشت های اطراف مقر الوارثین پر بود از لاله های وحشی و سبزی زمین هم مناظر زیبایی خلق کرده بود.
#شب_عید_مبعث بود. به مسوول #تدارکات گردان حاج آقا عباسی گفتیم به خاطر مبعث پیغمبر درب گونی های آجیل رو بازکن وبچه ها رو شاد و خوشحال کن. ایشون با خنده گفت:آجیل برای عید نوروزه نه برای عید مبعث.
معمولا مسوولین تدارکات یک مقدار خسیس بودن و برای همین هم بچه ها بجای #تدارکات بهشون #ندارکات میگفتند.
با قاسم غلامرضایی مشورت کردیم و قرار شد بچه های گردان روکه 150 نفری میشدند جمع کنیم و به سمت سنگر تدارکات که پشت دستشویی های مقر بود راهپیمایی کنیم.
یکی دوساعت به غروب مانده بود که همه بچه ها رو جمع کردیم و قضیه رو بهشون گفتیم و همه راغب شدند برای اعتراض مقابل سنگر تدارکات.
البته قبلا گفته باشم که #شهید_آقا_سید_محمد_زینال_حسینی که چند روزی بود فرمانده #تخریب_لشگر10 شده بود برای سرکشی بچه ها به #فاو رفته بود.
بچه ها مقابل حسینیه جمع شدند و قاسم غلامرضایی هم یه کاغذ از جیبش درآورد که چند خطی روش نوشته بود و روی بلندی مقابل #حسینیه_الوارثین ایستاد و گفت:برادرها این چند خط رو حفظ کنید و با هم میخونیم و به سمت تدارکات میریم.
اون سروده قاسم این بود.
#امشب_شب_مبعث
#کمپوت_میخوایم_دربست
#آجیل_میخوام_سر_بست
#تدارکاات_یالا..#تدارکات_یالا
این چند بیت رو سریع بچه ها حفظ کردند و راه افتادیم سمت تدارکات.
صدای قهقهه بچه ها وقتی سمت تدارکات میرفتیم مقر رو برداشته بود.
مثل اینکه به حاج عباسی مسوول تدارکات خبر داده بودند که بچه ها دارن میان.
وقتی مقابل سنگر تدارکات رسیدیم دیدیم گونی ها آجیل و کمپوت آماده بودند برای پذیرایی ازبچه ها.
اون شب ترفند ما جواب داد و بچه ها به سور و ساتی رسیدند
یادش بخیر
البته فرمانده ما در یک فرصت مقتضی به خاطر این کاری که کردیم ما رو سینه خیز برد.
🌿🍃🌷
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#شب_مبعث_سال_65
#شهر_فاو
#شهید_مجید_رضایی
✍️✍️✍️ راوی: #ابراهیم_قاسمی

از #مقر_الوارثین برای ماموریت به سمت #شهر_فاو حرکت کردیم
نردیکی های غروب آفتاب بود که به #فاو رسیدیم
هنوز مقر ثابتی در شهر فاو نداشتیم اون شب رفتیم #مقر_بچه_های_اطلاعات_عملیات و مهمان اون ها شدیم
#شب_مبعث بود و قرار بود در مقر اطلاعات مراسمی برگزار شود
از اونجائیکه بچه های اطلاعات عملیات ارادت خاصی به #بچه_های_تخریب داشتند از ما خواستند که اگر در بین بچه های تخریب کسی مداحی میکنه شب مبعث در خدمت باشند
برادر کسبی #شهید_مجید_رضایی رو نشون داد و گفت که ایشون میخونند. و مجید هم به روی خودش نیاورد که اینکاره نیست و گفت چشم ما در خدمتیم. #بچه_های_تخریب همه متعجب بودن از این کار مجید. ولی چیزی نگفتند..
شب شد و همه ی بچه ها جمع شدند برای مراسم مبعث پیامبر و منتظر مجید شدند تا براشون مدح پیامبر بخونه.
مجید با گفتن بسم الله شروع کرد... اول در حدود ده دقیقه ای توضیح می داد که چطور باید دو انگشتی دست بزنند بعد هم گفت انچه که من میگویم شما بادقت گوش بدید وبعد جواب بدید.
با این جمله شروع کرد..
امشب #شب_مبعث
گوش کن برادر بعد جواب بده
همین جمله را پنج شش دقیقه ادامه داد
#بچه_های_تخریب چون اورا میشناختند همه شروع کردند به خندیدن ولی #بچه_های_اطلاعات ناراحت بودند و با تعجب نگاه میکردند یکی از بچه های اطلاعات یک پوز خندی زد و گفت برادر اگه نمی تونی بخونی مگه مجبوری بگی من مداحم ..
مجید برگشت گفت برادر بشین و ساکت باش و گوش بده ودو باره شروع کرد.
امشب #شب_مبعث
کمپوت میخوایم دربست
گوش کن برادر درست جواب بده
و خلاصه نیم ساعت مجلس را به همین طریق ادامه داد
و شور گرفت
تدارکات یالا
تدارکات یالا
بعد از نیم ساعت #بچه_های_اطلاعات فهمیدند که رو دست خوردند و اصلا مجید مداح نبوده و این کار رو برای شاد شدن بچه ها در شب مبعث انجام داده.
و خلاصه شب مبعث سال 65 در فاو با شیرین کاری های #شهید_مجید_رضایی پایان یافت .
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
آخرین #نماز_صبح قبل از #شهادت
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
#عملیات_والفجر_8

✍🏿✍🏿 راوی : برادر #سید_علی_هاشمی
رزمنده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

شب قبل از شهادت با #نیرو های_تخریب امد محور گردان قمر بنی هاشم علیه السلام کنار #کارخانه_نمک در شهر #فاو .. حال و هوای خاصی داشت .
گفت: باید جاده های جلوی خط لشگر را با انفجار خرج گود برش بدهیم تا تانک های دشمن اگر جلو آمد ند زمین گیر شوند ونتوانند در پا تک ها بسمت نیروها پیشروی کند.
اون شب #حاج_عبدالله و #بچه های_تخریب از خط خودی عبور کردند و مشغول کار شدند و تا اذان صبح طول کشید. قبل از روشن شدن هوا حاجی بچه های تخریب را عقب آورد و پشت #خاکریز_دو_جداره نماز صبح رو خواندند. این #آخرین_نماز_صبح_حاج_عبدالله بود ...
اخرین نماز صبحش را با آن خشوع مثال زدنی خواند . سپیده صبح بود. من واقای سعیدی فرمانده گردان قمر بنی هاشم علیه السلام حضور داشتیم و در حال صحبت و خدا حافظی با حاج عبدالله بودیم که خمپاره کنار ما منفجر شد از بین جمع دیدم حاجی روی زمین افتاد. ترکش به پشت سرش خورد . انگار در کمال ارامش به خواب رفته بود فورا به اورژانس پشت خط انتقال داده شد و اقدامات به نتیجه نرسید و پس از عمری مجاهدت به فیض شهادت نائل گردید روحش شاد ..‌
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#سی_وشش_سال_گذشت
سردار شهید و علمدار لشگر10
#بسیجی_شهید_حمید_شاه_حسینی
شهادت 30 بهمن 1364
معاون گردان قمر بنی هاشم علیه السلام
در هنگام عزیمت رزمندگان گردان قمر بنی هاشم (ع) برای ماموریت #فاو
شهادت توسط بمب رها شده از هواپیمای دشمن
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#فرمانده_فاطمی
#شهید #حاج_عبدالله_نوریان
🌹🍃فرمانده مهندسی رزمی و تخریب🌹🍃
#لشگر_10_سیدالشهداء_
: راوی: #جعفر_طهماسبی

فرمانده ما شهید حاج #عبدالله_نوریان ارادت عجیبی به حضرت زهرا سلام الله علیها داشت. گریه بر فاطمه زهراء سلام الله علیها برای ایشون جایگاه خاصی داشت.
اوایل بهمن سال 64 بود و از جایی برمیگشتیم پشت وانت نشسته بودیم . وانت اطاقدار بود و ایشون همیشه از فرصت ها استفاده میکرد روش رو به من کرد و گفت : مرشد برامون بخون #ایام_فاطمیه است. من هم به جهت علاقه ای که به حاجی داشتم اجابت کردم و سلامی به حضرت زهراء(س) دادم و اشعاری خوندم از همون ابتدا حاجی سرش رو بین زانوهاش گذاشت و تکان شونه هاش شروع شد . خوندن من که تموم شد #قطرات_اشک حاجی کف وانت رو خیس کرده بود. حاجی مزد این همه اخلاص رو از بی بی دو عالم گرفت و چند روز بعد و در #فاطمیه_دوم (شهادت به روایت 95 روز) در حین هدایت دستگاههای #مهندسی برای احداث خاکریز در خط اول #فاو به شهادت رسید.

🍃🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🍃🌷 @ALVARESINCHANNEL
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹
#شب_آخر
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
شهادت 22 تیرماه 67
#جاده_فکه
✍️✍️✍️ راوی: #رمضان_خلیلی
پدر #شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی

روزهای داغ و پر حرارات پایان تیرماه 67 بود و دشمن بعثی مغرورانه به مواضع ما حمله میکرد و یکی پس از دیگری فتوحات رزمندگان در سال های دفاع مقدس رو تصرف میکرد .
روز 21 تیرماه به جبهه #شرهانی و #فکه حمله کرد و #موقعیت_الوارثین که مقر ثابت گردان تخریب لشگر10 بود در معرض خطر قرار گرفت.
ما توی مقر الوارثین 7 یا 8 نفر بیشتر نبودیم و شبها هم در حد چند تا نگهبان توی مقر میموندند.
بقیه بچه های گردان رو به خاطر شرایط خاص منطقه در زاغه مهمات تخریب در کنار #پل_کرخه مستقر کرده بودیم.
شبی که حاج ناصر فرداش رفت و دیگه برنگشت با هم در مقر الوارثین بودیم
بالای حسینیه الوارثین چند تا سنگر درست کرده بودیم و چند تا تیر بار گرینف داخلش گذاشته بودیم
یه تیر بار به سمت سوله های تدارکات و پشت مقر و یک تیر بار به سمت سایت 4 و 5 و یک تیر بار هم به سمت جاده فکه.
اون شب من و حاج ناصر و امیر یشلاقی در مقر نگهبانی میدادیم.
اون شب با حاج ناصر داخل سنگر با هم خلوت کرده بودیم.
حاج ناصر میگفت برادر خلیلی رادیو گفت دشمن #فاو رو گرفته و #حلبچه رو هم عقب اومدیم.
اوضاع به هم ریخته ... مثل اینکه زمزمه صلح میاد.
و آخرش هم یه حدیث گفت:
از قول معصوم گفت : که در آخر الزمان جنگی به پا میشه و عده ای شهید میشند و عده ای میمونند.
اون هایی که میمونند به بی تفاوتی گرفتار شده و گرفتار عذاب درناک الهی میشوند و خدا کنه ما از دسته دوم نباشیم که به عذاب الهی گرفتار بشیم.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
Ещё