🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹#شهید_علی_عباد_اردستانیشهادت 18 اسفند 1362
#جزیره_مجنون_جنوبی بازگشت پیکر 1377
ساعت سه و چهار بعد ازظهربود. درمسیر به عقب اومدن مجروح ها که عمده اونها آشنا بودن درخواست میکردن؛ برادرها ما رو عقب ببرید. اما امکانش نبود. مجروح های روزهای قبل هم مونده بودند و عروس شهادت اون دور و اطراف چرخ میزد. هرکی میتونست رو پای خودش عقب بیاد از معرکه بیرون میومد. از دور معلوم بود ستونی از نیرو به سمت خط میاد، نزدیک شدند. سرستون
#علی_اردستانی بود، من اون رو دیدم و او هم من رو دید و خوشحال از اینکه سالم برگشتیم با صدای بلند منو صدا کرد.
اومدم به سمتش برم که یک گلوله
#خمپاره_120_میلیمتری بین من و علی زمین خورد منو به شدت پرت کرد و به سینه
#دژ کوبید. همه جا رو دود و خاک گرفته بود و دود و خاک که خوابید، رفتم سمت علی که دیدم تو چاله
خمپاره افتاده و از شکم به پایین پرخونه. انگار میخواست چیزی به من بگه اما نفسش بالا نمیومد. دستش به سمتم دراز بود، دستش رو گرفتم تو دستم. اما دست علی سنگین شد و پلکهاش رو هم افتاد. به خودم اومدم دیدم کریم کسب پرست بالا سرمه و هی من رو صدا میزنه. من هم چشمهام رو باز کردم و گفتم برادر کریم چیزیم نیست و خوشحال شد. گفتم شما برید جلو، من هم حالم جا اومد میام سراغ شما. برید من مسیر رو بلدم.
اونها رفتند و به خدا رسیدند و ما موندیم
یاد همه شون بخیر..
#جعفر_طهماسبی@alvaresinchannel