الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#سیم
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌺🍃🍂
#حماسه_والفجر_8
#رمز: #یا_فاطمه_الزهراء_سلام_الله_علیها
20 بهمن ماه 1364
#منطقه_عمومی_خرمشهر
#جزیره_ام_الرصاص

عملیات والفجر8 درتاریخ 20 بهمن ماه سال 1364 با عبور غواصان #لشگرهای_21_امام_رضا_علیه_السلام ، #لشگر_10_ده_سیدالشهداء_علیه السلام و #تیپ_الغدیر_استان یزد از #اروند_رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در#جزیره_ام_الرصاص درساعت ده شب با رمز #یا_زهرا_سلام_الله_علیها انجام شد..
یکی از یگانهای عمل کننده دراین عملیات ، #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام بود که غواصان این یگان در غالب #گروهان_مستقل_والعادیات و #غواصان_گردان_تخریب_و_اطلاعات_عملیات در دقایق اولیه با عبور از آب اروند رود خود را به ساحل دشمن رسانده و با ایجاد 4 معبردر موانع دشمن در ساحل جزیره ام الرصاص که شامل #سیم_های_خاردار ، #هشت_پر و #بشکه_های_فوگاز بود مسیر را باز نموده و غواصان گروهان والعادیات از گردان قمربنی هاشم علیه السلام با عبور از معابر ، خط اول دشمن را تسخیر نمودند .
درساعت 11 شب با علامت دادن به ساحل خودی با #چراغ_قوه حرکت رزمندگان سایر گردانها که سوار برقایق ها منتظر ادامه عملیات بودند شروع شد.و دو گروهان باقی مانده #گردان_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام از دو معبر وارد ساحل دشمن شده و با پاکسازی سنگرهای دشمن به سمت اهداف خود حمله بردند . و در ادامه عملیات #گردانهای_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حاج_حسین_اسکندرلو ، #علی_اکبر_علیه_السلام ، #گردان_المهدی_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حسنیان،
#گردان_حضرت_زهیر و #گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام با توسعه منطقه درگیری تلفات سنگینی را بردشمن وارد کردند .فشار یگانهای عمل کننده در #جزیره_ام_الرصاص و تصرف اهداف به حدی بود که دشمن احساس خطر نموده ویگانهای خود را از #شهر_فاو به منطقه عمومی #بصره منتقل نمود و به خیال اینکه فلش اصلی عملیات #شهر_بصره میباشد فشار خود را بر رزمندگان یگانهای درگیر در منطقه افزایش دادند.
پاتکهای دشمن در روز 21 و22 بهمن با تامین نیرو از طریق #جزایر_ام_البابی_شرقی وغربی و آتشباری سنگین شروع شد ورزمندگان با تمام توان دشمن را درجزیره ام الرصاص سرگرم نموده و غواصان سایر یگانها با عبور از اروند عملیات اصلی را با حمله به مواضع دشمن درشهر فاو آغاز نمودند.و رزمندگان عمل کننده در منطقه عمومی خرمشهر و جزیره ام الرصاص بعداز 2 روز با تخلیه مجروحین وشهداء جزیره را ترک نمودند.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
#معبر_برگشت
#عملیات_عاشورای_3
بامداد 25 مرداد1364
منطقه عملیات فکه
✍️✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
5️⃣ #قسمت_پنجم

ساعت حدود سه و نیم یا چهار صبح بود. بچه های گردانها عقب میومدند و شهدا و مجروحین و اسراء رو هم با خودشون عقب میاوردن. تقریبا همه نیروها عقب رفتند اما سید عقب نمی اومد. هرچی من و سلیمانی بهش التماس می‌کردیم سید گوشش بدهکار نبود. فکرکنم نگران بچه هایی بود که رفته بودن پل های روی #رودخانه_دویرج رو منهدم کنند.
بچه های گردانها عقب رفته بودند اما #بچه_های_تخریب مشغول انهدام سنگرها و تجهیزات دشمن و کار گذاشتن #تله_های_انفجاری بودند. هوا دیگه داشت روشن میشد که خبرآوردن که همه بچه های تخریب با اتمام ماموریتشان عقب اومدند.
شهید سید محمد هم رضایت داد و عقب اومد.
به خط خودمون که رسیدیم داشت نماز صبح قضا می‌شد.
نماز رو با لباسهای خونی و با تیمم و بدون اینکه پوتین از پا دربیاریم خوندیم.
بعد از نماز سوار تویوتا شدیم و به عقبه #تیپ_سیدالشهداء(ع) دردهکده #حضرت_رسول(ص) اومدیم.
دیدیم بقیه بچه ها هم اونجا هستند. یک راست رفتم سمت کلمن آب یخ و کلمن رو سرکشیدم. از خستگی روی زمین افتادم. هنوز خورشید بالا نیومده بود و سرو صدای "هندونه خربزه" بچه ها من رو از زمین بلند کرد و با همون دست خونی هندونه رو میزدم رو زمین و میشکافت و با خوردنش رفع تشنگی می‌کردم.

حالم که جا آومد یاد رفیقا افتادیم و سراغ یک به یک رو از هم می‌گرفتیم. کلمه"اونم رفت خوش به حالش"بین بچه های تخریب و سایر گردانها رد و بدل می‌شد. تو همون دقایق اولیه بعد از عملیات سر زبونها حماسه خوابیدن #شهید_حاج_قاسم_اصغری رو #سیم_خاردار بود. ما خبر نداشتیم. فقط به خودمون می‌بالیدیم که یک چنین رفیقی داریم. تو دهکده حضرت رسول بودیم (عقبه رزمندگان لشگرحضرت رسول(ص) و سیدالشهداء(ع) درعملیات والفجرمقدماتی) که اخبار ساعت 8 صبح اعلام کرد که #عملیات_عاشوری 3 دیشب در منطقه فکه توسط رزمندگان اسلام انجام شده و تعداد 35 نفر از دشمن اسیر گرفتن و بعد هم اعلام کرد که از این ساعت رای گیری برای انتخاب #چهارمین_رییس_جمهور هم آغاز شده .
ماشین‌ها اومدن و رزمنده ها رو سوار کردن و به عقب بردند. مقر گردان ما #موقعیت_الصابرین در پل کرخه بود و ما ایستگاه صلواتی کرخه پیاده شدیم و رفتیم حموم و از حموم که بیرون اومدیم صندوقهای رای گیری رو آوردند تا رزمندگان رای بدهند.
ما هم با کارت پلاک رای دادیم. رای همه ما #آقای_خامنه_ای بود و مسولین رای گیری کارت پلاک جنگی ما رو سوراخ کردن.
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌺🍃🍂
#حماسه_والفجر_8
#رمز: #یا_فاطمه_الزهراء_سلام_الله_علیها
20 بهمن ماه 1364
#منطقه_عمومی_خرمشهر
#جزیره_ام_الرصاص

عملیات والفجر8 درتاریخ 20 بهمن ماه سال 1364 با عبور غواصان #لشگرهای_21_امام_رضا_علیه_السلام ، #لشگر_10_ده_سیدالشهداء_علیه السلام و #تیپ_الغدیر_استان یزد از #اروند_رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در#جزیره_ام_الرصاص درساعت ده شب با رمز #یا_زهرا_سلام_الله_علیها انجام شد..
یکی از یگانهای عمل کننده دراین عملیات ، #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام بود که غواصان این یگان در غالب #گروهان_مستقل_والعادیات و #غواصان_گردان_تخریب_و_اطلاعات_عملیات در دقایق اولیه با عبور از آب اروند رود خود را به ساحل دشمن رسانده و با ایجاد 4 معبردر موانع دشمن در ساحل جزیره ام الرصاص که شامل #سیم_های_خاردار ، #هشت_پر و #بشکه_های_فوگاز بود مسیر را باز نموده و غواصان گروهان والعادیات از گردان قمربنی هاشم علیه السلام با عبور از معابر ، خط اول دشمن را تسخیر نمودند .
درساعت 11 شب با علامت دادن به ساحل خودی با #چراغ_قوه حرکت رزمندگان سایر گردانها که سوار برقایق ها منتظر ادامه عملیات بودند شروع شد.و دو گروهان باقی مانده #گردان_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام از دو معبر وارد ساحل دشمن شده و با پاکسازی سنگرهای دشمن به سمت اهداف خود حمله بردند . و در ادامه عملیات #گردانهای_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حاج_حسین_اسکندرلو ، #علی_اکبر_علیه_السلام ، #گردان_المهدی_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حسنیان،
#گردان_حضرت_زهیر و #گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام با توسعه منطقه درگیری تلفات سنگینی را بردشمن وارد کردند .فشار یگانهای عمل کننده در #جزیره_ام_الرصاص و تصرف اهداف به حدی بود که دشمن احساس خطر نموده ویگانهای خود را از #شهر_فاو به منطقه عمومی #بصره منتقل نمود و به خیال اینکه فلش اصلی عملیات #شهر_بصره میباشد فشار خود را بر رزمندگان یگانهای درگیر در منطقه افزایش دادند.
پاتکهای دشمن در روز 21 و22 بهمن با تامین نیرو از طریق #جزایر_ام_البابی_شرقی وغربی و آتشباری سنگین شروع شد ورزمندگان با تمام توان دشمن را درجزیره ام الرصاص سرگرم نموده و غواصان سایر یگانها با عبور از اروند عملیات اصلی را با حمله به مواضع دشمن درشهر فاو آغاز نمودند.و رزمندگان عمل کننده در منطقه عمومی خرمشهر و جزیره ام الرصاص بعداز 2 روز با تخلیه مجروحین وشهداء جزیره را ترک نمودند.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🍃🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🌺🍃🍂
#حماسه_والفجر_8
#رمز: #یا_فاطمه_الزهراء_سلام_الله_علیها
20 بهمن ماه 1364
#منطقه_عمومی_خرمشهر
#جزیره_ام_الرصاص

عملیات والفجر8 درتاریخ 20 بهمن ماه سال 1364 با عبور غواصان #لشگرهای_21_امام_رضا_علیه_السلام ، #لشگر_10_ده_سیدالشهداء_علیه السلام و #تیپ_الغدیر_استان یزد از #اروند_رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در#جزیره_ام_الرصاص درساعت ده شب با رمز #یا_زهرا_سلام_الله_علیها انجام شد..
یکی از یگانهای عمل کننده دراین عملیات ، #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام بود که غواصان این یگان در غالب #گروهان_مستقل_والعادیات و #غواصان_گردان_تخریب_و_اطلاعات_عملیات در دقایق اولیه با عبور از آب اروند رود خود را به ساحل دشمن رسانده و با ایجاد 4 معبردر موانع دشمن در ساحل جزیره ام الرصاص که شامل #سیم_های_خاردار ، #هشت_پر و #بشکه_های_فوگاز بود مسیر را باز نموده و غواصان گروهان والعادیات از گردان قمربنی هاشم علیه السلام با عبور از معابر ، خط اول دشمن را تسخیر نمودند .
درساعت 11 شب با علامت دادن به ساحل خودی با #چراغ_قوه حرکت رزمندگان سایر گردانها که سوار برقایق ها منتظر ادامه عملیات بودند شروع شد.و دو گروهان باقی مانده #گردان_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام از دو معبر وارد ساحل دشمن شده و با پاکسازی سنگرهای دشمن به سمت اهداف خود حمله بردند . و در ادامه عملیات #گردانهای_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حاج_حسین_اسکندرلو ، #علی_اکبر_علیه_السلام ، #گردان_المهدی_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حسنیان،
#گردان_حضرت_زهیر و #گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام با توسعه منطقه درگیری تلفات سنگینی را بردشمن وارد کردند .فشار یگانهای عمل کننده در #جزیره_ام_الرصاص و تصرف اهداف به حدی بود که دشمن احساس خطر نموده ویگانهای خود را از #شهر_فاو به منطقه عمومی #بصره منتقل نمود و به خیال اینکه فلش اصلی عملیات #شهر_بصره میباشد فشار خود را بر رزمندگان یگانهای درگیر در منطقه افزایش دادند.
پاتکهای دشمن در روز 21 و22 بهمن با تامین نیرو از طریق #جزایر_ام_البابی_شرقی وغربی و آتشباری سنگین شروع شد ورزمندگان با تمام توان دشمن را درجزیره ام الرصاص سرگرم نموده و غواصان سایر یگانها با عبور از اروند عملیات اصلی را با حمله به مواضع دشمن درشهر فاو آغاز نمودند.و رزمندگان عمل کننده در منطقه عمومی خرمشهر و جزیره ام الرصاص بعداز 2 روز با تخلیه مجروحین وشهداء جزیره را ترک نمودند.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
#معبر_برگشت
#عملیات_عاشورای_3
بامداد 25 مرداد1364
منطقه عملیات فکه
✍️✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
5️⃣ #قسمت_پنجم

ساعت حدود سه و نیم یا چهار صبح بود. بچه های گردانها عقب میومدند و شهدا و مجروحین و اسراء رو هم با خودشون عقب میاوردن. تقریبا همه نیروها عقب رفتند اما سید عقب نمی اومد. هرچی من و سلیمانی بهش التماس می‌کردیم سید گوشش بدهکار نبود. فکرکنم نگران بچه هایی بود که رفته بودن پل های روی #رودخانه_دویرج رو منهدم کنند.
بچه های گردانها عقب رفته بودند اما #بچه_های_تخریب مشغول انهدام سنگرها و تجهیزات دشمن و کار گذاشتن #تله_های_انفجاری بودند. هوا دیگه داشت روشن میشد که خبرآوردن که همه بچه های تخریب با اتمام ماموریتشان عقب اومدند.
شهید سید محمد هم رضایت داد و عقب اومد.
به خط خودمون که رسیدیم داشت نماز صبح قضا می‌شد.
نماز رو با لباسهای خونی و با تیمم و بدون اینکه پوتین از پا دربیاریم خوندیم.
بعد از نماز سوار تویوتا شدیم و به عقبه #تیپ_سیدالشهداء(ع) دردهکده #حضرت_رسول(ص) اومدیم.
دیدیم بقیه بچه ها هم اونجا هستند. یک راست رفتم سمت کلمن آب یخ و کلمن رو سرکشیدم. از خستگی روی زمین افتادم. هنوز خورشید بالا نیومده بود و سرو صدای "هندونه خربزه" بچه ها من رو از زمین بلند کرد و با همون دست خونی هندونه رو میزدم رو زمین و میشکافت و با خوردنش رفع تشنگی می‌کردم.

حالم که جا آومد یاد رفیقا افتادیم و سراغ یک به یک رو از هم می‌گرفتیم. کلمه"اونم رفت خوش به حالش"بین بچه های تخریب و سایر گردانها رد و بدل می‌شد. تو همون دقایق اولیه بعد از عملیات سر زبونها حماسه خوابیدن #شهید_حاج_قاسم_اصغری رو #سیم_خاردار بود. ما خبر نداشتیم. فقط به خودمون می‌بالیدیم که یک چنین رفیقی داریم. تو دهکده حضرت رسول بودیم (عقبه رزمندگان لشگرحضرت رسول(ص) و سیدالشهداء(ع) درعملیات والفجرمقدماتی) که اخبار ساعت 8 صبح اعلام کرد که #عملیات_عاشوری 3 دیشب در منطقه فکه توسط رزمندگان اسلام انجام شده و تعداد 35 نفر از دشمن اسیر گرفتن و بعد هم اعلام کرد که از این ساعت رای گیری برای انتخاب #چهارمین_رییس_جمهور هم آغاز شده .
ماشین‌ها اومدن و رزمنده ها رو سوار کردن و به عقب بردند. مقر گردان ما #موقعیت_الصابرین در پل کرخه بود و ما ایستگاه صلواتی کرخه پیاده شدیم و رفتیم حموم و از حموم که بیرون اومدیم صندوقهای رای گیری رو آوردند تا رزمندگان رای بدهند.
ما هم با کارت پلاک رای دادیم. رای همه ما #آقای_خامنه_ای بود و مسولین رای گیری کارت پلاک جنگی ما رو سوراخ کردن.
@alvaresinchannel
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌺🌺
#مین_گذاری_جزیره_مجنون
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی
#جزیره_مجنون_کنار_جاده_خندق_لشگر_سیدالشهداء(ع) خط پدافندی داشت
قرار شد موانع جلوی خط تقویت بشه و ما مجددا یک ردیف #مین_جهنده_M16 با توجه به بالا اومدن ارتفاع آب مقابل موانع کار بگذاریم... برای این کار نیاز به #سیم_خاردار و #نبشی داشتیم. سیم خاردار ها رو از #مهندسی_جنگ_جهاد توی جزیره گرفتیم اما نبشی مناسب نداشتند و قرار شد #حاج_ناصر با وانت برگردند و از مقرمهندسی لشگر در #اردوگاه_کوثر تحویل بگیرند...فردا صبح آماده شدیم برای رفتن که حاجی به من گفت: #تو_کجا_میایی. گفتم اونجایی که تو میخواهی بری...گفت: اینجا کی میمونه...گفتم اینجا نیازی نیست با هم میریم وبرمیگردیم..
من اصرار داشتم همراهشون برم عقب.
.چون وضعیت خط خیلی قاراش میش بود.. احتمال پیشروی دشمن زیاد بود..
هرچی بهونه آوردم و چند تا #سرفه_خفن هم چاشنیش کردم نشد که نشد.
حاجی اومد حرکت کنه گفتم : بگذار حکایت #اصغر_آقا_سیمان_فروش رو برات بگم و بعد برو.
گفت زود بگو عجله داریم.
حکایت رو اینجوری تعریف کردم.. بنده خدایی بود رفت سیمان بگیره برای ساختن خونش.
گفتند این سیمان رو به #خانواده_شهدا و#اسرا میدن.. شما جزء کدومشون هستی.گفت هیچکدوم..
گفتند پس سیمان به شما نمیدیم
اون بنده خدا چند روز بعد رفت جبهه و از بخت بدش توی عملیات اسیر شد و بعد از چند روز رادیوی عراق باهاش مصاحبه کرد. ازش پرسیدند حرفی برای گفتن نداری.
اون بنده خدا گفت:
فقط یه عرضی داشتم برای #اصغر_آقا_سیمان_فروش.
اصغر آقا دیدی ما رو گرفتار کردی...
دلت خنک شد...
حالا اگه بابام اومد سیمان بهش بده....
من این حکایت رو برای #حاج_ناصرگفتم واون هم خیلی خندید.
ودر آخر بهش گفتم : مثل اون بنده خدا صدای مارو از رادیو عراق میشنوی: که #حاج_ناصر_حالا_دلت_خنک_شد....

البته حاجی رفت تجهیزات آورد و ما هم موانع رو تقویت کردیم و از #جزیره_شمالی ، کنار #جاده_خندق بیرون اومدیم... اما هفته بعدش #دشمن_بعثی با بمباران وسیع #شیمیایی و آتشباری سنگین به #جزیره_مجنون حمله کرد و در روز 4 تیرماه 67 جزیره مجنون رو به تصرف درآورد.
🌺🌺
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#یک_روایت_واقعی
#از_میدان_مین
#عملیات_والفجر_یک
#سردار_شهید_علی_کفایی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #حاج_جعفر_جهروتی_زاده

گردان النصر #تخریب_لشگر 27 محمد رسول الله (ص) به فرماندهی #علی_کفایی مامور باز کردن یکی از این معابر و شکستن خط اول دشمن شد. بچه های گردان النصر در ساعات پایانی شب به پشت میدون مین رسیدند و کار #معبر رو شروع کردند عمق زیاد میدون مین و اتفاقاتی که در اون افتاد حدود 4 ساعت کشید تا به انتهای معبر و به کانالی رسیدند که مملو بود از سیم خاردار حلقوی... تقریبا #معبر_لو_رفته_بود و دشمن با آتشباری زیاد روی معبر سعی میکرد تلفات بگیره حتی گلوله آتش زایی داخل معبر خورد و یک تعداد از بچه ها داخل معبر سوختند.. به کانال که رسیدند شهید علی کفایی خودش دست به کار شد..
برای رد شدن از این حجم سیم خاردار باید از #اژدر_بنگال استفاده کرد ....
اون شب بچه های تخریب تعداد زیادی اژدر بردند و در باز کردن معبر از اونها استفاده شد...
پای کانال که رسیدند دوتا اژدر مونده بود اما چاشنی و فیتیله تموم شده بود.
کانال مملو از سیم خاردار بود.
علی کفایی معطل نکرد داخل کانال شد و دو تا لوله اژدر بنگال رو سر هم کرد و زیر #سیم_خاردار_های داخل کانال گذاشت. باید راه باز میشد و رزمنده ها عبور میکردند و دقایق و ثانیه ها حیاتی بود.
اژدر که بدون چاشنی منفجر نمیشه.
حتما باید چاشنی و قدری فتیله باروتی باشه که بعد از آتیش زدن سر فیتیله بتونی از محل انفجار فاصله بگیری.
فقط یک راه برای انفجار اژدرها وجود داشت و علی کفایی همون رو عملی کرد.
علی یک نارنجک بیشتر همراهش نبود .
دهها کیلو مواد منفجره بود و گوشت و پوست و استخون فرمانده تخریب!!!!!
علی نارنجکش رو از کمر باز کرد و #ماسوره_چاشنی رو خارج کرد و داخل #اژدر_بنگال گذاشت و با دو تا دستش چاشنی رو به مواد محکم کرد و بعد اهرم ماسوره رو رها کرد
و صدای انفجار و خالی شدن معبر از سیم خاردار ..
و با بدن قطعه قطعه شده به معراج رفت.
با شهادت فرمانده قهرمان گردان النصر قفل معبر شکست و مسیر باز شد و بچه ها به قلب دشمن زدند.روح سردار شهید علی کفایی شیر منش در صبح روز 22 فروردین 62 از فکه شمالی و منطقه ابوغریب به آسمان رفت و پیکر مطهرش بعد از یک هفته در گلزار شهدای تهران میهمان خاک شد...
🍀🍀🍀آدرس مزار این قهرمان
🌹🌹🌹🌹 گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها- قطعه 28 ردیف 104 شماره3

🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
#حماسه_والفجر_8
#رمز: #یا_فاطمه_الزهراء_سلام_الله_علیها
یکشنبه 20 بهمن ماه سال 1364
مطابق با 29 جمادی الاول
ساعت 9 شب حرکت غواص ها
#منطقه_عمومی_خرمشهر
#جزیره_ام_الرصاص

🟢 عملیات والفجر8 درتاریخ 20 بهمن ماه سال 1364 با عبور غواصان #لشگرهای_21_امام_رضا_علیه_السلام ، #لشگر_10_ده_سیدالشهداء_علیه السلام و #تیپ_الغدیر_استان یزد از #اروند_رود و حمله به مواضع دشمن بعثی در#جزیره_ام_الرصاص درساعت ده شب با رمز #یا_زهرا_سلام_الله_علیها انجام شد..
یکی از یگانهای عمل کننده دراین عملیات ، #لشگر_ده_سیدالشهداء_علیه_السلام بود که غواصان این یگان در غالب #گروهان_مستقل_والعادیات و #غواصان_گردان_تخریب_و_اطلاعات_عملیات در دقایق اولیه با عبور از آب اروند رود خود را به ساحل دشمن رسانده و با ایجاد 4 معبردر موانع دشمن در ساحل جزیره ام الرصاص که شامل #سیم_های_خاردار ، #هشت_پر و #بشکه_های_فوگاز بود مسیر را باز نموده و غواصان گروهان والعادیات از گردان قمربنی هاشم علیه السلام با عبور از معابر ، خط اول دشمن را تسخیر نمودند .
درساعت 11 شب با علامت دادن به ساحل خودی با #چراغ_قوه حرکت رزمندگان سایر گردانها که سوار برقایق ها منتظر ادامه عملیات بودند شروع شد.و دو گروهان باقی مانده #گردان_قمر_بنی_هاشم_علیه_السلام از دو معبر وارد ساحل دشمن شده و با پاکسازی سنگرهای دشمن به سمت اهداف خود حمله بردند . و در ادامه عملیات #گردانهای_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حاج_حسین_اسکندرلو ، #علی_اکبر_علیه_السلام ، #گردان_المهدی_علیه_السلام به فرماندهی #شهید_حسنیان،
#گردان_حضرت_زهیر و #گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام با توسعه منطقه درگیری تلفات سنگینی را بردشمن وارد کردند .فشار یگانهای عمل کننده در #جزیره_ام_الرصاص و تصرف اهداف به حدی بود که دشمن احساس خطر نموده ویگانهای خود را از #شهر_فاو به منطقه عمومی #بصره منتقل نمود و به خیال اینکه فلش اصلی عملیات #شهر_بصره میباشد فشار خود را بر رزمندگان یگانهای درگیر در منطقه افزایش دادند.
پاتکهای دشمن در روز 21 و22 بهمن با تامین نیرو از طریق #جزایر_ام_البابی_شرقی وغربی و آتشباری سنگین شروع شد ورزمندگان با تمام توان دشمن را درجزیره ام الرصاص سرگرم نموده و غواصان سایر یگانها با عبور از اروند عملیات اصلی را با حمله به مواضع دشمن درشهر فاو آغاز نمودند.و رزمندگان عمل کننده در منطقه عمومی خرمشهر و جزیره ام الرصاص بعداز 2 روز با تخلیه مجروحین وشهداء جزیره را ترک نمودند.
@alvaresinchannel
❇️ #ویژه_نامه_عملیات_والفجر_8
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
🌸🌹
#آخرین_وداع
#شهید_حسن_مقدم
#عملیات_کربلای_2
✍️✍️✍️راوی : #جعفر_طهماسبی

روز یکشنبه 9 شهریور 65 از صبح تا ظهر اجازه دادند که در اختیار خودمون باشیم و اجازه دادند هر کس میخواهد داخل #شه_نقده برود آزاد است.
من هم با حسن راه افتادیم که چرخی توی شهر بزنیم . هم وطنان آذری زبان شهر نقده داشتند #تکایا و #حسینیه هاشون رو برپا میکردند. بوی #محرم به مشام میرسید و حسن بی تاب بود.. نهار رو که خوردیم اسم یک تعداد رو خوندند که سریع تجهیزات بگیرند و آماده شوند برای عملیات.. اسم من و حسن رو هم خوندند..
من #بسیجی بودم و حسن #پاسدار بود...حسن لباس سبز پاسداریش رو که تازه جیره گرفته بود پوشید و بند حمایل بست و نارنجکها رو بهش آویزون کرد و من هم لباس خاکی پوشیدم..
یک مینی بوس و چند تا وانت وارد مدرسه شدند و بعد از زیر قرآن رد شدن و وداع با بفیه بچه ها سوار ماشین ها شدیم و هنوز هوا روشن بود که به #پادگان_پسوه رسیدیم و از اونجا به گردانها به عنوان #تخریبچی مامور شدیم..من رفتم گردان #حضرت_قاسم_علیه_السلام و حسن رفت گردان #حضرت_علی_اضغر_علیه_السلام لشگر10 سیدالشهداء(ع)..
کامیونهای کمپرسی آمدند و بچه های گردانها رو سوار کردند برای انتقال به خط مقدم ، و من و حسن هم از هم جدا شدیم .
هوا گرگ و میش بود که روی #ارتفاع_کدو در داخل خاک عراق از ماشینها پیاده شدیم و دسته ها به خط شدند و فرمانده ها شروع کردن به توجیه نیروهاشون و من هم تو فکر حسن بودم که ماشین نیروهایی #گردان_حضرت_علی_اصغر (ع) رسید... هوا داشت تاریک میشد که شام رو هم پخش کردند و گفتند همه شام بخورند شام کنسرو ماهی و نون بود و من چون تجربه خوردن این شام و تشنگی رو داشتم شام نخوردم..داشتم نارنجکهام رو روی بند حمایل محکم میکردم که یکی از پشت سر بغلم کرد و کتفهام رو سفت گرفت و تا اومدم بفهمم کیه دو تا ماچ از صورت من کرد و من رو رها کرد من تا صورت برگردوندم او دیگر چند متری از من دور شده بود..اون حسن مقدم بود که خندان از من دور میشد و با خنده میگفت بالاخره ماچت کردم. من رو حلال کن و در حالیکه با #سیم_خاردارقطع کن بازی میکرد از#ارتفاع_کدو به پائین سرازیر شدند.
و گردان ما هم بعد از #گردان_حضرت_علی_اصغ_علیه_السلام حرکت کرد.
🌸🌹
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
#معبر_برگشت
#عملیات_عاشورای_3
بامداد 25 مرداد1364
منطقه عملیات فکه
✍️✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی
5️⃣ #قسمت_پنجم

ساعت حدود سه و نیم یا چهار صبح بود. بچه های گردانها عقب میومدند و شهدا و مجروحین و اسراء رو هم با خودشون عقب میاوردن. تقریبا همه نیروها عقب رفتند اما سید عقب نمی اومد. هرچی من و سلیمانی بهش التماس می‌کردیم سید گوشش بدهکار نبود. فکرکنم نگران بچه هایی بود که رفته بودن پل های روی #رودخانه_دویرج رو منهدم کنند.
بچه های گردانها عقب رفته بودند اما #بچه_های_تخریب مشغول انهدام سنگرها و تجهیزات دشمن و کار گذاشتن #تله_های_انفجاری بودند. هوا دیگه داشت روشن میشد که خبرآوردن که همه بچه های تخریب با اتمام ماموریتشان عقب اومدند.
شهید سید محمد هم رضایت داد و عقب اومد.
به خط خودمون که رسیدیم داشت نماز صبح قضا می‌شد.
نماز رو با لباسهای خونی و با تیمم و بدون اینکه پوتین از پا دربیاریم خوندیم.
بعد از نماز سوار تویوتا شدیم و به عقبه #تیپ_سیدالشهداء(ع) دردهکده #حضرت_رسول(ص) اومدیم.
دیدیم بقیه بچه ها هم اونجا هستند. یک راست رفتم سمت کلمن آب یخ و کلمن رو سرکشیدم. از خستگی روی زمین افتادم. هنوز خورشید بالا نیومده بود و سرو صدای "هندونه خربزه" بچه ها من رو از زمین بلند کرد و با همون دست خونی هندونه رو میزدم رو زمین و میشکافت و با خوردنش رفع تشنگی می‌کردم.

حالم که جا آومد یاد رفیقا افتادیم و سراغ یک به یک رو از هم می‌گرفتیم. کلمه"اونم رفت خوش به حالش"بین بچه های تخریب و سایر گردانها رد و بدل می‌شد. تو همون دقایق اولیه بعد از عملیات سر زبونها حماسه خوابیدن #شهید_حاج_قاسم_اصغری رو #سیم_خاردار بود. ما خبر نداشتیم. فقط به خودمون می‌بالیدیم که یک چنین رفیقی داریم. تو دهکده حضرت رسول بودیم (عقبه رزمندگان لشگرحضرت رسول(ص) و سیدالشهداء(ع) درعملیات والفجرمقدماتی) که اخبار ساعت 8 صبح اعلام کرد که #عملیات_عاشوری 3 دیشب در منطقه فکه توسط رزمندگان اسلام انجام شده و تعداد 35 نفر از دشمن اسیر گرفتن و بعد هم اعلام کرد که از این ساعت رای گیری برای انتخاب #چهارمین_رییس_جمهور هم آغاز شده .
ماشین‌ها اومدن و رزمنده ها رو سوار کردن و به عقب بردند. مقر گردان ما #موقعیت_الصابرین در پل کرخه بود و ما ایستگاه صلواتی کرخه پیاده شدیم و رفتیم حموم و از حموم که بیرون اومدیم صندوقهای رای گیری رو آوردند تا رزمندگان رای بدهند.
ما هم با کارت پلاک رای دادیم. رای همه ما #آقای_خامنه_ای بود و مسولین رای گیری کارت پلاک جنگی ما رو سوراخ کردن.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#روایت_شب_دهم
یک روایت واقعی
#عبور_از_میدان_مین
عملیات کربلای یک تیرماه 65
#شهر_مهران
✍️✍️✍️ راوی: #سید_محسن_حسینی

شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با #شهید_امیر_تابش و دونفر از #بچه_های_تخریب برای پاکسازی میدان مین دوم جلوی خاکریز دشمن مأموريت داشتیم،
قبل از حرکت پشت خاکریز، شهید سیدمحمد (فرمانده تخریب لشگر10) بسيار نگران بازنشدن #سیم_خارداهای_فرشی دشمن بود برای همين چهار نفری دستهامون رو کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم چنانچه تا شروع عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردار ها بخوابیم ویا توی #میدان_مین بدویم و به هر صورت نیروهارا از موانع رد کنیم
بعد ازین پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم.
پشت #میدان_مین که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین یه مدت کوتاه پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقى کارشان تمام شد و رفتند
ما برای پاکسازی #میدان_مین آغاز بکار کردیم.
با کشیدن #طناب_معبر مسیری رو برای عبور نیروها با #قرص_های_شب_نما مشخص کردیم و نیروهای رزمنده رو با توکل برخدا ازمعبر عبور دادیم .
عملیات شروع شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتیش میریخت. یکی از رزمنده ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من توی معبر زمین گیر شد. و هرکاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده ها با دشمن درگیر بشه نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست اون رزمنده اصابت کرد. چاره ای نبود چپیه ام رو باز کردم ودور بازوش بستم تا جلوی خونریزی رو بگیرم. دشمن با خمپاره معبر رو زیر آتیش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشیم. خونریزی زیاد بود و اون مجروح تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من رو تا تهش سرکشید.
زیر بغلش رو گرفتم تا به خاکریز خودی برسونم و تحوبل بچه های امداد بدهم. همین طور که داخل #میدان_مین عقب میومدیم
در بین میدان مین اول و دوم دیدم یه شهید روی زمین افتاده. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر #شهید_غلامحسين_رضايي است که پایش قطع شده بود . بخودم اومدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند.
مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم وآنها رابه طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاههای مهندسی گشاد کرده بودیم هدایت کردم.
ابتدای #میدان_مین راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت میکنم اگر بازهم حرکت نکرد خودمون دستگیره های حرکت بلدوزر رو به عقب میکشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت میکنه تا از ميدان رد بشه .
خوشبختانه با حرکت شهید تابش وجذبه ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاههای مهندسی را برای زدن خاکریز و جانپناه برای رزمندگان به سلامت از #میدان_مین عبور دادیم.
میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله #بچه_های_تخریب ترمیم بشه . تا نزدیکی های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بوديم .
هوا روشن شده بود که #شهید_سید_محمد اومد دنبالمون و به عقب برگشتیم.
از اینکه به تکلیفمون عمل کرده بودیم احساس رضایت میکردیم
خدا رو شکر که هم معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند.
#امروز_اون_معبر_هنوز_هم_باز_است.
اونایی که برای #اربعین از مرز #مهران به کربلا مشرف میشن از اون معبر به سلامت عبور میکنند.
خدایی یاد اونهایی که برای باز نگهداشتن اون معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشید.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌺🌺
#مین_گذاری_جزیره_مجنون
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی
#جزیره_مجنون_کنار_جاده_خندق_لشگر_سیدالشهداء(ع) خط پدافندی داشت
قرار شد موانع جلوی خط تقویت بشه و ما مجددا یک ردیف #مین_جهنده_M16 با توجه به بالا اومدن ارتفاع آب مقابل موانع کار بگذاریم... برای این کار نیاز به #سیم_خاردار و #نبشی داشتیم. سیم خاردار ها رو از #مهندسی_جنگ_جهاد توی جزیره گرفتیم اما نبشی مناسب نداشتند و قرار شد #حاج_ناصر با وانت برگردند و از مقرمهندسی لشگر در #اردوگاه_کوثر تحویل بگیرند...فردا صبح آماده شدیم برای رفتن که حاجی به من گفت: #تو_کجا_میایی. گفتم اونجایی که تو میخواهی بری...گفت: اینجا کی میمونه...گفتم اینجا نیازی نیست با هم میریم وبرمیگردیم..
من اصرار داشتم همراهشون برم عقب.
.چون وضعیت خط خیلی قاراش میش بود.. احتمال پیشروی دشمن زیاد بود..
هرچی بهونه آوردم و چند تا #سرفه_خفن هم چاشنیش کردم نشد که نشد.
حاجی اومد حرکت کنه گفتم : بگذار حکایت #اصغر_آقا_سیمان_فروش رو برات بگم و بعد برو.
گفت زود بگو عجله داریم.
حکایت رو اینجوری تعریف کردم.. بنده خدایی بود رفت سیمان بگیره برای ساختن خونش.
گفتند این سیمان رو به #خانواده_شهدا و#اسرا میدن.. شما جزء کدومشون هستی.گفت هیچکدوم..
گفتند پس سیمان به شما نمیدیم
اون بنده خدا چند روز بعد رفت جبهه و از بخت بدش توی عملیات اسیر شد و بعد از چند روز رادیوی عراق باهاش مصاحبه کرد. ازش پرسیدند حرفی برای گفتن نداری.
اون بنده خدا گفت:
فقط یه عرضی داشتم برای #اصغر_آقا_سیمان_فروش.
اصغر آقا دیدی ما رو گرفتار کردی...
دلت خنک شد...
حالا اگه بابام اومد سیمان بهش بده....
من این حکایت رو برای #حاج_ناصرگفتم واون هم خیلی خندید.
ودر آخر بهش گفتم : مثل اون بنده خدا صدای مارو از رادیو عراق میشنوی: که #حاج_ناصر_حالا_دلت_خنک_شد....

البته حاجی رفت تجهیزات آورد و ما هم موانع رو تقویت کردیم و از #جزیره_شمالی ، کنار #جاده_خندق بیرون اومدیم... اما هفته بعدش #دشمن_بعثی با بمباران وسیع #شیمیایی و آتشباری سنگین به #جزیره_مجنون حمله کرد و در روز 4 تیرماه 67 جزیره مجنون رو به تصرف درآورد.
🌺🌺
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
@alvaresinchannel
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🍃🌺
#یک_روایت_واقعی
#از_میدان_مین
#عملیات_والفجر_یک
#سردار_شهید_علی_کفایی

✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : #حاج_جعفر_جهروتی_زاده

گردان النصر #تخریب_لشگر 27 محمد رسول الله (ص) به فرماندهی #علی_کفایی مامور باز کردن یکی از این معابر و شکستن خط اول دشمن شد. بچه های گردان النصر در ساعات پایانی شب به پشت میدون مین رسیدند و کار #معبر رو شروع کردند عمق زیاد میدون مین و اتفاقاتی که در اون افتاد حدود 4 ساعت کشید تا به انتهای معبر و به کانالی رسیدند که مملو بود از سیم خاردار حلقوی... تقریبا #معبر_لو_رفته_بود و دشمن با آتشباری زیاد روی معبر سعی میکرد تلفات بگیره حتی گلوله آتش زایی داخل معبر خورد و یک تعداد از بچه ها داخل معبر سوختند.. به کانال که رسیدند شهید علی کفایی خودش دست به کار شد..
برای رد شدن از این حجم سیم خاردار باید از #اژدر_بنگال استفاده کرد ....
اون شب بچه های تخریب تعداد زیادی اژدر بردند و در باز کردن معبر از اونها استفاده شد...
پای کانال که رسیدند دوتا اژدر مونده بود اما چاشنی و فیتیله تموم شده بود.
کانال مملو از سیم خاردار بود.
علی کفایی معطل نکرد داخل کانال شد و دو تا لوله اژدر بنگال رو سر هم کرد و زیر #سیم_خاردار_های داخل کانال گذاشت. باید راه باز میشد و رزمنده ها عبور میکردند و دقایق و ثانیه ها حیاتی بود.
اژدر که بدون چاشنی منفجر نمیشه.
حتما باید چاشنی و قدری فتیله باروتی باشه که بعد از آتیش زدن سر فیتیله بتونی از محل انفجار فاصله بگیری.
فقط یک راه برای انفجار اژدرها وجود داشت و علی کفایی همون رو عملی کرد.
علی یک نارنجک بیشتر همراهش نبود .
دهها کیلو مواد منفجره بود و گوشت و پوست و استخون فرمانده تخریب!!!!!
علی نارنجکش رو از کمر باز کرد و #ماسوره_چاشنی رو خارج کرد و داخل #اژدر_بنگال گذاشت و با دو تا دستش چاشنی رو به مواد محکم کرد و بعد اهرم ماسوره رو رها کرد
و صدای انفجار و خالی شدن معبر از سیم خاردار ..
و با بدن قطعه قطعه شده به معراج رفت.
با شهادت فرمانده قهرمان گردان النصر قفل معبر شکست و مسیر باز شد و بچه ها به قلب دشمن زدند.روح سردار شهید علی کفایی شیر منش در صبح روز 22 فروردین 62 از فکه شمالی و منطقه ابوغریب به آسمان رفت و پیکر مطهرش بعد از یک هفته در گلزار شهدای تهران میهمان خاک شد...
🍀🍀🍀آدرس مزار این قهرمان
🌹🌹🌹🌹 گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها- قطعه 28 ردیف 104 شماره3

🍃🌺
🍃🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#عکسی_که_امروز_به_ثبت_رسید👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿👆🏿
#عملیات_بدر
#رزمندگان_تخریبچی
#شهید_محسن_دینشعاری
#22_اسفند_62
✍️✍️✍️ راوی : #منصور_رفعتی

این عکس برای زمانیه که تجهیزات رو بستیم و آماده تقسیم شدن توی گردان های لشگر 27 برای #عملیات_بدر.هستیم
#شهید_حاج_محسن_دین_شعاری معاون گردان تخریب داشت منطقه ی عملیاتی رو توجیه میکرد.
اونی که سمت راست حاج محسن واستاده ودستاش توجیبشه منم.

مقرمونم توی #جفیر بود که البته قبل عملیاتها برای تیپ ولشگرا تو منطقه ای نزدیک به محل عملیات ایجاد میشد و #مق_تاکتیکی بهش میگفتن هست.
یادش بخیر
اون روز #حاج_محسن یه #جلیقه_ی_تخریب تنشه که واسه اولین بار ابداع شده بود
همون جلیقه ها که #جیب_چاشنی و جای #سیم_چین و جیب سی چار(یک نوع ماده منفجره (C4داره.
تعدای ازشهدا هم توی عکس هستن
مثل #شهید_قدیانی
#شهید_سیانکی
و و و و و
دوروز بعداز این عکس یکی از سنگرای #بچه_های_تخریب رو توی #جزیره_جنوبی ، هواپیماهای دشمن #بمبارون_شیمایی کرد.
دوتا سوله ی کوچیک بود وبا فاصله که توش مستقر بودیم.
#راکت_سیانور درست خورد جلوی در سوله ی بغلیمون، که حدود20 تا از #بچه_های_تخریب_لشگر_حضرت_رسول(ص) توی یه چشم بهم زدن ودرجا بااولین تنفس به شهادت رسیدند.
صحنه ی عجیبی بود.
#شهید_منصور_عبدی که بچه ی #میدون_شوش و ازاون لاتای با معرفت و دریا دل بود وخیلی باصفا وبا مرام ، تصویرشهادتش از یادم نمیره، فرصت نکرده بود #ماسک_شیمیایی رو بزنه.
چندتا ازبچه ها هم خواب بودند و بشهادت رسیدن.
یامرتضی علی چه صحنه ای بود.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
☑️ سلام به همه ی همراهان و همسنگران

🔴⚪️ روزهای سختی است که بر مردم ما میگذرد.
امتحانی است که مثل گذشته مردم ما از اون نمره قبولی میارن
ویروس نحس کرونا قصد سلامت ملت شریف ما رو کرده و #سربازان_خط_مقدم_جبهه_ی_سلامت مقابلش صف بسته اند.
این روزها تداعی کننده روزهای غربت دفاع مقدس است
روزهایی که امام عزیز ما فرمود که مسئله اصلی جنگ است و سرنوشت جنگ در میدان جنگ تعیین میشود.
روزهای بر ما گذشت که همه ی بار جنگ بر روی دوش یک عده مجاهد بود و دیگران به خود مشغول بودند.
روزهایی که امکانات مقابله با دشمن در دست دیگران بود و رزمندگان میدان ، دست خالی با دشمن تا بن دندان مسلح میجنگیدند.
و روزهایی که شنیده اید که مدعیان جهانی حتی فروش #سیم_خاردار را از ما دریغ میکردند.
اما..................
امام عزیز ما با همه ی این بی مهری ها و با اتکاء به قدرت لایزال الهی و توان جوانمردان این سرزمین شر دشمن را از سر این کشور کم کرد و ما سربلند از امتحان گذشته بیرون آمدیم.
ملت ما یکبار دیگر با همه ی مشکلات به مدد الهی حمله به سلامت مردمش را با توان رزمندگان جبهه ی سلامت دفع خواهد کرد و برگه ی زرین دیگری در کارنامه مبارزات این مرز و بوم با دشمنانش به ثبت خواهد رسید.
انشاء الله
به شرط صبوری
و کمک به جبهه ی خودی
یعنی رعایت مسائل بهداشتی و عمل به فرامین افسران جبهه ی سلامت
و تقاضای عاجرانه از همسنگرانی که #صدمات_شیمیایی در سال های دفاع مقدس دیده اند به رعایت نکات بهداشتی و مواظبت از سلامتی.
در باقیمانده ماه رجب از دعا به درگاه الهی برای دفع بلا غافل نشوید.
یاحق
خادمان شما در #کانال_الوارثین
@alvaresinchannel
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹
#شبی_که_حاج_قاسم_روی_سیم_خار_دار_خوابید
#سردار_شهید_حاج_قاسم_اصغری
جانشین گردان تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع)
#عملیات_عاشورای_3_مرداد_ماه_64
✍️✍️✍️ راوی:#جعفر_طهماسبی

#حاج_قاسم شب عملیات عاشورای 3 کاری کرد کارستون..
حاج قاسم شب عملیات با یک تیم از #بچه_های_تخریب مامور شدند برای بازگشایی #معبر گردان علی اصغر علیه السلام.
فرمانده گردان حضرت علی اصغر علیه السلام #شهید_حاج_داوود_آجرلو بود.
شب عملیات پیشاپیش گردان حرکت کردند و وارد معبر شدند. معبر توی شیب تپه بود و با عنایت خدا وتوسل به اهل بیت علیهم السلام و تجربه #شهید_حاج_قاسم معبر بدون مشکل تا انتهای میدون مین باز شد و به #سیم_خاردار_توپی رسیدند . در این موقع اتفاقی افتاد و گردانهای همجوار عملیات رو شروع کردند اما هنوز چند توپ سیم خاردار توی #معبر_گردان_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام بود که باید قطع میشد و بچه ها به دشمن حمله میکردند.
با روشن شدن منورها توی آسمون دشمن متوجه حضور معبر زیر سنگرهاش شد. اینجا بود که شهید حاج قاسم تدبیر کرد و به یکی از بچه ها گفت که سریع خودت رو به سر میدون مین برسون و به فرمانده بگو معبر باز شده و نیروها رو توی معبر هدایت کن.. وقتی رزمنده ها به آخر میدون رسیدند درکمال تعجب دیدند که حاج قاسم روی سیم خاردارها خوابیده و فریاد میزند برادر ها سریع رد شوید وبه دشمن امان ندهید.
بچه ها که شوکه شده بودند برای چند ثانیه درنگ کردند اما #حاج_قاسم با قسم دادن اونها به بی بی #حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها از اونها میخواست که از رویش رد شوند.
گردان علی اصغر علیه السلام از معبری که با بدن حاج قاسم باز شد عبور کرد و با دشمن درگیر شدند ..
همه فکرکرده بودند که حاج قاسم شهید شده .ولی وقتی امدادگرها پیکرغرق به خون حاج قاسم را پیدا می کنند که انگار هزارن تیر به اواصابت کرده..فشار سیم خاردار تمامی سطح جلوی بدن این عزیز را پاره پاره کرده بود این حماسه زود دهان به دهان دربین رزمندگان #لشگر_سیدالشهدا ء(ع) پخش شد حتی #فرمانده_لشگر_برادر_فضلی درصبحگاه رزمندگان لشگراین ایثار شهیدحاج قاسم راستود .
شهید اصغری در اثرفشار روی سیم خاردار سیستم های عصبی شان فشرده شده بود ، دست و پاهایش سوراخ شده بود مویرگ های بدنش پاره شده بود و تشنج داشتند از مردادماه 64 تا دی ماه 64 دربیمارستان مشغول مداوا بود.زخم های بدن شهید حاج قاسم هنوزالتیام پیدا نکرده بود که خود را به جبهه رساند و لباس غواصی به تن کرد و از اروند گذشت و موانع دشمن را شناسایی کرد و چند روز بعد دوباره معبری باز نمود برای حمله رزمندگان به دشمن در جزیره ام الرصاص و باز مجرو حیت و...
#سردار_شهید_حاج_قاسم_اصغری در پاکسازی #میادین_مین سردشت به همراه شهید حاج رسول فیروزبخت در اثر انفجار مین والمرا در آبانماه 66 به شهادت رسید
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹
#شبی_که_حاج_قاسم_روی_سیم_خار_دار_خوابید
#سردار_شهید_حاج_قاسم_اصغری
جانشین گردان تخریب لشگر10سیدالشهداء(ع)
#عملیات_عاشورای_3_مرداد_ماه_64
✍️✍️✍️ راوی:#جعفر_طهماسبی

#حاج_قاسم شب عملیات عاشورای 3 کاری کرد کارستون..
حاج قاسم شب عملیات با یک تیم از #بچه_های_تخریب مامور شدند برای بازگشایی #معبر گردان علی اصغر علیه السلام.
فرمانده گردان حضرت علی اصغر علیه السلام #شهید_حاج_داوود_آجرلو بود.
شب عملیات پیشاپیش گردان حرکت کردند و وارد معبر شدند. معبر توی شیب تپه بود و با عنایت خدا وتوسل به اهل بیت علیهم السلام و تجربه #شهید_حاج_قاسم معبر بدون مشکل تا انتهای میدون مین باز شد و به #سیم_خاردار_توپی رسیدند . در این موقع اتفاقی افتاد و گردانهای همجوار عملیات رو شروع کردند اما هنوز چند توپ سیم خاردار توی #معبر_گردان_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام بود که باید قطع میشد و بچه ها به دشمن حمله میکردند.
با روشن شدن منورها توی آسمون دشمن متوجه حضور معبر زیر سنگرهاش شد. اینجا بود که شهید حاج قاسم تدبیر کرد و به یکی از بچه ها گفت که سریع خودت رو به سر میدون مین برسون و به فرمانده بگو معبر باز شده و نیروها رو توی معبر هدایت کن.. وقتی رزمنده ها به آخر میدون رسیدند درکمال تعجب دیدند که حاج قاسم روی سیم خاردارها خوابیده و فریاد میزند برادر ها سریع رد شوید وبه دشمن امان ندهید.
بچه ها که شوکه شده بودند برای چند ثانیه درنگ کردند اما #حاج_قاسم با قسم دادن اونها به بی بی #حضرت_زهراء_سلام_الله_علیها از اونها میخواست که از رویش رد شوند.
گردان علی اصغر علیه السلام از معبری که با بدن حاج قاسم باز شد عبور کرد و با دشمن درگیر شدند ..
همه فکرکرده بودند که حاج قاسم شهید شده .ولی وقتی امدادگرها پیکرغرق به خون حاج قاسم را پیدا می کنند که انگار هزارن تیر به اواصابت کرده..فشار سیم خاردار تمامی سطح جلوی بدن این عزیز را پاره پاره کرده بود این حماسه زود دهان به دهان دربین رزمندگان #لشگر_سیدالشهدا ء(ع) پخش شد حتی #فرمانده_لشگر_برادر_فضلی درصبحگاه رزمندگان لشگراین ایثار شهیدحاج قاسم راستود .
شهید اصغری در اثرفشار روی سیم خاردار سیستم های عصبی شان فشرده شده بود ، دست و پاهایش سوراخ شده بود مویرگ های بدنش پاره شده بود و تشنج داشتند از مردادماه 64 تا دی ماه 64 دربیمارستان مشغول مداوا بود.زخم های بدن شهید حاج قاسم هنوزالتیام پیدا نکرده بود که خود را به جبهه رساند و لباس غواصی به تن کرد و از اروند گذشت و موانع دشمن را شناسایی کرد و چند روز بعد دوباره معبری باز نمود برای حمله رزمندگان به دشمن در جزیره ام الرصاص و باز مجرو حیت و...
#سردار_شهید_حاج_قاسم_اصغری در پاکسازی #میادین_مین سردشت به همراه شهید حاج رسول فیروزبخت در اثر انفجار مین والمرا در آبانماه 66 به شهادت رسید
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌺🌺
#مین_گذاری_جزیره_مجنون
#شهید_حاج_ناصر_اربابیان
✍️✍️✍️ راوی : #جعفر_طهماسبی
#جزیره_مجنون_کنار_جاده_خندق_لشگر_سیدالشهداء(ع) خط پدافندی داشت
قرار شد موانع جلوی خط تقویت بشه و ما مجددا یک ردیف #مین_جهنده_M16 با توجه به بالا اومدن ارتفاع آب مقابل موانع کار بگذاریم... برای این کار نیاز به #سیم_خاردار و #نبشی داشتیم. سیم خاردار ها رو از #مهندسی_جنگ_جهاد توی جزیره گرفتیم اما نبشی مناسب نداشتند و قرار شد #حاج_ناصر با وانت برگردند و از مقرمهندسی لشگر در #اردوگاه_کوثر تحویل بگیرند...فردا صبح آماده شدیم برای رفتن که حاجی به من گفت: #تو_کجا_میایی. گفتم اونجایی که تو میخواهی بری...گفت: اینجا کی میمونه...گفتم اینجا نیازی نیست با هم میریم وبرمیگردیم..
من اصرار داشتم همراهشون برم عقب.
.چون وضعیت خط خیلی قاراش میش بود.. احتمال پیشروی دشمن زیاد بود..
هرچی بهونه آوردم و چند تا #سرفه_خفن هم چاشنیش کردم نشد که نشد.
حاجی اومد حرکت کنه گفتم : بگذار حکایت #اصغر_آقا_سیمان_فروش رو برات بگم و بعد برو.
گفت زود بگو عجله داریم.
حکایت رو اینجوری تعریف کردم.. بنده خدایی بود رفت سیمان بگیره برای ساختن خونش.
گفتند این سیمان رو به #خانواده_شهدا و#اسرا میدن.. شما جزء کدومشون هستی.گفت هیچکدوم..
گفتند پس سیمان به شما نمیدیم
اون بنده خدا چند روز بعد رفت جبهه و از بخت بدش توی عملیات اسیر شد و بعد از چند روز رادیوی عراق باهاش مصاحبه کرد. ازش پرسیدند حرفی برای گفتن نداری.
اون بنده خدا گفت:
فقط یه عرضی داشتم برای #اصغر_آقا_سیمان_فروش.
اصغر آقا دیدی ما رو گرفتار کردی...
دلت خنک شد...
حالا اگه بابام اومد سیمان بهش بده....
من این حکایت رو برای #حاج_ناصرگفتم واون هم خیلی خندید.
ودر آخر بهش گفتم : مثل اون بنده خدا صدای مارو از رادیو عراق میشنوی: که #حاج_ناصر_حالا_دلت_خنک_شد....

البته حاجی رفت تجهیزات آورد و ما هم موانع رو تقویت کردیم و از #جزیره_شمالی ، کنار #جاده_خندق بیرون اومدیم... اما هفته بعدش #دشمن_بعثی با بمباران وسیع #شیمیایی و آتشباری سنگین به #جزیره_مجنون حمله کرد و در روز 4 تیرماه 67 جزیره مجنون رو به تصرف درآورد.
🌺🌺
🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹
#روایت_شب_دهم
یک روایت واقعی
#عبور_از_میدان_مین
عملیات کربلای یک تیرماه 65
#شهر_مهران
✍️✍️✍️ راوی: #سید_محسن_حسینی

شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با #شهید_امیر_تابش و دونفر از #بچه_های_تخریب برای پاکسازی میدان مین دوم جلوی خاکریز دشمن مأموريت داشتیم،
قبل از حرکت پشت خاکریز، شهید سیدمحمد (فرمانده تخریب لشگر10) بسيار نگران بازنشدن #سیم_خارداهای_فرشی دشمن بود برای همين چهار نفری دستهامون رو کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم چنانچه تا شروع عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردار ها بخوابیم ویا توی #میدان_مین بدویم و به هر صورت نیروهارا از موانع رد کنیم
بعد ازین پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم.
پشت #میدان_مین که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین یه مدت کوتاه پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقى کارشان تمام شد و رفتند
ما برای پاکسازی #میدان_مین آغاز بکار کردیم.
با کشیدن #طناب_معبر مسیری رو برای عبور نیروها با #قرص_های_شب_نما مشخص کردیم و نیروهای رزمنده رو با توکل برخدا ازمعبر عبور دادیم .
عملیات شروع شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتیش میریخت. یکی از رزمنده ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من توی معبر زمین گیر شد. و هرکاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده ها با دشمن درگیر بشه نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست اون رزمنده اصابت کرد. چاره ای نبود چپیه ام رو باز کردم ودور بازوش بستم تا جلوی خونریزی رو بگیرم. دشمن با خمپاره معبر رو زیر آتیش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشیم. خونریزی زیاد بود و اون مجروح تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من رو تا تهش سرکشید.
زیر بغلش رو گرفتم تا به خاکریز خودی برسونم و تحوبل بچه های امداد بدهم. همین طور که داخل #میدان_مین عقب میومدیم
در بین میدان مین اول و دوم دیدم یه شهید روی زمین افتاده. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر #شهید_غلامحسين_رضايي است که پایش قطع شده بود . بخودم اومدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند.
مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم وآنها رابه طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاههای مهندسی گشاد کرده بودیم هدایت کردم.
ابتدای #میدان_مین راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت میکنم اگر بازهم حرکت نکرد خودمون دستگیره های حرکت بلدوزر رو به عقب میکشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت میکنه تا از ميدان رد بشه .
خوشبختانه با حرکت شهید تابش وجذبه ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاههای مهندسی را برای زدن خاکریز و جانپناه برای رزمندگان به سلامت از #میدان_مین عبور دادیم.
میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله #بچه_های_تخریب ترمیم بشه . تا نزدیکی های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بوديم .
هوا روشن شده بود که #شهید_سید_محمد اومد دنبالمون و به عقب برگشتیم.
از اینکه به تکلیفمون عمل کرده بودیم احساس رضایت میکردیم
خدا رو شکر که هم معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند.
#امروز_اون_معبر_هنوز_هم_باز_است.
اونایی که برای #اربعین از مرز #مهران به کربلا مشرف میشن از اون معبر به سلامت عبور میکنند.
خدایی یاد اونهایی که برای باز نگهداشتن اون معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشید.
🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@alvaresinchannel
Ещё