الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)

#حاج_عباس_قهرودی
Канал
Логотип телеграм канала الوارثین(تخریب لشگر ۱۰)
@ALVARESINCHANNELПродвигать
537
подписчиков
10,3 тыс.
фото
645
видео
247
ссылок
❤️رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤️ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @alvaresin1394
2️⃣بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن #نماز_شب شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه #مداح_گردان_حضرت_قاسم (ع) میومد که میخوند.
شبهای دراز بی عبادت چکنم
طبعم به گناه کرده عادت چکنم
گویند کریم ما گنه میبخشد
او می بخشد من از خجالت چکنم
#شهید_محسن_صباغزاده کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!.
ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم .
شاید هنوز به #نماز_وتر نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات .
خودم رو به #حاج_عباس_قهرودی فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از #خرمشهر خارج بشن .#شهید_صفر_خاجوی فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف #مسجد_جامع_خرمشهر به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند.
گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند..
صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه.
وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!!
🌹☘️
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#روایتی_دیگر_از_کربلای_4
✍️✍️✍️✍️ راوی: #جعفر_طهماسبی

من در عملیات کربلای 4 از #گردان_تخریب مامور شدم به #گردان_حضرت_قاسم(ع) لشگر10 که قرار بود در #نخلستانهای_جزیره_ام_الرصاص به سمت #ابو_الخصیب عملیات کنه.
کار ما در عملیات خیلی زیاد بود قرار بود #بچه_های_تخریب جلوی گروهانها ، نخل ها رو با انفجار کمربندهایی که بدورش میبستند قطع کنند به نحوی که به صورت پل روی آبراهها سقوط کند و تردد نیروها به تندی صورت بگیرد و ما هم برای دقت در این ماموریت خیلی در آموزشها تلاش کرده بودیم.شب عملیات هم در #هلال_احمر_خرمشهر مستقر بودیم که صدای تیر اندازی های پی در پی و آتش توپحانه و پدافندها نوید شروع عملیات رو میداد.من داخل #کیسه_خواب خوابیده بودم و از ترس اینکه موش داخل کیسه خوابم نشه زیپ کیسه خواب رو تا زیر حلقم کشیده بودم وتازه چشمم گرم شده بود که با صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم وبا کیسه خواب از جا بلند شدم.سرو صدای شیرجه هواپیما میومد و علی الظاهر بمب هواپیما مقابل داروخانه خیابونی که از #مسجد_جامع به سمت لب شط میرفت وسط بلوار به زمین خورده بود و به اندازه یک ماشین وانت گود کرده بود.
من از داخل هلال احمر بیرون اومدم و دیدم بچه هایی هم که تو #مسجد_جامع_خرمشهر مشغول استراحت بودند هم مقابل مسجد جمع شده بودند.هرچی فرمانده ها فریاد میزدند داخل ساختمونها برید کسی گوشش بدهکار نبود.
دیگه از نگرانی کسی خوابش نمیبرد همه تجهیزات و حمایل ها رو بسته بودند و آماده دستور بودند که حرکت کنند.از بیرون خبر میومد که #غواصها داخل آب توسط تیربارهای سنگین دشمن قلع و قم شده اند.من چون سابقه گذشتن از #آب_اروند رو در سال گذشته و در #عملیات_والفجر8 داشتم و مجسم میکردم که غواص هنوز از #نهر_عرایض بیرون نرفته زیر آتیش قرار بگیره چه اتفاقی میفته.!!!!
بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن #نماز_شب شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه #مداح_گردان_حضرت_قاسم (ع) میومد که میخوند.
شبهای دراز بی عبادت چکنم
طبعم به گناه کرده عادت چکنم
گویند کریم ما گنه میبخشد
او می بخشد من از خجالت چکنم
#شهید_محسن_صباغزاده کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!.
ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم .
شاید هنوز به #نماز_وتر نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات .
خودم رو به #حاج_عباس_قهرودی فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از #خرمشهر خارج بشن .#شهید_صفر_خاجوی فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف #مسجد_جامع_خرمشهر به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند.
گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند..
صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه.
وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!!
🌹☘️
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchanne
بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن #نماز_شب شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه #مداح_گردان_حضرت_قاسم (ع) میومد که میخوند.
شبهای دراز بی عبادت چکنم
طبعم به گناه کرده عادت چکنم
گویند کریم ما گنه میبخشد
او می بخشد من از خجالت چکنم
#شهید_محسن_صباغزاده کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!.
ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم .
شاید هنوز به #نماز_وتر نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات .
خودم رو به #حاج_عباس_قهرودی فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از #خرمشهر خارج بشن .#شهید_صفر_خاجوی فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف #مسجد_جامع_خرمشهر به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند.
گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند..
صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه.
وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!!
🌹☘️
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن #نماز_شب شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه #مداح_گردان_حضرت_قاسم (ع) میومد که میخوند.
شبهای دراز بی عبادت چکنم
طبعم به گناه کرده عادت چکنم
گویند کریم ما گنه میبخشد
او می بخشد من از خجالت چکنم
#شهید_محسن_صباغزاده کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!.
ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم .
شاید هنوز به #نماز_وتر نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات .
خودم رو به #حاج_عباس_قهرودی فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از #خرمشهر خارج بشن .#شهید_صفر_خاجوی فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف #مسجد_جامع_خرمشهر به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند.
گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند..
صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه.
وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!!
🌹☘️
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🌿🌿🌿
🌿🌿
🌿

حماسه کانال #حنظله
#عملیات_والفجر_مقدماتی

به روایت : برادر #آزاده_مصطفی_قاسمی

«بعد از اینکه #حاج_عباس_قهرودی مجروح شد بار سنگین هدایت باقی مانده بچه های گردان حنظله بدوش من افتاد. من هم با هدایت بچه ها به سمت مواضع دشمن از چند کانال و خاکریز عبور کردیم. کارها به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه با بی سیم به ما اطلاع دادند که عملیات لو رفته و دیگر پیش روی نکنید و به انهدام نیرو و گرفتن تلفات از دشمن مشغول شوید.
منورهای دشمن منطقه عملیات را روشن کرده بود و زیر نور منور دست و پاهای جدا شده و سرهای بدور از بدن‌ها صحنه کربلا را تداعی می‌کرد. #شهید_حسین_یاری_نسب فرمانده #گردان_حنظله درحالی که لباس سبز سپاه را برتن داشت و در کنار من نشسته بود با گلوله دشمن که به سرش اصابت کرد به شهادت رسید. ما راهی برای عقب نشینی نداشتیم و هوا داشت روشن می‌شد. هوا که روشن شد دیدیم در محاصره تانک‌ها هستیم. باقی مانده بچه ها که دوازده یا سیزده نفر می‌شدیم جمع کردم و پشت یک تپه موضع گرفتیم. دشمن مکان ما را شناسایی کرده بود. فاصله ما با تانک‌های دشمن کمتر از پانزده متر بود. بچه ها آماده شلیک آرپی جی به تانک‌ها بودند که در یک لحظه تپه رملی مقابل ما آماج شلیک مستقیم تانک‌ها شد و تانک‌ها از همه طرف به سمت ما هجوم آوردند. گرد و غبار ناشی از انفجار گلوله های تانک همه جا را گرفته بود و تعدادی از بچه ها شهید شدند و بقیه مجروح شده بودیم. گرد وغبار که نشست، تانک‌ها با نفراتشون بالای سر ما بودند و ما را به #اسارت خود درآوردند.»
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن #نماز_شب شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه #مداح_گردان_حضرت_قاسم (ع) میومد که میخوند.
شبهای دراز بی عبادت چکنم
طبعم به گناه کرده عادت چکنم
گویند کریم ما گنه میبخشد
او می بخشد من از خجالت چکنم
#شهید_محسن_صباغزاده کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!.
ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم .
شاید هنوز به #نماز_وتر نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات .
خودم رو به #حاج_عباس_قهرودی فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از #خرمشهر خارج بشن .#شهید_صفر_خاجوی فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف #مسجد_جامع_خرمشهر به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند.
گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند..
صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه.
وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!!
🌹☘️
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🌿🌿🌿
🌿🌿
🌿

حماسه کانال #حنظله
#عملیات_والفجر_مقدماتی

به روایت : برادر #آزاده_مصطفی_قاسمی

«بعد از اینکه #حاج_عباس_قهرودی مجروح شد بار سنگین هدایت باقی مانده بچه های گردان حنظله بدوش من افتاد. من هم با هدایت بچه ها به سمت مواضع دشمن از چند کانال و خاکریز عبور کردیم. کارها به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه با بی سیم به ما اطلاع دادند که عملیات لو رفته و دیگر پیش روی نکنید و به انهدام نیرو و گرفتن تلفات از دشمن مشغول شوید.
منورهای دشمن منطقه عملیات را روشن کرده بود و زیر نور منور دست و پاهای جدا شده و سرهای بدور از بدن‌ها صحنه کربلا را تداعی می‌کرد. #شهید_حسین_یاری_نسب فرمانده #گردان_حنظله درحالی که لباس سبز سپاه را برتن داشت و در کنار من نشسته بود با گلوله دشمن که به سرش اصابت کرد به شهادت رسید. ما راهی برای عقب نشینی نداشتیم و هوا داشت روشن می‌شد. هوا که روشن شد دیدیم در محاصره تانک‌ها هستیم. باقی مانده بچه ها که دوازده یا سیزده نفر می‌شدیم جمع کردم و پشت یک تپه موضع گرفتیم. دشمن مکان ما را شناسایی کرده بود. فاصله ما با تانک‌های دشمن کمتر از پانزده متر بود. بچه ها آماده شلیک آرپی جی به تانک‌ها بودند که در یک لحظه تپه رملی مقابل ما آماج شلیک مستقیم تانک‌ها شد و تانک‌ها از همه طرف به سمت ما هجوم آوردند. گرد و غبار ناشی از انفجار گلوله های تانک همه جا را گرفته بود و تعدادی از بچه ها شهید شدند و بقیه مجروح شده بودیم. گرد وغبار که نشست، تانک‌ها با نفراتشون بالای سر ما بودند و ما را به #اسارت خود درآوردند.»
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
Forwarded from الوارثین(تخریب لشگر ۱۰) (الوارثین)
🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌹🌴🌴🌴🌴
🌹🌴🌴
🌹🌴
دلنوشته
#فرمانده_دلاور_گردان_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حاج_عباس_قهرودی
در وصف
#فرمانده_ی گروهان_شهادت
#شهید_صفر_علی_حاجوی
شهادت عملیات کربلای5

#شهید_صفر_حاجوی که رهرو پیشوایش حضرت ابوالفضل العباس (ع) بود.
چنان رشادت و شجاعتی نشان داد وحماسه افرینی کردئکه همه را از عمل خود متحیرکرده بود !
اوبه تنهایی خود یک گروهان بود و درجلوی نیروهایش با دشمن جنگ تن به تن میکرد و با پرتا ب نارنجک و زدن آرپی جی و تیر، امان را از دشمن گرفت و راه را برای حرکت به جلوی سایر نیروها بازمیکرد.
سنگری بعد از سنگری دیگر منفجر میشد و نیروهایش به او مهمات میرساندند و به سمت جلو پیش میرفت. حدود 3 الی 4 کیلومتر #دژ_کانال_ماهی را از وجود دشمن پاک سازی کرد.
#شهید_صفر_حاجوی با ایمان و اراده پولادین خود ومصمم در راه عقیده و هدفش با نثارجان خود بارسنگینی را از دوش گروهان و گردان برداشت و جناح چپ گردان را مرحله به مرحله که پیش میرفت تامین میکرد و پس ازطی این مسافت ضربات سنگینی به دشمن وارد میکرد و سرانجام توسط #تیربار_های دشمن سروسینه ی مبارکش مورد اصابت گلوله قرارگرفت ومانند #سرو_بلند_قامت_علقمه_حضرت_عباس_ابن_علی شتابان به سوی حق شتافت وپیکرمطهرش همراه با همرزمانش همانند #ارباب_تشنه_لب که 3روز در#خاک_کربلا بی غسل وکفن ماند،بیش از10سال بی غسل وکفن ، بی نام ونشان برروی خاک های کربلای شلمچه ماند...
#شهید_صفر_حاجوی باعمل خود باشجاعت وصف ناپذیر ودلاور مردی که ازخودش نشان داد یاد وخاطره ی اسوه های #لشگر_10_سیدالشهدا(ع) و #گردان_حضرت_قاسم(ع) ،مانند #شهید_مرتضی_زارع، #حمزه_دولابی، #بهرام_نوری و…. زنده کرد و الگویی شد برای رزمندگان ،نسل جوان ومایه غرور وعزت پیشوایش . روحش شاد و مقامش متعالی باد.
🌹🌴
🌹🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
@alvaresinchannel
بچه ها نگران بودند وخودشون رو با ذکر خدا آروم میکردند و بعضی ها هم مشغول خواندن #نماز_شب شدند و از گوشه ای هم صدای زمزمه #مداح_گردان_حضرت_قاسم (ع) میومد که میخوند.
شبهای دراز بی عبادت چکنم
طبعم به گناه کرده عادت چکنم
گویند کریم ما گنه میبخشد
او می بخشد من از خجالت چکنم
#شهید_محسن_صباغزاده کنار من بود او هم داشت نماز شب میخوند و هم به مناجات گوش میداد..تو دلم گفتم این بچه، پاشو تو خط بگذاریم پریده!!!!.
ریا نشه من هم برای اینکه حفظ ظاهر کنم وارد جرگه نمازشب خون هاشدم .
شاید هنوز به #نماز_وتر نرسیده بودیم که یکی صدا زد برادرها راه بیفتید برای رضای خدا نماز شب تعطیل شد. از جا بلند شدیم به امید اینکه میریم برای عملیات .
خودم رو به #حاج_عباس_قهرودی فرمانده گردان حضرت قاسم(ع) رسوندم تا برای عملیات کارها رو با ایشون چک کنم .که حاجی گفت دستور رسیده که تا هوا روشن نشده نیروها از #خرمشهر خارج بشن .#شهید_صفر_خاجوی فرمانده یکی از گروهانها بود .شروع کرد سر وصدا کردن . و نیروهاش رو زود تر از بقیه گروهانها به خط کرد . گردان به ستون یک از کوچه های اطراف #مسجد_جامع_خرمشهر به سمت جاده اصلی اهواز خرمشهر حرکت داده شد و مقابل پمپ بنزین ورودی خرمشهر سوار بر تریلی به اهواز منتقل شدند.
گردانهای لشگر سیدالشهداء(ع) اومدند اردوگاه کوثر در جاده سوسنگرد ،وبچه های تخریب واطلاعات عملیات هم رفتند زیر پل هفتی هشتی مستقر شدند.و خدا رو شکر که یگانها نیروها رو از خرمشهر واطراف اون تخلیه کردند..
صبح روز 4 دیماه سال 65 داخل خرمشهر جهنمی از آتش بود.از زمین هوا گلوله میریخت.در اطراف مسجد جامع خرمشهر جایی نبود که گلوله ای نخورده باشه.
وقتی عقب اومدیم تا برای عملیات بعد آماده شویم. همه به هم میگفتند خدا ما رو تنبیه کرد؟؟؟!!! چون خیلی مغرور شده بودیم .یادمون رفته بود که خدا همه کاره است نه ماها. خدا حال ما رو کربلای 4 گرفت که کربلای 5 به ما حال بده!!!!
🌹☘️
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🌿🌿🌿
🌿🌿
🌿

حماسه کانال #حنظله
#عملیات_والفجر_مقدماتی

به روایت : برادر #آزاده_مصطفی_قاسمی

«بعد از اینکه #حاج_عباس_قهرودی مجروح شد بار سنگین هدایت باقی مانده بچه های گردان حنظله بدوش من افتاد. من هم با هدایت بچه ها به سمت مواضع دشمن از چند کانال و خاکریز عبور کردیم. کارها به خوبی پیش می‌رفت تا اینکه با بی سیم به ما اطلاع دادند که عملیات لو رفته و دیگر پیش روی نکنید و به انهدام نیرو و گرفتن تلفات از دشمن مشغول شوید.
منورهای دشمن منطقه عملیات را روشن کرده بود و زیر نور منور دست و پاهای جدا شده و سرهای بدور از بدن‌ها صحنه کربلا را تداعی می‌کرد. #شهید_حسین_یاری_نسب فرمانده #گردان_حنظله درحالی که لباس سبز سپاه را برتن داشت و در کنار من نشسته بود با گلوله دشمن که به سرش اصابت کرد به شهادت رسید. ما راهی برای عقب نشینی نداشتیم و هوا داشت روشن می‌شد. هوا که روشن شد دیدیم در محاصره تانک‌ها هستیم. باقی مانده بچه ها که دوازده یا سیزده نفر می‌شدیم جمع کردم و پشت یک تپه موضع گرفتیم. دشمن مکان ما را شناسایی کرده بود. فاصله ما با تانک‌های دشمن کمتر از پانزده متر بود. بچه ها آماده شلیک آرپی جی به تانک‌ها بودند که در یک لحظه تپه رملی مقابل ما آماج شلیک مستقیم تانک‌ها شد و تانک‌ها از همه طرف به سمت ما هجوم آوردند. گرد و غبار ناشی از انفجار گلوله های تانک همه جا را گرفته بود و تعدادی از بچه ها شهید شدند و بقیه مجروح شده بودیم. گرد وغبار که نشست، تانک‌ها با نفراتشون بالای سر ما بودند و ما را به #اسارت خود درآوردند.»
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel