الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#شهید_شاه_حسینی
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
#سرداران_شهید_لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام
#شهادت_عملیات_والفجر_8
#شهید_جنگروی جانشین لشگر10
#شهید_نوریان فرمانده مهندسی رزمی و تخریب لشگر10
#شهید_ناظریان معاون گردان علی اصغر(ع) لشگر10
#شهید_عبدی فرمانده گردان قمربنی هاشم(ع) لشگر10
#شهید_شاه_حسینی جانشین گردان قمربنی هاشم(ع) لشگر10
@alvaresinchannel
🍃🌺🌷🌹🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷
🍃🌺🌹🌷

قلندر شمرون
#شهید_عبدالحمید_شاه_حسینی
شهادت : #عملیات_والفجر_8


: راوی : #نصرالله_سعیدی
فرمانده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

خط که توسط #غواص_ها شکسته شد دستور رسید نیروهایی که سوارقایق ها هستند حرکت بکنند. با توجه به برنامه مانور عملیات گردان قرار شد گروهان اول رو #شهید_شاه_حسینی هدایت کنه و خودم گروهان دوم رو جلو ببرم. #معبری که شهید شاه حسینی نیروهاش رو از اون عبور داد مستقیماً روبروی پلی بود که متصل می شد به #جزیره ام_البابی.

شهید حمید سریع وارد کانال خط اول #جزیره ام_الرصاص شد و سریع کار پاکسازی سنگرها رو انجام داد . با سرعت خودش رو به پل ام البابی رساند و نیروهاش رو مستقر کرد. از یک طرف تاریکی هوا و از طرف دیگه باران شدید که زمین رو لغزنده کرده بود سرعت و تحرک رو از ما گرفته بود. ما با تاخیر رسیدیم . وقتی الحاق برقرارشد شهید حمید شاه حسینی را پیدا کردم دیدم تمام بدنش خیسه و از شدت سرما میلرزه .

پرسیدم چه خبر؟ ایشون گفت زمانی که به پل رسیدم خواستم از رو پل رد بشم و وارد جزیره ام البابی شوم و آنجا را شناسایی کنم روی پل گلوله خورد و پل کج شد، بارون هم می آمد سبب لغزندگی پل شده بود و لیز خوردم و توی آب افتادم.

با شهید حمید نیروها رو سازماندهی کردیم و به مقر گردان مستقر در جزیره ام الرصاص حمله کردیم و مقر گردان فتح شد. توی اون گیر و دار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان رو دیدیم که با بچه های تخریب سریع دست به کارشدند و با انفجار #خرج_گود برای رزمنده ها جان پناه درست می کنند. بچه های گردان رو در سنگرها پخش کردیم. شهید حمید رو فرستادم سمت سرپل جزیره ام البابی و با او در تماس بودم. شهید شاه حسینی سرپل مستقر بود و تمام عراقی ها می دانستند که فقط از آنجا می توانند فرار کنند و می آمدند به سمت پل و توسط حمید اسیر می شدند و به عقب فرستاده می شدند. دشمن خیلی سعی کرد سرپل را بگیره و بتونه خودش را پشتیبانی کند اما حمید شاه حسینی و یارانش اجازه نفس کشیدن به دشمن رو ندادن .

🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷
🍃🌺 @alvaresinchannel
🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺
🌿🍃🌺
شبی که مادر #حاج_علی ظرف های #رزمندگان رو شست
#سردار_شهید_علیرضا_موحد_دانش
#فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام
شهادت : 13 مرداد ماه 1362
محل شهادت :عملیات والفجر2 #حاج_عمران
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

حکایتی که حاج غلامحسین پدر شهید حاج علیرضا موحد دانش برای من تعریف کرد
چند ماه بعد از شهادت #علیرضا رفتیم به بچه های #تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام سر بزنیم.اون موقع تیپ در منطقه #عملیات_والفجر 4 در #پنجوین عراق بود و من به اتفاق حاج خانوم و تعدادی از همراهان مجبور شدیم مسافت زیادی میان کوه ها و دره ها طی کنیم تا به مقر تیپ ، بالای ارتفاع بلندی که نامش یادم نیست برسیم.
اونجا که رسیدیم #شهید_حمید_شاه_حسینی و #شهید_سلمان_طرقی و سایر فرماندهان تیپ هم بودند.
زمستان بود ومنطقه هم برفی و بارونی بود .
موقع شام شد و سفره پهن کردند و من و حاج خانوم شام رو توی سنگر کنار بچه ها خوردیم.
بعد از شام ظرف های زیادی توی سفره جمع شده بود که باید شسته میشد.
همه به هم نگاه کردند و گفتند: حالا توی این سرما #ظرف_ها_رو_چه_کسی میشوره.
#شهید_حمید_شاه_حسینی با خنده گفت این چه سووالیه. کی باید ظرف ها رو بشوره؟؟؟؟. همه با تعجب بهش نگاه کردن. حمید گفت : خب معلومه!!!! #مادر_علی_باید_ظرف_ها_رو_بشوره... همه زدند زیر خنده و حاج خانوم هم که از این حرف حمید تعجب نکرده بود گفت: با منت و افتخار ظرف ها رو میشورم.
یکی از بچه ها توی جمع گفت : ما اینجا شیر آب و منبع آب نداریم . آفتابه رو از چشمه آب پر میکنیم وظرف ها رو میشوریم.
حالا آفتابه رو چه کسی برای حاج خانوم آب پرکنه و کمک کنه.
باز #شهید_شاه_حسینی گفت: اون هم معلومه .
حاج آقا آفتابه رو آب میکنه و حاج خانوم هم ظرفها رو میشوره.
من هم رو کردم به حاج خانوم و گفتم ببین ما رو به دردسر انداختی.
خلاصه اون شب سرد زمستان ، من وحاج خانوم ظرف شام #همرزمان_حاج_علی رو شستیم.
🌿🍃🌺
🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺
@alvaresinchannel
جلسه جمع بندی عملیات #ام_الرصاص
23 بهمن 64 خرمشهر
ازسمت راست #شهید_شاه_حسینی – نصرالله سعیدی- اکبرعاطفی- #شهید_حسنیان
@alvaresinchannel
🍃🌺🌷🌹🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷
🍃🌺🌹🌷

قلندر شمرون
#شهید_عبدالحمید_شاه_حسینی
شهادت : #عملیات_والفجر_8


: راوی : #نصرالله_سعیدی
فرمانده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

خط که توسط #غواص_ها شکسته شد دستور رسید نیروهایی که سوارقایق ها هستند حرکت بکنند. با توجه به برنامه مانور عملیات گردان قرار شد گروهان اول رو #شهید_شاه_حسینی هدایت کنه و خودم گروهان دوم رو جلو ببرم. #معبری که شهید شاه حسینی نیروهاش رو از اون عبور داد مستقیماً روبروی پلی بود که متصل می شد به #جزیره ام_البابی.

شهید حمید سریع وارد کانال خط اول #جزیره ام_الرصاص شد و سریع کار پاکسازی سنگرها رو انجام داد . با سرعت خودش رو به پل ام البابی رساند و نیروهاش رو مستقر کرد. از یک طرف تاریکی هوا و از طرف دیگه باران شدید که زمین رو لغزنده کرده بود سرعت و تحرک رو از ما گرفته بود. ما با تاخیر رسیدیم . وقتی الحاق برقرارشد شهید حمید شاه حسینی را پیدا کردم دیدم تمام بدنش خیسه و از شدت سرما میلرزه .

پرسیدم چه خبر؟ ایشون گفت زمانی که به پل رسیدم خواستم از رو پل رد بشم و وارد جزیره ام البابی شوم و آنجا را شناسایی کنم روی پل گلوله خورد و پل کج شد، بارون هم می آمد سبب لغزندگی پل شده بود و لیز خوردم و توی آب افتادم.

با شهید حمید نیروها رو سازماندهی کردیم و به مقر گردان مستقر در جزیره ام الرصاص حمله کردیم و مقر گردان فتح شد. توی اون گیر و دار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان رو دیدیم که با بچه های تخریب سریع دست به کارشدند و با انفجار #خرج_گود برای رزمنده ها جان پناه درست می کنند. بچه های گردان رو در سنگرها پخش کردیم. شهید حمید رو فرستادم سمت سرپل جزیره ام البابی و با او در تماس بودم. شهید شاه حسینی سرپل مستقر بود و تمام عراقی ها می دانستند که فقط از آنجا می توانند فرار کنند و می آمدند به سمت پل و توسط حمید اسیر می شدند و به عقب فرستاده می شدند. دشمن خیلی سعی کرد سرپل را بگیره و بتونه خودش را پشتیبانی کند اما حمید شاه حسینی و یارانش اجازه نفس کشیدن به دشمن رو ندادن .

🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷
🍃🌺 @alvaresinchannel
🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺
🌿🍃🌺
شبی که مادر #حاج_علی ظرف های #رزمندگان رو شست
#سردار_شهید_علیرضا_موحد_دانش
#فرمانده_لشگر_10_سیدالشهداء_علیه_السلام
شهادت : 13 مرداد ماه 1362
محل شهادت :عملیات والفجر2 #حاج_عمران
✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

حکایتی که حاج غلامحسین پدر شهید حاج علیرضا موحد دانش برای من تعریف کرد
چند ماه بعد از شهادت #علیرضا رفتیم به بچه های #تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام سر بزنیم.اون موقع تیپ در منطقه #عملیات_والفجر 4 در #پنجوین عراق بود و من به اتفاق حاج خانوم و تعدادی از همراهان مجبور شدیم مسافت زیادی میان کوه ها و دره ها طی کنیم تا به مقر تیپ ، بالای ارتفاع بلندی که نامش یادم نیست برسیم.
اونجا که رسیدیم #شهید_حمید_شاه_حسینی و #شهید_سلمان_طرقی و سایر فرماندهان تیپ هم بودند.
زمستان بود ومنطقه هم برفی و بارونی بود .
موقع شام شد و سفره پهن کردند و من و حاج خانوم شام رو توی سنگر کنار بچه ها خوردیم.
بعد از شام ظرف های زیادی توی سفره جمع شده بود که باید شسته میشد.
همه به هم نگاه کردند و گفتند: حالا توی این سرما #ظرف_ها_رو_چه_کسی میشوره.
#شهید_حمید_شاه_حسینی با خنده گفت این چه سووالیه. کی باید ظرف ها رو بشوره؟؟؟؟. همه با تعجب بهش نگاه کردن. حمید گفت : خب معلومه!!!! #مادر_علی_باید_ظرف_ها_رو_بشوره... همه زدند زیر خنده و حاج خانوم هم که از این حرف حمید تعجب نکرده بود گفت: با منت و افتخار ظرف ها رو میشورم.
یکی از بچه ها توی جمع گفت : ما اینجا شیر آب و منبع آب نداریم . آفتابه رو از چشمه آب پر میکنیم وظرف ها رو میشوریم.
حالا آفتابه رو چه کسی برای حاج خانوم آب پرکنه و کمک کنه.
باز #شهید_شاه_حسینی گفت: اون هم معلومه .
حاج آقا آفتابه رو آب میکنه و حاج خانوم هم ظرفها رو میشوره.
من هم رو کردم به حاج خانوم و گفتم ببین ما رو به دردسر انداختی.
خلاصه اون شب سرد زمستان ، من وحاج خانوم ظرف شام #همرزمان_حاج_علی رو شستیم.
🌿🍃🌺
🌿🍃🌺🌿🍃🌺🌿🍃🌺
@alvaresinchannel
جلسه جمع بندی عملیات #ام_الرصاص
23 بهمن 64 خرمشهر
ازسمت راست #شهید_شاه_حسینی – نصرالله سعیدی- اکبرعاطفی- #شهید_حسنیان
@alvaresinchannel
🍃🌺🌷🌹🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷
🍃🌺🌹🌷

قلندر شمرون
#شهید_عبدالحمید_شاه_حسینی
شهادت : #عملیات_والفجر_8


: راوی : #نصرالله_سعیدی
فرمانده گردان قمربنی هاشم علیه السلام

خط که توسط #غواص_ها شکسته شد دستور رسید نیروهایی که سوارقایق ها هستند حرکت بکنند. با توجه به برنامه مانور عملیات گردان قرار شد گروهان اول رو #شهید_شاه_حسینی هدایت کنه و خودم گروهان دوم رو جلو ببرم. #معبری که شهید شاه حسینی نیروهاش رو از اون عبور داد مستقیماً روبروی پلی بود که متصل می شد به #جزیره ام_البابی.

شهید حمید سریع وارد کانال خط اول #جزیره ام_الرصاص شد و سریع کار پاکسازی سنگرها رو انجام داد . با سرعت خودش رو به پل ام البابی رساند و نیروهاش رو مستقر کرد. از یک طرف تاریکی هوا و از طرف دیگه باران شدید که زمین رو لغزنده کرده بود سرعت و تحرک رو از ما گرفته بود. ما با تاخیر رسیدیم . وقتی الحاق برقرارشد شهید حمید شاه حسینی را پیدا کردم دیدم تمام بدنش خیسه و از شدت سرما میلرزه .

پرسیدم چه خبر؟ ایشون گفت زمانی که به پل رسیدم خواستم از رو پل رد بشم و وارد جزیره ام البابی شوم و آنجا را شناسایی کنم روی پل گلوله خورد و پل کج شد، بارون هم می آمد سبب لغزندگی پل شده بود و لیز خوردم و توی آب افتادم.

با شهید حمید نیروها رو سازماندهی کردیم و به مقر گردان مستقر در جزیره ام الرصاص حمله کردیم و مقر گردان فتح شد. توی اون گیر و دار #شهید_حاج_عبدالله_نوریان رو دیدیم که با بچه های تخریب سریع دست به کارشدند و با انفجار #خرج_گود برای رزمنده ها جان پناه درست می کنند. بچه های گردان رو در سنگرها پخش کردیم. شهید حمید رو فرستادم سمت سرپل جزیره ام البابی و با او در تماس بودم. شهید شاه حسینی سرپل مستقر بود و تمام عراقی ها می دانستند که فقط از آنجا می توانند فرار کنند و می آمدند به سمت پل و توسط حمید اسیر می شدند و به عقب فرستاده می شدند. دشمن خیلی سعی کرد سرپل را بگیره و بتونه خودش را پشتیبانی کند اما حمید شاه حسینی و یارانش اجازه نفس کشیدن به دشمن رو ندادن .

🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷🍃🌺🌹🌷
🍃🌺 @alvaresinchannel